دیماه پارسال هوا گرم بود!
برف بود، باد بود، سوز بود،
اما دلم گرم بود
خورشید در دلم روشن بود
دلم صبح یک روز امرداد بود
دلم روز بود
دلم روشن بود
از بس روشن که فردا را میدیدم
فردا شد
خورشید در آسمان من طلوع نکرد
امروز فردای دیروز است
سال پیش دیروز است!
یک سال کامل را لحظهای زنده نبودم.
دیماهِ پارسال انگار که حقیقتاً دِی بود!
از دی که گذشت هــــــــــیچ از او یاد مکن
فــــــــــردا که نیامدهست فــــــــــــــریاد مکن
امروز سرد است
این دی سرد است
سرمای دی طبیعیست
گرمای من غیرطبیعی بود!
دل، اجاق روح انسان است
هیچ بافت و ژاکتی
هیچ امردادی
انسان دلسرد را گرم نمیکند.
دستی که گرمای دستی را دارد در سختترین بادهای زمستانی هم رها در هوا میرقصد
این روزها دستانم را ها کرده و در جیب میگذارم...
م.ق | ۵دیماه۱۴۰۱ | ۰۵:۴۲
کرج - جهنّم - کف اتاق
عکس: دیماه امسال/ همین امروز - ترکیبی از خودم و یادگاری خورشید به نپتون!
کتابِ در تصویر: دلایلی برای زندهماندن