در عصر دیجیتال کنونی، سیستم های طراحی توجه بیشتری را به خود جلب میکنند، که به خوبی شایسته آن هستند. یک سیستم طراحی یک کتابخانه زنده از الگوی تعاملی قابل استفاده (یا اجزاء) که توسط استانداردها و دستورالعملهای واضح اداره می شود را فراهم می کند. آنها در نهایت به ترویج یک زبان طراحی یکپارچهی مرکزی و داراییهای بصری کمک میکنند که میتوانند توسط همه طراحان، توسعه دهندگان، بازاریابان، صاحبان محصول و دیگران استفاده شود.
یک سیستم طراحی با قدرت و ثبات، فرآیند طراحی و توسعه محصولات ما را ساده می کند و بهرهوری را افزایش می دهد. جای تعجب نیست که بزرگترین بازیگران در بازار مانند Microsoft، Dropbox، AirBnb، Shopify و IBM در سیستم های طراحی سرمایه گذاری می کنند.
به غیر از داشتن محتوای پیچیده و نیازهای کسب و کار منحصر به فرد، هفت مزیت برای سیستم طراحی نسبت به تیم های مختلف در شرکت شناختهایم.
۱. ایجاد یک زبان مشترک
" این علامت چیست؟ آیا به این معناست که شماره مرحله شماره یکه؟ "
این مکالمه را صدها بار شنیدهایم. زمانی که همه ما توافق میکنیم که با زبان ویژهای ارتباط برقرار کنیم ، همه سود میبرند و در مورد جزئیات استفاده و عملکرد آن یاد میگیریم. این کار برای هر کسی که در فرآیند مشارکت داشته باشد - از مالکان محصول، تا توسعه دهندگان و برای سهامداران، مفید و آموزنده است.
۲. ایجاد توسعه و آزمایش آسان است.
الگوها را می توان با اسکریپت های خودکار ردیابی، نسخه بندی و آزمایش کرد. مقایسه مقادیر اجزاء و نسخهها حتی می تواند به شیوه بصری برای مقایسه در مقایسه با تغییرات واقعی، متفاوت باشد.
۳. موجب صرفه جویی در زمان و تلاش می شود.
یک منبع متمرکز برای کسب اطلاعات در مورد دستورالعملها، الگوها، پلت فرمها و برند میتواند زمان قابل توجهی را در تمام جریانهای کار محصول، طراحی و توسعه صرفهجویی کند.
۴. به یکپارچگی تجربه برند کمک میکند.
روشهای طراحی ناب با رویکرد طراحی نظاممند و اتمی به کار گرفته میشوند. سازگاری الگوی رابط نه تنها به تیم های داخلی و بازاریابی ما کمک می کند تا از طریق نام تجاری متحد شوند، بلکه به ایجاد اعتماد، افزایش تعامل و تکمیل وظایف در نظر گرفته شده کمک میکند.
۵. الگوهای طراحیشده عناصر از طریق سرعت توسعه به بازار کمک میکنند.
سیستمهای طراحی و کتابخانه رابط کاربر را می توان ساخت و به طور مستمر بهبود بخشید که این به ما کمک میکند تا با سرعت بیشتری محتوای جدید و فرصتها را نسبت به گذشته ایجاد کنیم.
۶. قابل انتشار در همهی دستگاهها، طراحی سیال، پاسخگو
سی اس اس (CSS) اچ تی ام ال (HTML) و جاوا اسکریپت باهم ترکیب میشوند تا یک کد پایه بر اساس رویکرد چیدمان های سیال مدرن با محتویاتی که میتوانند به طور پویا به همه اندازهها و دستگاههای صفحه نمایش تغییر اندازه دهند، بسازند.
۷. پلت فرمی آینده نگر، برای ایجاد محصولات بهینه
ما با تمرکز مستمر بر انعطافپذیری و تفکر طراحی سیستم، سیستم خود را به عنوان یک بنیان برای اصلاح، گسترش و تکامل در طول زمان قرار میدهیم.
یک سیستم طراحی چارچوبی است که کتابخانه و مستندات داراییهای طراحی را ترکیب می کند. آنها با هم هسته اصلی UX و UI ، از جمله مفاهیم اساسی مانند رنگ، تایپوگرافی و شبکهبندی، از طریق اجزا به الگوها و حتی طرح بندی را شامل می شوند. این کتابخانه به عنوان مجموعه ای از اجزای قابل استفاده مجدد، همراه با استانداردهای شفاف ارائه می شود. تفاوت اصلی بین راهنمای سبک و سیستم طراحی ، مقیاس پذیری و پویایی سیستم طراحی است.
با اینکه راهنماهای سبک ایستا و بسته هستند، سیستمهای طراحی پویا و قابل ارتقا هستند. برخلاف تحویل یک راهنمای سبک در یک نقطه خاص، در سیستمهای طراحی، همکاری بین طراحان و توسعه دهندگان در حال انجام است. این مساله ما را به یک نتیجهگیری ساده میرساند: سیستمهای طراحی از روش چابک پشتیبانی میکنند، در حالی که به نظر میرسد راهنماهای سبک تطابق بهتری با رویکرد آبشاری دارند. در نتیجه به شرکتها اجازه میدهد تا پول و زمان زیادی پسانداز کنند.
بزرگترین بازیگران در بازار مثل Atlassian، Dropbox، AirBnb، Shopify، و Microsoft که فقط چند شرکت هستند، در سیستمهای طراحی سرمایهگذاری میکنند. این زمزمه ای نیست که بیاید و برود. این بیشتر شبیه یک رویکرد انقلابی در طراحی، قرار دادن طراحی و توسعه در قلب است. شرکتهایی که در بالا ذکر شدند، بزرگ هستند، اما اندازهای خاص برای شروع فکر در مورد ایجاد یک سیستم طراحی مورد نیاز است؟ داشتن یک سیستم طراحی بدون توجه به اندازه شرکت ارزشمند است. این مساله به طور اجتناب ناپذیری به کسانی میرسد که طیف وسیعی از محصولات دیجیتال را دارند یا برای آیندهی شرکت در نظر دارند.
از گزارش design in tech report میتوانیم یاد بگیریم که ۵ تا از ۱۰ شرکت برتر بر اساس حجم بازار یا به طور انحصاری با تولید نرمافزار در حال رشد هستند، یا نرمافزار بخش مهمی از جریان درآمد آنها است.
در ۱۲ ماه گذشته این شرکتها تعداد کارمندان خود را به طور متوسط ۶۵٪ افزایش دادهاند. علاوه بر این، تعداد طراح به نسبت توسعه دهنده ۲.۵ برابر در ۵ سال رشد یافته است. تقاضا برای طراحان هرگز بیشتر نبوده است. با این حال، با در نظر گرفتن مقیاس جدید، مشکلات جدیدی به وجود میآیند. روشهای جدید باید برای اتصال شکاف بین طراحی و توسعه، توسعه داده شوند. با توجه به خواستار صنعت، به ابزارهای مناسب برای حفظ سرعت رقابت نیاز است.
طبق گزارش صنعت UX یکی از بزرگترین چالشها فقدان یکپارچگی طراحی است که منجر به هزینههای گزاف و جبران ناپذیری در طراحی میشود.از همین گزارش، ما همچنین یاد میگیریم که همکاری زمانی که تعداد توسعه دهندگان بیشتر از طراحان شود بسیار سختتر میشود. احتمالا برای ما آشنا به نظر میرسد اگر شرکت هنوز یک راهحل مناسب را ایجاد نکرده است. یک سیستم طراحی خوب به عنوان یک منبع حقیقت عمل میکند و انواع مختلف ارزش کسبوکار را ارایه میدهد:
حال روی سه نقش اصلیای که در هنگام توسعهی یک محصول دیجیتال وجود دارند تمرکز کنیم.ما مدیران، طراحان و توسعه دهندگان محصول داریم. هر یک از آنها نیازها و انتظارات متفاوتی دارند. بیایید نگاهی نزدیکتر از این سه دیدگاه مختلف بیندازیم.
برای یک مدیر محصول، مهمترین چیز، ارایه یک محصول است که با تمام ویژگیهایی که مشتریان میخواهند کار کند. آنها از حرکت کردن به آرامی نفرت دارند، بنابراین زمان کمتری برای طراحی و توسعهی بهتر و سالم تر برای کسب و کار صرف می شود.
از دیدگاه طراح، لیست آرزو از داشتن طراحیهای سازگار با حفظ مسیر تغییرات زمانی آغاز میشود که بیش از یک طراح در یک پروژه کار می کند. با این حال، قادر بودن به انجام برخی تغییرات با سرعت کمتر مهم نیست. از سوی دیگر، آنها از دیدن طرحهای خود که توسط توسعه غفلت آمیز( neglectful ) از هم گسیختهاند نفرت دارند. حتی چیزهای کوچک مهم هستند، چون تفاوت بین یک محصول خوب و بسیار خوب در جزئیات است. همانطور که تیم محصول بزرگتر میشود، مشارکتها ناهماهنگی ایجاد میکنند. کنترل کنندهی نسخه مرکزی طراحی ممکن است یک راه حل باشد.
در نهایت، سازندگان انتظار دارند که طرحهای مستند شده را به طور ایدهآل بدون هیچ تغییر دیگری به دست آورند. آنها نمیخواهند حدس بزنند که قصد طراح چه بود. آنها از پیکسل های در حال حرکت به جلو و عقب نفرت دارند. آنها می خواهند به راحتی با اجزاء کار کنند. با این حال، اغلب اوقات بیشتر شبیه یک مبارزه است تا یک فرآیند خوشایند.
در کل، هیچ اصل جادوییای برای حل هر مشکلی که یک تیم محصول با آن مواجه است وجود ندارد. با این حال، بر اساس تجربیات ما، برای داشتن دانش و موفقیت مشتریان، یک سیستم طراحی ارزش سرمایهگذاری اولیه را دارد. در مورد یک سیستم طراحی فرض میشود که این مشکلات را حل کرده و اصطکاک را در فرآیند را کاهش میدهد.
در مورد محصول و شرکت برای مدتی با پرسشهای زیر در ذهن خود مطرح کنید:
۱. آیا موافق هستید که رابط کاربری محصول شما سازگار است: همان اصول و الگوهای طراحی یکسان را به اشتراک میگذارد؟
۲. آیا از سرعت کلی توسعه محصول خود راضی هستید؟
۳. چقدر زمان و پول میتواند با قطع زمان مورد نیاز برای طراحی و توسعه صرفهجویی کنید؟
۴. چه مقدار زمان و پول میتواند با کاهش زمان مورد نیاز برای یکدست کردن طراحی و بدهیهای فنی صرفهجویی کنید؟
ما معتقدیم که لایه زیباییشناسی نقش اصلی را بازی نمیکند. ارزش اصلی در یک فرآیند ساده و قابل پیش بینی قرار دارد که زمان طراحی و مهندسی را کاهش می دهد. از دیدگاه تجربه کاربر، به ما کمک میکند تا رابطهای کاربر منسجم تری ارایه بدهیم، در نتیجه طراحان و مهندسین ما میتوانند بر روی کارهای مهمتری تمرکز کنند.
یکی از بزرگترین مسائل مربوط به حفظ سیستم طراحی، تیم خستگیناپذیر برای ارائه بهترین مجموعه از پلت فرمهای جامع، رهنمودها و بهترین اقدامات برای چاپ، ارتباطات دیجیتال و وب است.