محسن فیاض
محسن فیاض
خواندن ۱ دقیقه·۶ سال پیش

با خودم آشتی کردم و شفا یافتم!

ه مدت بود خیلی ناراحت و افسرده بودم ، دلم به هیچ کاری نمی رفت . حوصله هیچ کس رو نداشتم ، با کوچکترین موضوعی اعصابم به هم میریخت . و در کل افسرده بود . تا اینکه با بررسی دقدیق مردم متوجه شدم که بعضی ها وضعیتشون ( مالی ، اقتصادی و … ) از من بدتره ولی اینقدر افسرده نیستند برعکس حتی خوشحالتر از من به نظر می رسیدن. !
تفکر عمیق

با دیدن این وضعیت برآن شدم تا علت را پیدا کنم . دقیق تر که بررسی کردم دیدم اون ها از خودشون خیلی راضین و هیچوقت خودشونو به خاطر مسائلی که کنترلی روش ندارن ناراحت نمیکنن . این موارد چی بودند ؟ وضع ظاهرشون ، پدر و مادرشون ، نژادشون و … درسته اونا از همینی که بودن راضی بودند !!!
هدیه من به خودم

از جا بلند شدم و رفتم سراغ آینه و خودمو سیر تماشا کردم دیدم نه تنها زشت نیستم بلکه زیبایی های خاص خودمو داشتم . مخصوصا اون چال گونه ای که منو بسیار جذاب تر نشون میداد . دستی به سر رو صورتم کشیدم موهامو شونه کردم بهترین لباسامو پوشیدم و نفس عمیق کشیدم و خدا رو به خاطر این همه مواهبی که به من داده بود تشکر کردم .
ه مدت بود خیلی ناراحت و افسرده بودم ، دلم به هیچ کاری نمی رفت . حوصله هیچ کس رو نداشتم ، با کوچکترین موضوعی اعصابم به هم میریخت . و در کل افسرده بود . تا اینکه با بررسی دقدیق مردم متوجه شدم که بعضی ها وضعیتشون ( مالی ، اقتصادی و … ) از من بدتره ولی اینقدر افسرده نیستند برعکس حتی خوشحالتر از من به نظر می رسیدن. ! تفکر عمیق با دیدن این وضعیت برآن شدم تا علت را پیدا کنم . دقیق تر که بررسی کردم دیدم اون ها از خودشون خیلی راضین و هیچوقت خودشونو به خاطر مسائلی که کنترلی روش ندارن ناراحت نمیکنن . این موارد چی بودند ؟ وضع ظاهرشون ، پدر و مادرشون ، نژادشون و … درسته اونا از همینی که بودن راضی بودند !!! هدیه من به خودم از جا بلند شدم و رفتم سراغ آینه و خودمو سیر تماشا کردم دیدم نه تنها زشت نیستم بلکه زیبایی های خاص خودمو داشتم . مخصوصا اون چال گونه ای که منو بسیار جذاب تر نشون میداد . دستی به سر رو صورتم کشیدم موهامو شونه کردم بهترین لباسامو پوشیدم و نفس عمیق کشیدم و خدا رو به خاطر این همه مواهبی که به من داده بود تشکر کردم .


عزت نفسآشتی با خود
.... آخ که چه حس خوبی داره نوشتن ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید