ویرگول
ورودثبت نام
Mohsen Baqery
Mohsen Baqeryنوشتن رو دوست دارم. (از «نوشتن» نوشتن رو بیشتر.)
Mohsen Baqery
Mohsen Baqery
خواندن ۷ دقیقه·۴ ماه پیش

۸ ابزار تولید محتوای انگلیسی برای نویسنده‌هایی که می‌خواهند دقیق، درست و حرفه‌ای باشند

  • می‌خوام انگلیسی رو بهتر بنویسم.

  • می‌خوام محتوای انگلیسی‌ام یک سروگردن بالاتر از الانش باشه.

  • می‌خوام بدونم چطور می‌شه یک محتوانویس انگلیسی‌ حرفه‌ای شد.

اگه یکی از هدف‌های بالا رو دارید، من می‌تونم ۸ ابزار تولید محتوای انگلیسی رو بهتون معرفی کنم که در این مسیر کمک می‌کنن.

و از اونجایی که مخالفِ سرسخت مقدمه‌های طولانی‌ام، بدون معطلی شروع می‌کنم.

۱. ابزار بهینه‌سازی جملات: Hemingway Editor

ارنست همینگوی به جملات کوتاه، صریح و ژرف معروف بود. جملاتی که علاوه بر وزن و زیبایی، خوش‌هضم‌ان.

چطور می‌شه به اندازهٔ همینگوی ساده و قابل‌فهم نوشت؟

یکی از راه‌های ساده‌نویسی، استفاده از Hemingway Editor یا ویراشگر همینگوی هست. این ابزار جملات شما رو از نظر «خوانایی» می‌سنجه و به اون‌ها امتیاز می‌ده. معیارِ سنجش ساده‌ست: خواننده برای فهمیدنِ متن شما چند کلاس سواد لازم داره؟

مثلاً پاراگرافی که «سطح ۸» باشه، یعنی برای شخص بالغ با سواد متوسط مناسبه. اما «سطح ۱۵» برای شخصی مناسبه که دانش تخصصی درباره موضوع داره.

برای نوشتن در سطح وب معمولاً توصیه می‌شه متون رو در سطح ۵ تا ۸ نگه دارید. دلیلش اینه که خواننده بازهٔ توجه محدودی داره و به اندازهٔ مطالعهٔ کتاب برای مقالات اینترنتی وقت نمی‌ذاره. در نتیجه هر چقدر ساده‌تر بنویسید، بهتره.

ولی قانونِ ۵ تا ۸ فقط یک فرمول کلی هست. شما باید سطح نوشته‌هاتون رو با مخاطب تنظیم کنید: اگه مطمئن‌اید خواننده دانش بالایی درباره مطلب داره، اشکالی نداره سطح خوانایی مقاله‌تون بالا باشه. برعکس، اگه مطمئن‌اید خواننده هیچ پیش‌زمینه‌ای نداره، شاید همون سطح ۵ تا ۸ هم براش سنگین باشه.

خلاصه: از ویرایشگر همینگوی برای پیش‌بینیِ چالش‌های مخاطب در فهمِ حرف‌هاتون استفاده کنید.

🔗 لینک: Hemingway Editor

۲. نرم‌افزار ویراستاری متون انگلیسی: Grammarly

گرمرلی نرم‌افزار غلط‌یاب متون انگلیسی هست که نسخهٔ پولی و رایگان داره. (نسخهٔ رایگانش مد نظر این مطلبه.)

درسته که نویسنده باید چشم خودش رو به غلط‌یابی عادت بده. ولی اینترنت فضای عجولی هست و این عجله ممکنه کار دستِ نویسنده بده. گرمرلی مثل یک چشم سوم می‌مونه که هر جا نقطه و ویرگول (کاما) و فعلی جا موند، یک تلنگر به شما می‌زنه.

البته که نباید به هیچ ابزاری اعتماد صددرصدی داشت و گرمرلی هم از این قاعده مستثنی نیست. بهترین کار اینه که بعد از بازبینیِ‌ مطلب با این ابزار و پیدا کردن خطاهای فاحش، ویرایش رو شخصاً ادامه بدید.

خلاصه: گرمرلی به پیدا کردن اشتباهات فاحش متون انگلیسی کمک می‌کنه؛ هرچند جای چشم‌های تیزبین و دیدِ با زکاوتِ یک ویراستار حرفه‌ای رو نمی‌گیره.

🔗 لینک: Grammarly

۳. ابزار استانداردسازی تیترها: Capitalize My Title

هر ناشری در فضای اینترنت و همین‌طور در رسانه‌های چاپی از یک سری استانداردهای نگارشی پیروی می‌کنه. و بخشی از این استانداردها به نحوهٔ تیترنویسی مربوطه.

برخلافِ فارسی، حروف انگلیسی دو شکل کوچک و بزرگ دارن که باعث می‌شه این سوال پیش بیاد: کدوم کلمات در تیترها با حروف کوچک و کدومشون با حروف بزرگ نوشته می‌شه؟

قوانین ساده‌ای برای تشخیصِ شکل درست کلمات در عناوین وجود داره که خارج از مبحث این مقاله هست.

راه ساده‌تری که پیش‌روی نویسنده‌های تازه‌کار وجود داره، استفاده از ابزار رایگان Capitalize My Title هست.

با این افزارِ آنلاین می‌شه عناوین رو بر اساس رایج‌ترین گونه‌های نگارشی مثل AP، Chicago و NYT استانداردسازی کرد.

خلاصه: تیترهای مقاله رو در افزارِ Capitalize My Title وارد کنید تا حالت استانداردشون رو (بر اساس شیوه نگارشی مد نظرتون) تحویل بگیرید.

🔗 لینک: Capitalize My Title

۴. ابزار آنلاین حقیقت‌سنجی: Google Fact Check

اگه نوشته‌های انگلیسی‌تون با اخبار و حقیقت‌های دنیای واقعی مرتبطه، به حقیقت‌سنج گوگل نیاز دارید.

با این افزارِ آنلاین، می‌تونید صحت‌وسقم رویدادهای مهم و ادعاهای اشخاص مختلف رو بسنجید.

استفاده ازش راحته: موضوعی که راجع‌بهش می‌نویسید، مثلاً سرطان سینه، رو داخل نوارِ جست‌وجو وارد کنید تا اطلاعاتِ غلط و شایعاتِ اون حوزه رو پیدا کنید.

بنده به دلیل حوزهٔ کاری فعلی‌ام استفاده چندانی از Google Fact Check ندارم. اما همیشه گوشهٔ ذهنم به عنوان یک ابزار مفید برای مواقع ضروری دارمش.

خلاصه: قبل از نوشتن راجع به رویدادها و موضوعات مهم، شایعات و دروغ‌های رایجِ اون موضوع رو با افزارِ Google Fact Check بررسی کنید.

🔗 لینک: Google Fact Check

۵. پلتفرم رایگان برای ایده گرفتن: Google Discover

یکی از مشکلات نویسنده‌ها (چه در تولید محتوای انگلیسی و چه در فارسی) اینه: راجع به چی بنویسم؟

گوگل دیسکاور یک ویژگی رایگانه که در مرورگر کروم و در بطن خیلی از گوشی‌های اندرویدی وجود داره. کارِ اصلی‌اش اینه که با توجه به علایق و سلایق شما مقالات روز و محتوای باارزشی که پیدا می‌کنه رو نشون بده. مثلاً اگه بفهمه شما علاقه‌مند به سینما هستید خبرهای داغ هالیوود و نقد و بررسی‌هایی که از نظرش مفیده رو به شما معرفی می‌کنه.

چیزهایی که در خوراکِ Google Discover به شما نشون داده می‌شه چکیده‌ای از موضوعاتی هست که شما یا بهشون اِشراف دارید یا به دونستن درموردشون علاقه‌مندید (چون گوگل تشخیص داده راجع‌بهشون زیاد جست‌وجو می‌کنید).

اگه می‌خواید ایده بگیرید که راجع‌به چه موضوعاتی محتوای انگلیسی تولید کنید، به این خوراک توجه کنید: ببینید چه الگوهایی توش دیده می‌شه، چه تیترهایی تکرار می‌شه و چه ناشرهایی بیشتر نمایش داده می‌شن. درباره همین‌ها بنویسید.

خلاصه: از مقالاتی که در خوراکِ Google Discover برای شما شخصی‌سازی شده ایده‌های نوشتن بگیرید.

🔗 لینک: Google Discover on Browsers

۶. ابزار تشخیص سرقت ادبی و هم‌پوشانی: PapersOwl

لابد می‌پرسید چرا یک محتوانویسِ انگلیسی به ابزارِ تشخیص سرقت ادبی نیاز داره؟ مگه خودش نمی‌‌دونه دزدی کرده یا نه؟

اجازه بدید توضیح بدم:

در سال‌های اخیر، حجم فراوانی از محتوا در وب بارگذاری شده و تقریباً هر موضوعی که بخواید بهش بپردازید قبلاً توسط ده‌ها، صدها، شاید حتی هزاران نویسندهٔ دیگه بهش پرداخته شده.

وقتی دربارهٔ مطلبی که اشخاص زیادی راجع‌بهش نوشتن چیزی بنویسید، احتمالِ هم‌پوشانی (Overlap) محتوایی وجود داره. و خیلی وقت‌ها، این هم‌پوشانی ممکنه از نظر خواننده و الگوریتم‌های جست‌وجو سرقت ادبی نامیده بشه.

مثلاً هر بار که بخواید راجع به «حقایق انکارناپذیر» یا اصطلاحاً Hard Facts بنویسید، مجبورید به مواردی اشاره کنید که ممکنه شبیه سایر نوشته‌های منتشر شده در اون موضوع باشه. پایتخت ایران تهرانه و هر بار نویسنده‌ای بخواد این رو تکرار کنه، محتوایی تولید کرده که با بسیاری از مطالب دیگه هم‌پوشانی داره، حتی اگه ذره‌ای سرقت ادبی دخیل نباشه.

بنابراین بهتره بعد از تولید محتوای انگلیسی‌تون، اون رو با یک ابزار Plagiarism Detector بسنجید. وبسایت مورد علاقه بنده PapersOwl هست که دقت خوبی داره و کاملاً رایگانه.

نکتهٔ مهم اینه که: هم‌پوشانی لزوماً به معنی دزدی ادبی نیست و نیازی نیست نگرانِ چند درصدِ جزعی Plagiarism باشید. هدف اصلیِ این بازبینی تشخیصِ بخش‌های تکراری مقاله و تلاش برای ویرایش قسمت‌هایی هست که اینترنت از اون‌ها اشباع شده. یعنی برای اینه که دچار تکرار مکررات نشید.

خلاصه: حتی اگه مطمئن‌اید که کل مقاله رو با دانش شخصی‌تون نوشتید، باز هم بهتره برای پیدا کردنِ هم‌‌پوشانی‌هاش با سایر مقالات از یک ابزار تشخیص سرقت ادبی استفاده کنید.

🔗 لینک: PapersOwl

۷. ابزار بازنگری متن: Read Aloud

ابزارک‌ها و افزونه‌های زیادی وجود داره که نوشته‌های انگلیسی شما رو با صوت تبدیل می‌کنن. مثلاً نرم‌افزار Word این ویژگی رو به رایگان ارائه می‌ده.

از چنین ابزارهایی استفاده کنید تا آهنگ و ریتم نوشته‌هاتون رو بشنوید.

اگه احساس می‌کنید گوش‌هاتون داره اطاله کلام (Wordiness) می‌شنوه، متن رو سبک کنید. اگه بعضی جملات به گوش‌تون آشنا نیست، ساختارها رو عوض کنید.

بهترین کار اینه که خودتون نوشته‌های انگلیسی‌تون رو با صدای بلند بخونید و هر جایی که تپق زدید، گیر کردید یا نفس کم‌آوردید رو علامت بزنید تا بعداً ویرایش کنید.

خلاصه: چیزی که نوشتید رو بشنوید.

🔗 لینک: Read Aloud

۸. ابزار ساخت رزومهٔ حرفه‌ای: Indeed

اگه تولید محتوای انگلیسی رو شروع کردید و آماده کسب درآمد ازش هستید، به یک رزومهٔ حرفه‌ای نیاز دارید.

رزومهٔ حرفه‌ایِ یک نویسنده به تزیینات گرافیکی و ژانگوله‌بازی‌های آرتیستی نیاز نداره. مهم اینه که نشون بدید «چند کلمه حلاج‌اید» -- با عرض پوزش بابت نابود کردنِ ضرب‌المثل.

بنده یکی از اولین رزومه‌هام رو با سایت Indeed ساختم و جمعاً ده دقیقه بیشتر زمان نگرفت. این سایت سوالاتی از شما می‌پرسه که جواب‌های کوتاه و ساده‌ای دارن و در نهایت جواب‌های شما رو مثل یک رزومهٔ حرفه‌ای می‌چینه کنار هم و فایلی قابل بارگیری تحویل می‌ده. به قول خودمون: شیک و مجلسی.

نگران نباشید که بدونِ سابقهٔ شغلی چطور رزومه بسازید: در راهنمای «آغاز محتوانویسی انگلیسی برای تازه‌کارها» توضیح دادم که چطور می‌تونید قبل از استخدام شدن چکیده‌ای از فعالیت‌های حرفه‌ای داشته باشید.

خلاصه: نگران ژانگوله‌بازی‌های رزومه نباشید. فقط بنویسید و بنویسید و بنویسید.

🔗 لینک: Indeed


پی‌نوشتِ نسبتاً‌ طولانی

چرا اسمی از هیچ ابزارِ هوش‌مصنوعی‌‌ای که این روزها وِرد زبون همه شده نیاوردم؟

۱. من اهل رویافروشی نیستم: از نظر بنده کسانی که می‌خوان با فرمان دادن به هوش‌مصنوعی اسم خودشون رو بذارن «نویسنده»، آینده شغلی متفاوتی دارن که اسمش نویسندگی نیست و حوزه مورد علاقه من هم نیست. همچنین خیلی‌ها می‌خوان با «ابزارهای جادویی» رویای کسب درآمدِ یک‌شبه رو به مخاطب بفروشند که در مرام من نیست.

۲. من هیچ مخالفتی با استفاده ابزاری از هوش مصنوعی ندارم: مثلاً اگه نوشته‌هاتون رو با این ابزار ویرایش می‌کنید یا بهینه می‌کنید و بهبود می‌بخشید، خیلی هم عالی.

۳. خیلی از همین ابزارهایی که معرفی شد، بر پایه هوش‌مصنوعی هستند: مثلاً گرمرلی از نوعی AI برای تشخیص ایرادات نگارشی استفاده می‌کنه. داستانِ وایرایشگر همینگوی هم همینه. منتهی من هیچ ابزاری که مولّد یا اصطلاحاً Generative باشه معرفی نکردم چون طرفدارِ این نوع از تولید محتوا نیستم.

شاید در ادامهٔ سری مقالاتِ تولید محتوای انگلیسی به استفاده‌های اخلاقی و بهینه از هوش‌مصنوعی در نوشتن بپردازم. اگه شما هم نظری در این خصوص دارید، خوشحال می‌شم بشنوم؛ و ممنونم که تا این خط به مطالعه ادامه دادید.

محتوای انگلیسیکسب درآمدتولید محتوامحتوانویسندگی
۸
۲
Mohsen Baqery
Mohsen Baqery
نوشتن رو دوست دارم. (از «نوشتن» نوشتن رو بیشتر.)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید