محسن مقیسه
محسن مقیسه
خواندن ۸ دقیقه·۳ سال پیش

ریشه‌های تاریخی پیدایش پول

هیچ‌کس دقیقا نمی‌داند که پول، کجا، چگونه و چرا پدیدار شده است؛ زیرا این خاستگاه­‌ها در ماقبل تاریخ و «در غبار زمان از بین رفته‌­اند» (کینز، ۱۹۳۰: ۱۲).

رایج‌ترین روایت دربارۀ خاستگاه پول با اقتصاد بارتر (یا نظریۀ مبادله-کالا) آغاز می‌شود که پول را محصول خودجوش و فرایند طبیعی بازار می‌داند که به‌دلیل کارکرد وسیلۀ مبادله ایجاد شده است (اینگهام، ۲۰۰۰). در روایت مذکور، ادعا می‌شود که قبل از پیدایش پول، مبادلۀ مستقیم یا کالا با کالا وجود داشته و پول برای حل مشکلِ تطابق همزمانِ دو طرفۀ خواسته‌­ها، ابداع شده است. همان‌طور که شومپیتر بیان می‌کند، این روایت که پول باید از طریق مبادلۀ بارتر در جامعه‌ای با نیروی کار متخصص ایجاد شده باشد، به ارسطو بازمی‌گردد (شومپیتر، ۱۹۵۴). ارسطو در رسالۀ سیاست خود، حدس زد که خانوارها در ابتدا هر چیزی را که نیاز داشتند خودشان تولید می‌کردند و به‌تدریج، برخی در کارشان متخصص شدند و کالاها را در قبالِ هم معاوضه کردند. از نظر ارسطو، پول باید از چنین روندی بیرون آمده باشد (گریبر، ۲۰۱۱). در روایت مذکور همچنین استدلال می‌شود که در طول زمان، کالاهایی با داشتن نزدیک‌ترین ویژگی‌ها به پول‌ (ارزش ذاتی، حمل‌کردنی‌بودن، تقسیم‌پذیری و یک‌نوع‌بودن) به‌طور طبیعی تبدیل به پول شده‌اند؛ بنابراین سکه‌های طلا و نقره که همۀ این ویژگی‌ها را دربردارند، وسیلۀ غالب برای پول شدند (شومپیتر، ۱۹۵۴). به‌طور مثال، اسمیت در این خصوص گفت: «گرچه از کالاهایی مانند صدف و نمک و مشابه آن‌ها برای پول استفاده می‌شد، فلزات و مخصوصا فلزات گران‌بها، مانند طلا و نقره، به‌دلیل تقسیم‌پذیری، بادوام‌بودن و کمیابی‌شان به سایرین ترجیح داده شدند» (اسمیت، ۱۷۷۶ به‌نقل از اسکیدلسکی، ۲۰۱۸: ۲۴).

درنظرگرفتن ماهیت کالایی از پول با مهم‌ترین کارکرد آن به‌عنوان وسیلۀ مبادله، علت «سردرگمی ذهنی» دربارۀ ریشه‌های پیدایش پول است. زیرا تحت چنین تعریفی از ماهیت پول و اصلی‌ترین کارکرد آن، ریشه‌های پیدایش پول از اقتصاد فرضی بارتر به قرن هفتم پیش از میلاد ردیابی می‌شود؛ هنگامی که مسکوکات در لیدیا و یونان باستان ابداع شدند (اینگهام، ۲۰۰۴ و کیم، ۲۰۰۱). همانطور که در اینجا توضیح دادیم، پول ماهیتاْ یک رابطه‌ اجتماعی است که تعهدات را ایجاد می‌کند و این موضوع لزوما دلالت بر برخی از نابرابری‌های بنیادین دارد. پیوند میان بدهکار و بستانکار از نظر ماهیت عمودی است؛ نه افقی؛ زیرا بدهکار باید ارزشی را برای بستانکار فراهم کند. در نتیجه، بستانکار در جایگاهی برتر قرار می‌گیرد. بدون این ارتباط سلسله‌مراتبی بین بدهکار و بستانکار، هیچ دلیل اجتماعی مبنی بر پیروی از این تعهدات یا سازوکار دیگری برای اجرای پرداخت بدهی وجود ندارد (هنری، ۲۰۰۴). در جوامع اولیه، طبیعی است که این تعهداتِ عمودی صرفا نمونه‌های خاصی بودند؛ زیرا ویژگی این جوامع، فقدان پیوندهای سلسله‌مراتبی بود. برقراری این روابط سلسله مراتبی، ممکن نیست در یک جامعه با حقوق اجتماعی برابر اتفاق بیفتد؛ بلکه باید منتظر ظهور دسته‌­ای از طبقۀ حاکم باشیم.

پیدایش پول در جامعه طبقاتی

۱-مصر باستان

در مصر باستان (۲۵۷۵ تا  2150 سال پیش از میلاد) انواع مختلف پرداخت‌ها به‌صورت کالا یا نیروی انسانی (به‌عنوان انتقال بخشی از مازاد منابع واقعی) به معابد صورت می‌گرفت که در یک واحد محاسباتی به نام «دبِن» ثبت می‌شدند که یک واحد وزنی معادل ۹۲ گرم گندم بود. دِبِن، یک واحد محاسباتی انتزاعی برای سنجش تعهدات و پرداخت مالیات‌ها و ثبت معاملات اجرایی و اداری بود که در معابد ابداع شد. کاتبان معابد، مسئول ایجاد لیست‌های قیمتی و مدیریت حساب‌ها در این واحد محاسباتیِ مصوب بودند. همچنین چند قرارداد بازمانده از مصر باستان نشان می‌دهد که کالاها و خدمات نیروی کار نیز با واحد دبِن ارزش‌گذاری شده بودند (هنری، ۲۰۰۴). ذکر این نکته ضروری است که دبِن به‌عنوان وسیلۀ پرداخت به کار نمی‌رفت؛ بلکه معیار ارزشی بود که از طریق آن، پرداخت‌ها (به‌وسیله کالاها) صورت می‌گرفت (گریرسون،  1977). مطابق با این روایت از پیدایش پول در مصر باستان، می‌توان نتیجه گرفت که پول، نه از واسطۀ مبادله، بلکه از واحد محاسباتی نشئت گرفت؛ به‌طوری که سنجش ارزش به‌صورت دل‌خواهانه با حکم و فرمانی از جانب مقام مرکزی مشخص شد و کالاها و خدمات با کیفیت و کمیت‌های متفاوت، می‌توانستند با یک ارزش پولی تعیین شوند تا شکل مناسبی از دفترداری برای ثبت و پیگیری پرداخت‌ها و تعهدات مالیاتی ایجاد شود. بنابراین، این توسعۀ سیاسی و اداری بود که باعث پیدایش پول در مصر باستان شد و نه اقتصاد بازاری و مبادله‌ای.

۲-بین‌النهرین

شواهد باستان‌شناسی نشان می‌دهد که در بین‌النهرین نیز همانند مصر، شکل مشابهی از واحد محاسباتی در معابد استفاده می‌شد. به‌طور مثال، مینا، واحد محاسباتی در بابل باستان بود که از واحد اندازه‌گیری شامل ۱۰۸۰۰ دانۀ گندم مشتق شده بود (کینز، ۱۹۸۹ به‌نقل از رِی، ۲۰۱۲). البته بعدها جو به‌دلیل وزن تقریبا یکنواخت دانه‌هایش نسبت به دانه‌های گندم، جایگزین آن شد. این واقعیت که واحد محاسباتی برای سنجش خراج و کلیۀ روابط اقتصادی در معبد از طریق غلات انجام می‌شد، بدین معنا نبود که از غلات به‌صورت فیزیکی در همۀ معاملات استفاده می‌شده است؛ بلکه غلات، واحد سنجش مرجعی برای پرداخت بدهی‌ها و مبادلۀ کالاها و خدمات بوده است. این حقیقت مشهود است که حقوق ماهیانۀ برخی از کارگران (به‌صورت واحدی از جو) در بین‌النهرین بسیار بیشتر از نیاز خوراک آن‌ها در ماه بوده است. به‌طور مثال، یک سرکارگر می‌توانست ماهیانه بین ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ سیلا جو (هر سیلا تقریباً برابر با ۱ لیتر امروزی است) درآمد کسب کند که بسیار بیشتر از نیاز مصرفی‌شان در آن مدت بود. آنها می‌توانستند مازاد جوی خود را برای خرید دیگر کالاها استفاده کنند (اسپینوزا، ۲۰۱۹). این نکته بسیار مهم است که فرایند پرداخت دستمزد، بدین صورت نبوده است که کارگر مقدار بسیار زیادی غلات را دریافت و سپس برای خرید کالاها مبادله کند؛ بلکه هنگامی که درآمد به‌شکل دانه‌های غلات ثبت محاسباتی می‌شد، او به‌سادگی می‌توانست با کسر از درآمدش، دیگر محصولات را خریداری کند. کارگر مجبور به دریافت دانه‌های جو برای کسب دیگر محصولات یا تسویۀ تعهدات مالیاتی‌اش نبود؛ زیرا درآمد کارگر، صرفا واحدی محاسباتی بود که در آن، قیمت سایر محصولات و ارزش بدهی‌ها بیان می‌شد (همان). اما این تعهدات پولی در کجا ثبت می‌شدند؟

در میان اکتشافات اخیر در بابل قدیم، ثبت‌های بدهکاری-بستانکاری و اسناد تجاری به نام «الواح قرارداد» یا «الواح شوباتی» یافت شد. واژۀ «شوباتی» که تقریبا در همۀ الواح کشف‌شده در بین‌النهرین باستان یافت می‌شود، به‌معنای «دریافت­شده» است. این لوح­های خشتی که قدیمی­ترین آن‌ها به ۲ تا ۳ هزار سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد، به‌اندازه قالب­های صابون معمولی است. اکثر الواح مذکور در واقع، ثبت‌های مبادلات است که شامل این اطلاعات بودند: مقدار غلات (گندم یا جو، مبتنی بر نوع واحد سنجش)، نام شخص فرستنده و گیرنده، تاریخ و مهر گیرنده یا مهر کاتب پادشاه (وقتی‌که پادشاه گیرنده بود). الواح مذکور برای درامان‌ماندن از دست‌کاری‌ها، نزد معابد نگهداری یا در محفظه­هایی با پوشش­های گِلی مهروموم می‌شدند. تمام اطلاعات فوق، به‌جز نام و مهر گیرنده، روی محفظۀ لوح نیز تکرار می‌شد. بدیهی است که تکرار اطلاعات اصلی درون لوح که تنها با شکستن محفظه می‌توانست در دسترس قرار گیرد، برای حفاظت بدهکار در مقابل خطرِ دست‌کاری آن بود؛ زیرا این الواح می‌توانستند در دستان افراد نامشخصی قرار گیرند (همانند چک‌های امروزی). بنابراین، اگر محفظۀ لوح به هر دلیلی می‌شکست، آن لوح کامل نبود. شواهد باستان­شناسی نشان می‌دهند که بر خلاف الواحی که ذخیره می‌شدند، لوح‌های محفظه­دار در بین عموم در حال گردش بودند و از طریق تحویل لوحی که بدهی شخص دیگری روی آن ثبت می‌شد، بدهی می‌توانست تسویه شود. به‌عبارت دیگر، این الواح مهروموم‌شده، بیانگر بدهی‌ای بودند که در عوض پرداخت خرید، از جانب خریدار به فروشنده داده می‌شد و به‌بیانی دیگر، آن‌ها ابزار متداول بازرگانی بودند. بنابراین ویژگی خاص این شوباتی­های محفظه‌دار بر این حقیقت استوار است که آن‌ها فقط ثبت­هایی برای حفظ دِین بدهکار نبودند؛ بلکه اسناد امضاء و مهرشده­ای بودند که به طلبکار اعطاء می‌شد و شکی نیست که همانند اوراق تجاری مدرن یا چوب خط­های قرون‌وسطی، دست‌به‌دست می‌شدند. جالب است که مورخان بیان می‌کنند هنگامی که بدهی فرد پرداخت می‌شد، لوح‌های شوباتی نیز شکسته می‌شدند (اینز، ۱۹۱۳).

در نتیجه، شواهد فراوان باستان‌شناسی این واقعیت را تأیید می‌کنند که ساکنین بین‌النهرین، ثبت‌هایی از روابط بدهکاری و بستانکاری روی خشت‌های سفالی ایجاد کردند و بدین ترتیب، سیستمی برای ثبت و ذخیرۀ اطلاعات حسابداری آغاز به کار کرد (گاردینر، ۲۰۰۴). از این طریق، باستان‌شناسان دریافتند که اولین متون تاریخ «اسنادی اقتصادی بودند که پرداخت‌های مالیاتی و انباشت بدهی‌ها و مالکیت دارایی را ثبت می‌کردند» (هراری، ۲۰۱۵: ۱۴۲). جرج ایفرا (۱۹۹۴) معتقد است که تنها نوآوری فنیِ پیش از عملیات حسابداری، اختراع آتش است.

در ادامه دو ویدیو دربارهٔ تاریخچه پول و بدهی بارگذاری شده است.

ویدیوی اول مربوط به خانم دنیز اشمانت بسرات، استاد بازنشسته باستان شناسی دانشگاه تگزاس است که بیشتر به خاطر کارهایش در زمینه تاریخ و ابداع خط شناخته شده است.

https://www.aparat.com/v/K71EF

ویدیوی دوم مربوط به سخنرانی مایکل‌ هاچسون، استاد اقتصاد دانشگاه میسوری کانزاس سیتی امریکا است.

https://www.aparat.com/v/c96li


منابع

Gardiner, Geoffrey W. 2004. “The Primacy of Trade Debts in the Development of Money”. In L. Randall Wray (ed.). Credit and State Theories of Money. Cheltenham: Edward Elgar, 128-172.

Garzón Espinosa, E. (2019). The origin of money from the money-debt approach. Iberian Journal of the History of Economic Thought, 6(1), 37-54.

Graeber, D. (2011). Debt: the first 5,000 years. Brooklyn, N.Y.: Melville House.

Harari, Yuval Noah 2015. Sapiens. Barcelona: Debate.

Henry, J. F. (2004). The social origins of money: The case of Egypt. Chapter 4 in Credit and state theories of money: the contributions of A. Mitchell Innes. Edward Elgar Publishing.

Ifrah, Georges 1994. The Universal History of Numbers. London: The Harvill Press.

Ingham, G. (2000). ‘Babylonian madness’: on the historical and sociological origins of money. What is money, 1, 16-41.

Ingham, Geoffrey. (2004). The nature of money. Cambridge, UK and Malden, MA: Polity Press

Innes, A. M. (1913). What is Money?. Credit and state theories of money: The contributions of A. Mitchell Innes,2004, 14.

Kim, H. S. (2001). Archaic coinage as evidence for the use of money. Money and its uses in the Ancient Greek World, 721.

Schumpeter, Joseph Alois (1954). History of Economic Analysis. New York: Oxford University Press.

Skidelsky, R. (2018). Money and government: The past and future of economics. Yale University Press.

Wray, L. R. (2012). Introduction to an alternative history of

money. Levy Economics Institute, working paper, (717).

پولمصر باستانبین النهرین
اینجا درباره اقتصاد پولی و مالی مینویسم. mohsenmoghiseh.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید