
قطعاً قدم اول نوشتن هست.
اما چطور و از کجا محتوانویسی انگلیسی رو شروع کنیم؟
سریعترین راه کاری هست که من شش سال پیش انجام دادم:
نرمافزار یادداشتبرداری گوشیام رو باز کردم.
مبحثی که راجعبهش کمی اطلاعات داشتم رو به عنوان موضوع انتخاب کردم.
درباره اون مبحث یک پاراگراف ۱۰۰ کلمهای نوشتم.
همون پاراگراف ۱۰۰ کلمهای بعدتر به نمونهکار انگلیسی من تبدیل شد و کمک کرد اولین پروژه دورکاریام با درآمد دلاری رو بگیرم.
ولی اگه به عقب برمیگشتم، محتوانویسی انگلیسی رو با این قدمها شروع میکردم.
اصطلاح UGC مخفف عبارت User-Generated Content هست و به محتوایی که توسط کاربرها تولید شده اشاره میکنه.
مثلاً «ویرگول» یک سایت UGC-محور هست؛ شبکههای اجتماعی هم تا حدودی در همین دستهبندی قرار دارند.
شما میتونید محتوانویسی انگلیسی رو به عنوان یک نویسنده مستقل (بدون تجربه یا رزومه) در سایتهای زیر شروع کنید:
سایت Medium (پلتفرمی کاملاً مشابه با ویرگول)
سایت HubPages (مجموعهای از سایتهای UGC-محور)
پلتفرم Substack (مبتنی بر خبرنامههای ایمیلی)
نرمافزار و وبسایت Wattpad (پلتفرمی مختص انتشار داستان و مطالب ادبی)
سایت Reedsy (بستر انتشار داستان کوتاه همراه با جوایز و مسابقات هفتگی)
اگه قرار بود محتوانویسی انگلیسی رو از اول شروع کنم، یکی از این سایتها رو انتخاب میکردم و روزانه یک مقاله مبتدی در اون منتشر میکردم.
بیپروا، بدون ترس از اشتباه و راجع به موضوعات مورد علاقهام مینوشتم.
هدف از این قدم پیدا کردن مخاطب یا کسب درآمد نیست. شما بیپروا نوشتن و منتشر کردن مطالبتون رو به سه دلیل انجام میدید:
۱. صدای خودتون رو در انگلیسی نوشتن پیدا کنید.
۲. با ترسِ دیده شدن و شکست خوردن روبرو بشید.
۳. حیطه کاری و موضوعات مورد علاقهتون رو پیدا کنید.
اکثر سایتهای بزرگ دنیا «راهنمای نگارش» یا Style Guide مخصوصی دارند.
این راهنماها معمولاً به رایگان در اختیار عموم قرار داده میشن و منبع مهمی برای «درستنویسیِ» انگلیسی در وب هستند.
نمونههایی از راهنماهای نگارش مفید و معتبر:
نگارش انگلیسی در وب نکات و قواعدی داره که آشنایی با اونها برای نویسندهها واجبه. با مطالعه راهنمای نگارش سایتهای مرجع، شما از سطح مبتدی به متوسط ارتقاء پیدا میکنید.
یکی از بهترین تمرینها برای شروع تولید محتوای انگلیسی تقلید ساختار و پیکربندیِ محتوای موفق از مراجع معتبر هست.
برای این کار، یک نمونه محتوای معتبر از سایتی سرشناس در حوزه مورد علاقهتون رو پیدا کنید و به سوالات زیر پاسخ بدید:
چند عنوان و زیرعنوان در مقاله به کار رفته؟
ارتباط معناداری بین طول پاراگرافهای مقاله وجود داره؟ (مثلاً همه پاراگرافها کوتاهاند؟)
عکس و ویدیو در متن به کار رفته؟ چطور؟
پاراگراف اول و آخر چه ارتباطی با هم دارند؟
لینکهای داخل متن به کجا منتهی میشن و چطور به محتوا کمک میکنند؟
بعد از جواب دادن به این سوالات، سعی کنید الگوهایی که پیدا کردید رو داخل مقالات خودتون پیاده کنید تا نوشتههاتون از نظر پیکربندی به مقالات سطحبالای اون حوزه نزدیک بشه.
فضای اینترنت انقدر شلوغه که بعیده نوشتههای اولتون مخاطب و بازخورد چندانی داشته باشه.
نباید اجازه بدید این مسئله شما رو ناامید کنه.
برعکس، اگه میخواید با انگلیسی نوشتن به درآمد دلاری برسید، باید کمی سماجت به خرج بدید.
نوشتههاتون رو با مخاطبها و علاقهمندانِ اون موضوع به اشتراک بذارید و ازشون نظر و انتقاد بخواید.
دو تا از پلتفرمهای مناسب برای این کار X (توییتر سابق) و Reddit هستند.
اگه سطح سماجتتون بالاتر از این حرفهاست، ایمیلِ نویسندههای مورد علاقهتون رو گیر بیارید و خیلی محترمانه ازشون بخواید راجع به نوشتههاتون نظر بدن. اما مراقب باشید با سماجت بیشازحد حریم شخصی اون نویسنده رو خدشهدار نکنید.
اگه کارهایی که در مراحل قبل گفتم رو انجام داده باشید، قبل از استخدام شدن رزومه نسبتاً خوبی به عنوان محتوانویس انگلیسی ساختید.
حالا باید بهترین نوشتههاتون رو گلچین کنید، یک رزومه مختصر و مفید با محوریت همین مقالاتی که منتشر کردید بسازید و برید دنبال کار.
اغلب کارفرماها در سطح وب به کیفیت و منحصربهفرد بودن (Originality) محتوا اهمیت میدن. بنابراین، اگه محتوایی که تا اینجا برای دل خودتون نوشتید استانداردهای لازم رو داشته باشه، احتمالِ استخدامتون بالاست.
اگه من جای شما بودم، سعی میکردم روی یک موضوع خاص تمرکز کنم و رزومه تخصصی بسازم: مثلاً راجع به یک شاخه بخصوص از ورزش مینوشتم، فیلمهایی در یک ژانر بخصوص رو نقد میکردم، یا درباره یک حوزه بخصوص از رژیم و سلامتی مینوشتم.
هر چقدر سریعتر به سمت نوشتههای تخصصی برید، به همون اندازه راحتتر کار پیدا میکنید و بیشتر پول درمیارید.
در مقالات آینده با موضوع «درآمد دلاری با نوشتن» تجربیات بیشتری رو به اشتراک میذارم و سعی میکنم پاسخگوی نظرات شما باشم.