آیا فایده یک حقیقت است؟ آیا ملاکی منطقی برای سنجش و ارزیابیِ هستی و کنش و واکنش محسوب میشود؟
بعد از پاسخ به پرسش بالا موضوعات مختلف را به میدان سنجش میکشم. مثلاً همین نوشتن. آیا فایدهای دارد؟ بله، دارد.
کلمه یکی از اختراعات انسان است. انسان موجود عجولیست. عادت دارد پیش از ایجاد ظرفیتها و سنجش تحملها، اختراعات و پروژههای سنگین انجام دهد. مغز تحمل انباشت کلمات را ندارد. چگونه میتوان از سنگینیِ این بار کاست؟ با نوشتن. چون در حال نوشتن، کلماتِ مانده در مغزت را میبینی و از خروج کلمات مطمئن میشوی!
خواستم بگویم شاید نوشتهی ما در مخاطب اثری نکند و یا اصلاً مخاطبی نباشد اما همینکه دیگر در مغز معصوم ما انباری از کلمات، کرمخورده و آفتزده نمیشود خودش کلی فایده است. شاید بپرسید چرا همینها را بر کاغذ نمینویسم! از کجا میدانید که چه میزان نوشتهام؟! اینجا برای همدرد مینویسم. اگر بیدردید خوشا به سعادتتان و خدانگهدار!
در کتابی مسالهای طرح شده:
پاسخ پرسش را نمیگویم! اشارهی من به این کتاب به این جهت بود که مسالهی مرتبطی بود که یاد آن افتادم.
اینها را گفتم تا از علت نوشتنم پرده بردارم. من فایدهی دیگری در نوشتن در این فضا نمیبینم. اخیراً مطلبی(که نویسندهی آن، آن را پاک کرد، چون نتوانست بر خداحافظی خود بماند!) از یکی از کاربرها خواندم که خداحافظی کرده. خب، بهسلامت! گِله دارد از محتوا. از افراد دیگری هم مطالب مشابه خوانده بودم. چه قانونی وجود دارد که بگوید اینجا از چه بنویسیم؟ اعتراض شما وارد نیست. اینجا فضای وبلاگی یا شبکهی اجتماعی است و هرکس هرچه بخواهد مینویسد. کاش کمی درک کنید که مغز آدم از حجم کلمات درد میگیرد. کاش بفهمید که قرار نیست با انبوهی از اطلاعات سطحی شما دانشمند شویم. لطفاً جلوی تخلیهی مغز دیگران را نگیرید! حضور باگها را انکار نمیکنم؛ کاربرانی که جفنگپردازند. اما لطفاً دانشهای بسیار مهم خود را برای فضاهای مهم نگه دارید! اصولاً در تشخیص نوع فضاها دچار مشکلیم. اینستاگرام را هم بد فهمیدیم. اینستاگرام رسماً اعلام کرده بود که مبنای تاسیسش، عکاسی با "دوربین گوشی" از "روزمره" و "اشتراکگذاری آن با دوستان و آشنایان" است. یعنی عکسگرفتن از ظرف غذا و طراحی منزل و لباس جدید و عکس از خود و دوستان. ما به این انتقاد داشتیم! بهدنبال چه هستیم؟! مگر نه اینکه شعار ابتدایی ویرگول "جایی برای نوشتن و خواندن" است؟ آیا تعیین کرده که چه چیزی بنویسیم؟ اعتراض شما در جایی مثل لینکدین وارد است.
من هم به پستهای تبلیغاتی، عکس شخصی بدون هیچ نوشتهای، کپیها، هرزهگوییها و شبیه اینها معترضم. اما ایرادی در دلنوشتهها و خاطرهگوییها و درددلها و همصحبتیها نمیبینم.
اگر دنبال زیاد دیدهشدن هستید داستان فرق میکند. صبر میخواهد. باید راهتان مشخص باشد. باید برای مخاطب ارزش قائل باشید. وقتی ۶۰ نفر را نبینید ۶۰۰ نفر را هم نمیبینید! نهایتاً اینکه نباید دنبال زیاد دیدهشدن باشید! اگر دیدنی باشید دیده خواهید شد.(البته که " نه لزوماً "!)
دربارهی فایدهی نوشتن و بهطور خاص فایدهی نوشتن در ویرگول نوشتم! وگرنه حرف دربارهی فایدهی موضوعاتِ دیگر بسیار است...
بهشدت مریضم و سرم داره منفجر میشه! کل بدنم کوفتهست و کمرم انگار زیر آوار مونده! عدم انسجام مطلب به این دلیله!
هرکس از مطلبم خوشش اومد که چه عالی! هرکس خوشش نیومد گردن خودش! قوانینشو عوض کنه!
م.ق | ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۱ | کف اتاق