Asiyeh mahmoodi·۱۹ روز پیشما وارثان دردهای بی شماریم!!!هوا سرد است و آلوده.قبرستان در بالاترین نقطه ی شهر است. انگار مرده ها به نظاره نشسته اند گلاویز شدن زنده ها را با درد نان و فکر آب و رنج هو…
بلوبِری·۲ ماه پیشمن هیچم؟!داشتم ی ویدئو قدیمی میدیدم از ی بچه ک خیلی خفن فوتبال بازی میکرده و حالا ک بزرگ شده ی فوتبالیست خیلی خفن تره. اینجوری ی آدم ی مسیر رو جلو م…
Saeide. Basravi·۷ ماه پیشهیچ☁️دوست دارم این درزی را که افتاده روی بدنم را باز کنم، مثل بچه گربه ای که با پارگی پیرهنی ور میرود تا دوختش از هم باز شود. بعد آرام آرام از…
رها ذوالفقاری·۸ ماه پیشهیچ پر از خالیمیدانی، مجموعهای از تناقض در من ریشه دوانده و آنقدر زیستهامشان که راهی برای گریختن نیست. چگونه بگریزم از لختههای دلمه بسته در کبد روحم؟…
مصطفی فتاحیدرسَکّو!·۱ سال پیشناکلمات - شماره ۱کلماتی که کلمه نیستند؛ چون در کنار هم مفهوم پوچی دارند. ناکلمات - شماره ۱
آسادرسَکّو!·۱ سال پیشداستان ترس و عشق در راه هدفداستانی درراه رسیدن به هدف و جاماندن به دلیل ترس ورسیدن به دلیل عشق
Kamkam·۱ سال پیش"هیچ" همانقدر وجود دارد که "هر"مردم بیاعتنا از کنارش رد میشدند. زمانی که گوشیهای موبایل زندهتر از انسان مُرده بودند. ساکن، مثل جدولهای کنار خیابان، اواخر زندگیاش. گ…
شاهرخ خیرخواهدر،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی·۱ سال پیشسهم ما از هیچ#سهم_ماازهیچیکی در میدان شهر فریاد زد؛ ها ن،دهانش شراره ای از آتش بودو دستانش خونین از جام شام آخر،ولی در کوچه پس کوچه ای بی نامیکی میان…
Kamkam·۱ سال پیشاز کدام سقوط؟از کدام سقوط پرتاب شدی؟ به گمانم حرف نزدنتان نشانهی پرتاب نشدنتان باشد. میدانستم. هیچ اول؟ هیچ دوم؟ کدام هیج؟ زیباست. بله. واقعی بودن. نه…