یکی از شکایت هایی که معمولا دانشجویان پزشکی (کارآموزان) در طول دوره آموزشی دارند (که خودم نیز از این قاعده مستثنا نیستم)، این است که چرا در این دوران ما فقط مجبورم که از دور ببینیم (observer) ولی هیچ نقشی در روند کار ها و درمان و ... نداریم. خیلی ها با حس استیصال از آن یاد می کنند. این در حالی است که همین «سکوت» و «گوش دادن» از مهم ترین ارکان و مراحل اولیه یادگیری محسوب میشوند که نباید راحت از آنها گذشت و به مرحله بعد که «به خاطر سپردن» پرید. ( بالا سر بیمار و توی اورژانس که نمیشه چیزی یاد گرفت، برم کتابخونه حداقل یه درسی بخونم)
و اما در ادامه ...
«The word doctor is from the Latin docere, "to teach.»
جمله بالا از انتهای فصل اول کتاب هاریسون است که میگوید ریشهی لاتین کلمه doctor ، به معنای «درس دادن» است و در ادامه میگوید پزشک، باید معلم نیز باشد. چه برای دانشجویان و همکارانش، و چه بیماران. (+)
در کنار آموزش دیدن، آموزش دادن نیز یکی از رکن ها (و وظایف) مهم ما در دانشکده پزشکی است. چیزی که احتمالا هیچوقت به ما نگویند (حداقل بطور مستقیم).
بعد از اینکه مدتی در بیمارستان باشید، به خوبی متوجه این موضوع میشوید که رزیدنت و یا اینترنی که توانایی اعتماد سازی و انتقال بیان خوبی داشته باشد به مراتب لحظات بهتری را در بیمارستان سپری میکند.
راه های مختلفی برای پرورش «هنر تدریس» وجود دارد. یکی از آنها همین اسلاید سازی و ارائه دادن هاست.
در دوران کارآموزی، معمولا ارائه مباحث مختلف بین دانشجویان تقسیم میشود. با اینکه روی کاغذ این کار را شاید اکثر دانشجویان تنها رفع تکلیفی در نظر بگیرند و آخر بخش بگویند که این بخش هم تمام شد و هیچکس چیزی به ما یاد نداد، اما نباید فراموش کنیم که این کار تمرینی برای «آموزش دادن و انتقال مطلب» است و برای ما بسیار مفید است.
برای همین تا جایی که ممکن است باید از این «فرصت ها» استفاده کرد. این فرصت هایی که شاید هیچوقت و در هیچ مقطع ای اینقدر خوش شانس نباشیم که بتوانیم راحت آنها را بدست آوریم.
گاهنوشته های من در تلگرام : https://t.me/azmasirman