Endless Media, So Much Goals, So Little Time...
اوه! چه گرد و خاکی گرفته اینجارو! :)
سلام.
راستشو بخواید خیلی اهل وبلاگ نویسی و نوشتن نیستم با این که دوست دارم ولی هر دفعه یه دلیلی پیدا میکنم که ننویسم! D:
خب بریم سر اصل مطلب.
عنوان مطلب شاید کمی عجیب به نظر بیاد ولی بهترین چیزی بود که تونستنم برای این مطلب طولانی و شاید کمک کننده پیدا کنم.
بگذریم.
تو ارسال قبلی در همین ویرگول کمی در مورد خودم گفتم
محمد حسین ام، یه پشت کنکوری که عاشق کامپیوتر، ریاضی، شیمی و... هست و از دانشگاه و کنکور متنفره D:
چیزی که باعث شد این مطلب رو به اشتراک بذارم بیشتر برای تجربه ای بود که تو این مدت داشتم و امیدوارم به بقیه دوستان هم کمکی کرده باشم.
این مدت (حدود یکی دو سال اخیر) تو یه چرخه بیانتها اسیر شده بودم یه Loop بین علایق و هدف هام!
بیشتر زمانم در روز یه گوشه خونه پای کامپیوتر در حال وبگردی هستم چیزی که بهش اعتیاد دارم ولی یه چیز مهم تر هم هست که اون هدف هامه!
به وبگردی و خوندن مطالب کامپیوتری میشه گفت علاقه و بیشتر از اون اعتیاد دارم! هدف های کوتاه مدت ام بیشتر شروع به یادگیری یه زبان برنامه نویسی و ادامه دادن بیشتر و بیشتر تو این زمینه یعنی کامپیوتر و تحقق ایده هام هست...
ولی چیزی که برام بیشتر اهمیت داره پیگیری اهدافم هست تا ادامه دادن عاداتی که زمان زیادی میگیرن!
توی این مدت می خواستم شروع کنم به یادگیری پایتون ولی دقیقا همین عادات مانع شدن! (از طرفی شاید سخت ترین قسمت یه کار شروع اون کار باشه!)
اره! عاداتی که مزایا ی زیادی دارن مانع میشدن (البته اگر از حق نگذریم تو این دو سال هم از همین راه اطلاعات زیادی کسب کردم و از یه خیلی تازه کار دست پا چلوفتی تبدیل شدم به یه تازه کار که اطلاعات ش در مقایسه با گذشته بیشتر شده!)
شاید بگید چرا مانع! مانع اصلی دقیقا زمانی هست که این عادات از من هر روز و هر روز میگیرن و نمیزارن شروع کنم. تسک (task) ها و todo list های بیهوده ای که هر روز یه سری ازشون کم میشه و یه سری دیگه اضافه!
اره! با برنامه ریزی میشه به هر دوشون رسید ولی از بچگی برنامهریز و مدیر زمان خوبی نبودم شاید هم یاد نگرفتم، از طرفی این وبگردی زمان زیادی میگیره از ادم!
حالا احتمالا پیش خودتون دارید میگید خب چرا اینارو داره به من میگه :/
دقیقا هدفم از نوشتن این مطالب همینجاس!
یه جا خونده بودم که؛ ادم ها زندانی افکار گذشته خودشون هستن. تو این مدت ادمای کم و بیش شبیه خودم رو زیاد دیدم، حالا تونستم این باگ (مشکل) رو تا حد زیادی پیش خودم فیکس (fix) کنم و این مطلب رو همراه با راه حل هام برای بقیه دوستان شبیه به من قرار بدم تا شاید اونا هم یه تلنگری خوردن D:
دو راه حل پیدا کردم که یکیش بدرد من نخورد ولی اون یکی خیلی موثر واقع شد:
یه قانونی تو روانشناسی (اگه اشتباه نکنم) که عنوان ش "twenty one days to go" هست که میگه ادم ها برای کسب/ترک عادتی ۲۱ روز زمان نیاز دارن تا عادتی رو یا از بین ببرن یا یه عادتی به وجود بیارن! این قانون زیاد رو من تاثیر نداشت ولی خب گفتنش خالی از لطف نبود.
۲. فیلتر کردن!
(نزدیک به ۳سال پیش قبل از اینکه با گنو/لینوکس و جامعه متن باز ایران اشنا بشم بیشتر وقت های روزم به وبگردی و بازی کردن در ویندوز میگذشت. اون زمان بیشتر اخبار بازی و تکنولوژی و اینکه جدیدترین محصول فلان کمپانی چیه و مشخصات ش چیه میگذشت و اون زمان این مشخصات و... برام مهم بود ولی الان اصلا!)
بگذریم.
تا اونجا که میدونم فیلتر سیگار چندین نوع از مواد مضر حاصل از دود سیگار رو جذب خودش میکنه و اثرات مضر اون رو در کوتاه مدت کمتر میکنه.
یه کوت (quote) هست که میگه:
“So many books, so little time.” ―Frank Zappa
"ببین! اون بیرون کتاب زیاد هست، صفحات وب زیاد هست، فیلم، بازی، موسیقی و خیلی چیز های دیگه زیاد هست از طرفی شما فقط یه زندگی دارید و علاقه و اهداف زیاد!" --از شخص x
پس حریص نباشید و تمام زمان تون رو صرفا برای دیدن تمام فیلم های دنیا یا تمام فلان علاقه نزارید! تعادل و میانه روی بهتر از افراط و تفریط هست و از طرفی تکرار مکررات هم زیادی خسته کننده و حال به همزن...
از طرف دیگه با اینکه این وبگردی ها و... مزایا خودشو داره ولی فراموش نکنید که کتاب خوندن و مطالعه منابع موضوعی که بهش علاقه دارید خیلی خیلی میتونه بهتر و موثر تر از وبگردی و صرفا دیدن چند تا مقاله (که به درست بودنش هم اعتبار چندانی نیست) واقع بشه.
برعکس روش قبلی، این روش کمکام کرد تا شروع کنم و موثر واقع شد
من اسم فیلتر مو گذاشتم؛ "فیلتر جادی" D:
نمیدونم جادی (jadi.net) رو میشناسید یا نه، ولی همینقدر بگم که یه گیک و هکر کامپیوتر (نه اون چیزی که تو تلویزیون و فیلم های هالیوودی میبینید) و یه جامعه شناس خیلی خیلی باحاله D:
حالا چرا اسم این فیلتر رو گذاشتم ''جادی"؟
جادی وبلاگ و پادکست (رادیو گیک) های خیلی خوبی داره. چیز هایی که با مسیر و موضوع وبگردی های من تا حدود زیادی شباهت داره و خب دقیقا از همین دو چیز جادی به عنوان فیلتر استفاده کردم!
نتیجهش هم قابل حدس هست! به جای اینکه تمام وقتم رو بزارم رو وبگردی و پیدا کردن صفحات وب مورد علاقه م و از این شاخه به اون شاخه بپرم از وبلاگ جادی و رادیو گیک هاش استفاده میکنم تا هم زمان خیلی خیلی کمتری بگیره و هم دوباره اون loop ها تکرار نشه پس در نتیجه میتونم هم هدف هام رو پیش بگیرم و هم گاه گداری یه دونه رادیو گیک گوش کنم یا چند تا مطلب از وبلاگ جادی بخونم. (ممنون جادی (: )
همه این حرف هایی که زدم نمونه ای از تجربیات من تو این مدت بود ولی همین موضوع میتونه مصداقی برای دیگران و موضوعات دیگه باشه...
-مثلا یه دوستی دارم که چند وقتی عادت به به نصب/حذف و استفاده از برنامه های مختلف برای تجربه و... رو توزیع لینوکسی اش داشت (شاید مسخره به نظرم بیاد ولی اینطور بود) خب اینکار هم مثل بقیه کار های یه سری مزیت و معایب داره ولی همونطور که گفتم افراط در کاری و ادامه دادن عاداتی که مزیت هاش از معایب ش کمتره در اخر به خود شخص اسیب میرسونه (من که اینطوری فکر میکنم).-
ویرایش ۱: امروز یه مطلب کوچک از "عبدالکریم سرو. ش" پیدا کردم که به نظرم جالب اومد اینجا هم قرارش بدم:
– یه مشکلی که من همیشه با “اینترنت” داشتم، اینه که مثل یه “جعبه ی سیاه” میمونه . جعبه ی سیاه بزرگی که تهش معلوم نیست. اندازه اشو نمیدونیم، اینکه چی توشه هم نمیدونیم. وقتی نمیدونی دنبال چی میگردی هیچی توش پیدا نمیکنی (این خیلی اعصاب خورد کنه)!! ولی وقتی دنبال یه چیز خاصی میفتی تازه میفهمی “چی توشه” و چقدر چیز میز و چقدر آدم علاف داره… این شده اوضاع من، حال و حوصله ندارم برم دنبال پروژه های درست حسابیم، به جاش دارم دنبال چیزایی میگردم تو نت که نمیدونم چیه ? اتفاقیه که واسه همه ی وبگردا میفته …
منبع: http://am1n.ir/?p=9#more-9
ویرایش ۲: یک مورد دیگه که بهتره اینجا بهش اشاره بشه قضیه "همه کاره هیچ کاره س"!
همونطور که تا اینجا گفتیم امروزه مطلب و فیلم و موزیک و خیلی چیز های دیگه خیلی زیاد پیدا میشه (بیخود نیست که میگن عصر <<اطلاعات>> و فناوری ارتباطات...) و بی هدف بودن بین این همه اطلاعات و... نتیجه ای جز یه ادم همه کاره هیچ کاره نداره (ادم همه کاره هیچ کاره به کسی میگن که در زمینه های زیادی اطلاعات <<سطحی>> داره). پس بهتره به فکر علایق و هدف هاتون باشید و راه درست رسیدن بهشون رو پیدا کنین و اون راه رو تا جایی که میتونین ادامه بدید به جای اینکه هی از شاخه ای به شاخه دیگه بپرین.
ویرایش ۳: امروز این دو ارسال (مقاله) رو در ویرگول خوندم که گفتم شاید بهتر باشه لینک شون رو اینجا هم بزارم.
1. https://virgool.io/@afrozeh_org/%D8%AA%D9%86%D8%A8%D9%84%DB%8C-qbhogsqj0dg0
2. https://virgool.io/@erfan.kordkorudi/%D8%AE%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%88%D8%AF%DA%AF%D8%B0%D8%B1-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%A7-%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%DB%8C%D9%85-bbpj8iffqtb2
چند تا عکس و پیوند مربوط به این مقاله هم پیوست میکنم که خالی از لطف نیست:
این مطلب زمان زیادی گرفت و خالی از اشکال نیست پس ممنون میشم به اشتراک بگذارید و برای بهتر شدن اش در قسمت نظرات انتقاد کنید از طرفی خودم هم سعی میکنم مطلب رو به مرور زمان تکمیل و بهترش کنم.
ممنون که این مطلب رو خوندید.
موفق باشید.