ویرگول
ورودثبت نام
ø 𝐍𝕀ℍ𝕀𝕃𝕀𝕊𝐓 ø
ø 𝐍𝕀ℍ𝕀𝕃𝕀𝕊𝐓 ø
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

گــــــــــــــــــــذر عُمر

هر کدام از روزها را برابر با یک عمر می‌گذرانم؛ از خواب متولد شده و به خواب می‌میرم.

هر روزم با لبخند کودکیِ خورشید آغاز می‌شود
با شلوغی نوجوانیِ شهر ادامه می‌یابد
با سکوت و رنج جوانیِ اتاق آرام می‌گیرد
و با سپیدی پیری ماه به انتها می‌رسد.

و این چرخه، تناسخ‌وار همچون غلتکی سنگین بر هر عمرم می‌چرخد.

هـــــــــــــــزار بار مرده‌ام
هزار و یک بار فراموش کرده‌ام!

سگ با آن هفت جانش این همه معروف شد و من از بس افراط می‌کنم عادی می‌شوم!

کاش یک بار برای همیشه برایم شیون کنند!
این حجم از بی‌تفاوتی به این حجم از مردن خیلی بی‌انصافی‌ست.

م.ق
اسفندماه ۱۳۹۸ | کرج


عکس

اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۵ - بام کرج

عکاس: پسردایی [ امیرو ]

معکوس: مـ[ـحسـ]ـن!


پ‌ن

روال هنوز همونه! کمی تیره‌تر.

گذر عمرهیچتناسخمرگ اندیشیمرگ یک بار شیون یک بار
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...ــــــــــهیچــــــــــ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید