ویرگول
ورودثبت نام
mohsenmosafi
mohsenmosafi
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

دنیای قشنگ نسبتا نو!!!

«دنیای قشنگ نو» مهمترین اثر آلدوس هاکسلی بریتانیایی و اصیل است. هاکسلی این رمان را در ایام تقریبا جوانی خود نگاشت و از همان زمان نگارش، مورد توجه عموم و رسانه ها قرار گرفت.

می دانم و می دانید که شهرت این اثر در دهه های اخیر و همزمان با پیشرفت چشمگیر فناوری، چندچندان شده است. دنیای قشنگ نو، اصطلاحا در زمره رمانهای «ویران‌شهری» (Dystopia) دسته بندی می شود. راستش را بخواهید من تردید دارم خودِ آلدوس عزیز با این رویکرد این رمان را نگاشته باشد!


دنیای قشنگ نو در دهه 30 میلادی و در عنفوان رشدهای فناورانه نوشته شده است و از این رو به نسبت زمانه خود، مملو از تخیلات فناورانه ای است که به دید نگارنده امروزی، در بسیاری موارد کودکانه است. به بیان دقیقتر، برخی از استعاره های فناورانه کتاب حتی نسبت به دنیای امروز فانتزی و جذاب به نظر می رسید و بخشی از آن که مربوط به وسائط نقلیه و محصولات رسانه ای و اموری از این قبیل است، نخ نما و کودکانه است!

دنیای قشنگ نو، درصدد ترسیم تمدنی در سالهای بسیار دور است که با مهار احساسات، زاد و ولد، علم و تکنولوژی و با ایجاد ایدئولوژی منحصر به فرد خود، جامعه و ساختاری با ثبات را رقم زده است.

پی‌رنگ دنیای قشنگ نو روایتی است از این تمدن و شخصیتی میان‌مایه که در خلال ماجراجویی ها و عاشقانه‌های خود، به قبیله ای بدوی و انسانی از قماش متمدنین که در میانه‌ی این قبیل تربیت شده است، برمیخورد. از میانه کتاب، داستان سرگشتگی و از خودبیگانگی این وحشیِ بینوا و حکایتهای عجیب پیرامون او است و کتاب با پایانی غم انگیز، به انتها می رسد.

مایلم جمله ام را دوباره تکرار کنم: راستش را بخواهید من تردید دارم خودِ آلدوس عزیز با رویکرد پادآرمانشهری این رمان را نگاشته باشد!


من نیز دنیای قشنگ نو را نوشته ای هنجاری و درصدد تبیین ضدارزشهای تکنولوژی تلقی نمیکنم. دنیای قشنگ نو تبیینی است از سرنوشتی محتوم و مطلوب و مطبوع از آینده انسان فناوری‌محور. تمدن موصوف در این کتاب، نه زشت، نه بی مایه و نه مایه خجل و شرمساری است. تمدنی محتوم است و مطلوب زیست‌کنندگانش، چونان‌که وضع فعلی بشر به طور عام، مطلوب ساکنینش است.

آنچه هاکسلی در تلاش برای تبیین آن است، تصادم و اختلاط دو گفتمان اخلاقی-اجتماعی یا دو ایدئولوژی است به همان بیانی که السدیر مکینتایر (Alasdair MacIntyre) فیلسوف چپ مطرح، به خوبی آن را تبیین کرده است.

پر واضح است آنچه از اخلاق و اخلاقیات در تصور و عمل ما امروزیان نمایان است، از منظر پیشینیان ضداخلاق و ضدسنت شناخته می شود. فناوری ذات پیش‌رونده و تهاجمی خود را دارد که تغییر و تبدلات گفتمانیِ پیرامون آن، از ملزومات بلافصل تکنولوژی به شما می رود.

دنیای قشنگ نو، دنیایی واقعا قشنگ و نو است! بیایید بدون سوگیری تصور کنیم دنیایی که زادوولد و مصرف و تولید، در چرخه ای منطبق و منظم قرار دارد. روابط انسانی به عرفی ترین حالت ممکن تقلیل پیدا کرده است. تنش و هرج و مرج، جای خود را به مصالحه و رفاه داده است. و ...

گرچه دنیای قشنگ نو به وضوح بافتی سوسالیستی دارد و دنیای آخرالزمانی مورد نظر هاکسلی، طبقاتی و متمرکز و خالی از تصورات امروزیِ ما از آزادی های فردی است، اما زیبایی های دنیای مورد نظر وی را نمی توان نادیده گرفت.



دنیای قشنگ نو را با ترجمه ای نسبتا روان و بسیار دقیق از استاد سعید حمیدیان خواندم. حمیدیان خودْ ادبیاتِ مجسم است و تمجید از ظرافت های ادبی ترجمه او، از توان من خارج است.

دنیای قشنگ نوآلدوس هاکسلیپادآرمان‌شهراتوپیادیستوپیا
nothing... nobody...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید