شاید این روزا سوال خیلی از ما باشه.
چند روز پیش که خیلی خسته بودم از حجم کار و مشکلات،یه گوشه ای نشسته بودم و داشتم پست های لینکدین و اینستاگرام رو بررسی میکردم.
اوه پسر عجب کار خفنی کرده!!
اوه عجب شغل خفنی داره!!
اوه عجب حرفی خفنی زده !!!
چه پست انگیزشی باحالی این کارو میکنم از این به بعد!!
وای پسر خوشبحالش !!
وای خدای من چقد تاسف باره این پست و چه آدم خوبی بود اینو اشتراک گذاشته !!
ولی نمیدونستم چرا حال بدم داره بدتر و بدتر میشه،چند لحظه ای موبایل رو پرت کردم یه گوشه و یه توپ برداشتم و با پسر کوچیک فامیلمون تو حیاط خونمون شروع کردم بازی کردن،چقد حس خوبی داشت.
داشتم فک میکردم چرا حال من بده ؟؟؟
وقتی خانواده و دوستای خوبی دارم !!!
وقتی دارم تلاش میکنم!!!
وقتی درآمد نسبتا خوبی دارم !!!
وقتی روابط نسبتا خوبی دارم!!
چرا ذهن من مدام درگیر رویاها و نداشته هایه که دوس دارم داشته باشم به حدی که ((داشته های رو که دارم رو نمیبینم )) و لذت نمیبرم ازشون و زندگی ما پر از استرسه و عطش.
چرا نسبت به قبل آدم های فیک زیاد شدن ؟؟؟از کلمه فیک قصدم توهین نیست،به معنی اینکه اگه چیزی باشن که هستن خیلی زیباترن و مفیدتر تا چیزی که اداشو در میارن !!
توی زندگی!!توی کسب و کار!!!توی روابط !!توی حرف زدن !! توی ظاهر!!
چیز اورگانیکی نیمبینیم انگار همه دارن ادای ی نفرو در میارن اون ی نفر موفق کیه؟؟اصلا کی تعریف کرده معنی خوشبختی و موفقیت رو !!
توی کتاب ها،توی پست های شبکه های اجتماعی مخصوصا
چگونه یک فرد موفق باشیم!!
چگونه یک فریلنسر موفق باشیم !!
چگونه به آرزوهای خود برسیم !!
مسخره ترینش چگونه شاد باشیم !!!
در نهایت به این نتیجه رسیدم که بعضا با آگاهی و بعضا با عدم آگاهی داریم به سیاسیت های بیزینسی کسایی دامن میزنیم،کسایی استارت زننده این ایده بودن((تزریق حس بی ارزشی و کم بودن)) به آدما.
شاید بگین خب اونا که دارن خوبی هارو به ما نشون میدن.
مثلا میگن چگونه ی فریلنسر موفق باشیم((اما از طرفی دارن برای ما تعیین میکنن اگر در ماه انقد درامد نداشته باشی ینی موفق نیستی و یک حس بی ارزشی بهت دست میده)).
پست هایی که داره آموزش میده ولی توی اون کلی ادوات و دمو دستگاهه که میگه اونا هم نیازه برای موفقیت.
پست هایی که داره آموزش آرامش روان و روح میده در حالی که لم داده روی و مبل چند ده میلیونی و شایدم و صد میلیونی :) و ی قهوه و موزیک بیکلام لایت که درسته حرفاشو میشنوی ولی تو ضمیر ناخودآگاهت شکل میگیره خوشبختی ینی لامبورگینی و لباس و شیک دم دستگاه ایشون.
در نهایت سر از کجا در میاری !! از ورکشاپ،سمینار،وبینار،دوره آموزشی،فروشگاه تجهیزات و دکورایسیون،مغازه لباس فروشیو حتی خیلی روشن فکرم باشی نهایتا از کتاب فروشی سر درمیاری برای داشتن اون نداشته ها مدام تکرار و تکرار تحقیر و اینکه توی الان بی ارزشی و کمی توی هر سطحی باشی هم فرقی نمیکنه همیشه برای تو سطح بالاتری وجود داره برای به رخ کشیدن این ها.
چگونه جذاب باشیم !!
چگونه خوش پوش باشیم !!!
احساس میکنم زیادی غرق شدیم یکم بیخیال باشیم و خودمون باشیم.
آدمی که موفقه نیاز به جار زدن نداره.
آدمی که خوشحاله نیاز به تلقین نداره.
آدمی که زیباس نیاز به یاد آوری نداره.
آدمی که جذابه نیاز به نقش بازی کردن نداره.
همه اینها حس میکنم ی نقشه شوم بیزینسیه که داره مارو از خودمون دور میکنه تا آب بریزیم تو آسیاب کسایی که دارن بهره میبرن از تلاش های بیهوده ما.
حس میکنم ی جایی باید ترمز این چرخه بیهوده رو بکشیم و بگیم بیخیال رفیق خودت باش زندگیتو بکن.
