محسن احمدی
محسن احمدی
خواندن ۴ دقیقه·۷ سال پیش

کارفرمای بی‌وجدان، ناآگاهی کارگر یا خلاءهای قانون کار؟


اگه یه شرکتی ازتون سفته خواست موقع استخدام، بدونید حتما یه ریگی به کفش‌ش هست.

یا

کارفرماها همه‌شون دزدن، این یکی هم بهم حقوق نمی‌ده.

چقدر تاحالا با این جمله، یا جمله‌های مشابه تو دیالوگ‌های دوستانه‌تون برخورد داشتید؟ چند نفر تا حالا شکایت کردند که فلان کارفرما، حقوق‌مون رو نداده و سرمون کلاه گذاشته؟ چند وقت پیش تو توییتر یه بحثی مطرح شد با همین مضمون و تعدادی از زخم خورده‌های این مبحث در حال مباحثه و مشارکت بودند از اینکه کارفرماها چقدر بی‌وجدان هستند و همه‌شون کلاه‌بردارند و از این مباحث. توی اون بحث مشارکت کردم و مطالبی رو در قالب رشته توییت (یا #رشتو) نوشتم در جواب اون دوستان. امروز تصمیم گرفتم اون مطالب رو کمی مفصل‌تر اینجا هم بنویسم.

این نوشته من با این رویکرد نوشته شده که خودم به عنوان یک کارمند (و البته طبق قانون کار مصوب جمهوری اسلامی ایران؛ کارگر) از سال ۱۳۸۰ تا حالا طرف قرارداد بودم با کارفرماهای مختلف و البته تو این سال‌ها دو بار هم به عنوان کارفرما یا صاحب کسب‌وکار با افراد مختلف قرارداد امضا کردم. پس اگر دارم در مورد این موضوع می‌نویسم تلاشم بر این هست که از هر دو طرف به موضوع نگاه کنم و امیدوارم که براتون مفید باشه.

قبلش این‌و بگم که من دو تا جای اولی که مشغول به کار بودم (اولی به مدت ۵ سال و دومی به مدت ۱۱ ماه) موقع تسویه حساب، از جای اول به ازای هر سال کارکرد بیمه‌ای معادل ۱۵ روز حقوق به عنوان سنوات دریافت کردم و از جای دوم هیچی. توجیه جای اول این بود که این قانون مصوب فلان ارگان هست و ما به‌ازای هر سال کارکرد فقط ۱۵ روز حقوق به شما به عنوان سنوات پرداخت می‌کنیم. جای دوم هم اینجوری توجیه کردند که شما اینجا یازده ماه کارکرد داشتید و چون کارکردتون کمتر از یک سال بوده، پس هیچ سنوات و عیدی‌ای به شما تعلق نمی‌گیره.

اینجوری بود که از این دو تقریبا شش سال کارکرد، تقریبا هیچ عددی دست من رو نگرفت. چرا می‌گم هیچی، چون جای اولی که کار می‌کردم حداقل حقوق کارگری حدود ۲۰ هزار تومن در ماه بود و بعد کم‌کم اضافه شد و در نهایت سال ۸۵ که داشتم از اونجا خارج می‌شدم اگه اشتباه نکنم با یه افزایش گرید و رتبه حقوقم ماهی ۱۲۰ هزار تومن بود. {خیلی خنده‌دار هست این اعداد اما خب واقعیت همینه}

بگذریم...

باقی کارفرماهایی که باهاشون به عنوان کارگر (کارمند) همکاری می‌کردم، آدم‌هایی بودند که یا از ترس اداره بیمه و قوانین جاری مصوب، مراعات می‌کردند یا آدم‌هایی بودند که اهل کلاه گذاشتن سر کارگر نبودند برای همین همیشه حق و حقوقم رو به صورت کامل پرداخت کرده بودند. تا اینکه چند سال بعد که به عنوان کارفرما و توی شرکت خودم درگیر موضوع جذب و استخدام نیروی انسانی شدم، تو یه مقطعی از کارمون آدم حرفه‌ای و با سابقه نتونستیم پیدا کنیم. ناچار؛ اومدیم و آگهی استخدام دادیم برای جذب نیروی کارآموز. نیرویی که با کلی مکافات پیدا کردیم و اومد بعد از چند ماه که وقت و انرژی زیادی برای راه انداختنش گذاشته بودیم بدون هیچ توضیح و اطلاع قبلی‌ای دیگه سر کار نیومد. با مشاوره‌هایی که از واحد حقوقی نظام صنفی رایانه‌ای می‌گرفتیم متوجه شدیم که این کارگر می‌تونه حتی از ما شکایت هم بکنه! این عجیب‌ترین موضوعی بود که تاحالا شنیده بودم. نیروی کارآموز شرکت که کلی براش وقت و انرژی گذاشته بودیم بدون اطلاع قبلی ول کرده و رفته حالا شکایت هم می‌تونه از ما بکنه؟‌! بله. درسته. خلاصه با کلی راهنمایی و مشورت و نامه‌نگاری با اداره کار این موضوع رو حل کردیم و همونجا بود که برای اولین بار قانون کار مصوب رو به طور کامل خوندم.

خوشبختانه یا متاسفانه قانون کار مصوب ما، به شکل بسیار بسیار خوب و دقیقی تمام حقوق و قوانینی که به کارگر مربوط می‌شه رو نوشته و بسیار جانبدارانه طرف کارگر رو گرفته و به خاطر خیلی از نواقص و خلاءهای قانونی موجود تو اون قانون کمترین حق به کارفرما داده شده.

اگر احتمالا به عنوان کارگر تو هر صنف و صنعتی با یه کارفرما قرارداد باز دارید حداقل کاری که می‌تونید برای خودتون انجام بدید این هست که یک‌بار هم که شده، این قانون رو بخونید تا با حقوق خودتون آشنا بشید. خوندن کامل این قانون حداکثر ۱۵ دقیقه وقت شما رو می‌گیره اما نتیجه‌اش می‌شه این که وقتی شما حق و حقوق‌ خودتون رو بدونید اونوقت هیچ کارفرمایی نمی‌تونه بهتون زور بگه یا چیزی ازتون درخواست کنه که خلاف قانون باشه یا شما رو اذیت کنه.

اما نکته مهم این مطلب این‌که:

تا زمانی که خودمون حق و حقوق‌مون رو ندونیم مجبوریم به هر حرفی که زده می‌شه تن بدیم و بعد بیام همه‌جا غرغر کنیم که کارفرماها همه‌شون فلان هستند و بهمان.


لینک این مطلب در وب سایت من

کسب‌وکارکسب و کارقانون کارحقوق و مزایا
مدیر پروژه، مدیر محصول، اسکرام مستر با سابقه مدیریت محصول/پروژه‌های موفق و البته گاهی هم ناموفق:-)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید