به نظرتون اهمیت و نقش عادت ها در زندگیمون چیه؟ اساسا عادت ها چطور شکل میگیرن؟ و از همه این ها مهمتر میدونید چطوری میشه عادت ها رو تغییر بدیم؟!
جواب سوال های بالا رو که از سه کتاب "قدرت عادت"، "اثر مرکب" و "خرده عادت ها" استخراج شده در متن زیر می تونید بخونید .
تعریف عادت:
رفتاری است که به صورت ناخودآگاه و بدون برنامه ریزی قبلی انجام می شود
"عادت از نقطه نظر روانشناسی ، یک راه کم و بیش ثابت تفکر ، خواهش ها یا احساساتی است که از طریق تکرار قبلی یک تجزیه ذهنی حاصل شده است"
انواع عادت
عادات را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
۱-عادات غیرارادی: مانند نفس کشیدن، ضربان قلب و از این قبیل: واضح است که ما اراده ای در انجامشان نداریم. کمترین میزان مصرف انرژی مربوط به این دسته است.
۲-عادات ارادی: مانند عادت به پرخوری، یا ورزش منظم. که البته نقش اراده در انجام این کارها روشن است. فرد چاقی را در نظر بگیرید که علرغمی اینکه همه از کنار سفره رفته اند کماکان مشغول خوردن است حتی طعنه کناردستی هم که به او میگوید: سیر نشدی خسته هم نشدی؟
اهمیت و نقش عادت ها
اول از همه باید بگم بیش از ۴۰ درصد کارهایی که همه ما انجام میدهیم ناشی از عادت است، این یعنی بخش عمده ای از افکار و رفتارهای ما ناشی از عادت هاست.
این یعنی عادت ها سبک زندگی ما رو میسازن
اما اون چیزی که عادت ها رو بی نهایت مهم و تاثیرگذار میکنه اثر مرکب اون ها در زندگی ماست
دارن هاردی اثر مرکب رو در یک مثال خوندنی به نام سکه ۱ سنتی جادویی توضیح میده اون میگه:
اگر بین ۳ میلیون دلار پول نقد یا ۱ سکه ۱ سنتی که در ۳۱ روز آینده هر روز ارزشش دو برابر شود، حق انتخاب بگذاریم، فکر می کنم اکثر مردم همان ۳ میلیون دلار نقد را انتخاب کنند! اما در واقع پیشنهاد دوم بهتر است. در روز پنجم انتخاب اول هنوز همان ۳ میلیون دلار است و انتخاب دوم تنها ۱۶ سنت! در روز بیستم انتخاب اول همان ۳ میلیون دلار است و انتخاب دوم ۵۲۳۴ دلار! اما جادوی اثر مرکب آنجاست که در روز سی و یکم انتخاب اول هنوز همان ۳ میلیون دلار مانده است و انتخاب دوم ۱۰٫۷۳۴٫۱۸۰ دلار می شود یعنی بیش از سه برابر انتخاب اول!
این یعنی عادت ها می تونن در بلند مدت تغییرات چشمگیر (منفی یا مثبت) در زندگی ما ایجاد کنه
عادت ها چطور عمل می کنند
در اوایل قرن بیستم میلادی بخش کوچکی از مردم آمریکا (تنها 7 درصد) خمیردندان استفاده میکردند.
در اون سال ها شرکتی به نام پپسودنت که خمیر دندان تولید میکرد تصمیم گرفت با تاثیرگذارترین آدم حوزه تبلیغات در آن سال ها یعنی کلود هاپکینز شریک بشه. هاپکینز سابقه زیادی در ساختن نام های تجاری بزرگ در زمان خودش داشت.
هاپکینز بعد از 5 سال این شرکت رو یکی از موفق ترین شرکتهای تجاری کرد اون موفق شد کاری کنه که ظرف یک دهه 65 درصد مردم آمریکا خمیردندان استفاده کنن و بعد تر بخش های زیادی از مردم اروپا و آسیا هم از خمیردندان استفاده می کردند. راز موفیقیت هاپکینز چی بود؟
شاهکار هاپکینز در استفاده از یک الگوی درست برای ایجاد عادت در بین مردم بود. اون متوجه شد در علم دندانپزشکی مطلبی وجود داره به اسم پلاک های بزاقی روی دندان(ماده ای سفید رنگ است که پس از صرف غذا روی دندان ها ایجاد می شود) اون بعدتر به این موضوع اسم "فیلم دندان" داد. اون در تبلیغات نشون داد "فیلم دندان" با استفاده از خمیردندان از بین میره و دندان ها تمیز و زیبا میشه.
هاپکینز در واقع از یک الگو ساده در شکل گیری عادت استفاده کرد سرنخ(فیلم دندان)-روتین(استفاده از خمیردندان)-پاداش(دندان های تمیز و زیبا)
از لحاظ علمی چگونه عادات شما کار می کنند
یک الگوی سه مرحله ای برای هر عادت شما وجود دارد
1- سرنخ (چاشنی آغاز هر رفتاری است)
2- روتین (یک رفتار و یک عمل)
3- پاداش (چیزی که از انجام روتین نصیب شما می شود).
این ترتیبی است که بارهای بار توسط روانشناسان اثبات شده. خوب یک مثال ساده دیگه برای شما در این مورد میزنم.
مثال:عادت جواب دادن به تلفن مرحله اول زنگ تلفن به صدا در می آید (سرنخ) شما با شنیدن زنگ تلفن رفتار جواب تلفن را دادن انجام می دهید.
مرحله دوم : رفتار شما با توجه به زنگ تلفن گوش را بر می دارید تا جواب دهید (یک رفتار و یک عمل)(روتین)
مرحله سوم - پاداش : شما می فهمید چه کسی بوده و چرا زنگ زده است (پاداش همان کنجکاوی شماست که بعد از جواب دادن ارضا شد).
نتیجه: اگر پاداش مثبت باشد این چرخه رفتار به عنوان یک حلقه بازخورد مثبت در ذهن شما شکل می گیرد یعنی تلفن زنگ می زند و شما دوباره به آن پاسخ می دهید. اگر همین حلقه را -- به اندازه کافی تکرار کنید دیگر شما به آن عادت کرده اید و دیگر برای این کار (جواب دادن به تلفن) نیاز به تفکر ندارید. رفتار شما تبدیل به یک عادت برای شما شده است.
با استفاده از این الگو میشه عادت های قدیمی رو تحلیل کرد و با تغییر روتین ها این عادت ها رو تغییر داد و یا با تعیین سرنخ های جدید، تعریف دقیق روتین و همینطور پاداش به راحتی میشه عادت تازه ای ایجاد کرد.
فوت کوزه گری در ایجاد عادت جدید
تا اینجا از اهمیت و نقش عادت ها گفتیم و توضیح دادیم که چطور با استفاده از الگوی سرنخ ، روتین، پاداش میشه نحوه عملکرد عادت ها رو تشخیص داد و با همین الگو عادت های تازه ایجاد کرد. اما برای تغییر ایجاد کردن در عادت ها نیاز به رعایت چند نکته اساسی دیگه هم داریم.
اگر الان از شما بخوام که بینی تون رو بخارونید به راحتی و به سرعت این کار رو انجام میدید، چرا این کار رو انجام میدید، چون بسیار راحت و ساده است براتون، نکته اول برای ایجاد یک عادت جدید هم، ساده بودن اون فعالیت هست، همیشه باید از پایین ترین سطح شروع کنیم و اهدافی همطراز توان و اراده مون در انجام اون کار داشته باشیم
مثلا اگر قرار هست کتاب بخونید همیشه با کمترین حد ممکن شروع کنید مثلا هدفتون رو تنها روزی مطالعه یک صفحه بذارید یا ورزش رو با هدف روزی یک شنای سوئدی شروع کنید و یا فقط تا نزدیکی باشگاه قدم بزنید، این به معنی نیست که اگر یک روز بیشتر حال و حوصله داشتید بیشتر انجام ندید، مهم اینجاست که در سخت ترین روزها هم بتونید به هدف روزانه تون برسید و احساس برندگی کنید و همیشه بتونید این احساس برندگی رو حفظ کنید. خود من برای ایجاد عادت کتاب خوندن، روزی 2 صفحه رو به عنوان هدف انتخاب کردم ولی به جز چند روزی که به شدت درگیرهای شغلیم زیاد شد همیشه بیشتر از این میزان در روز مطالعه کردم اما خوبی این هدف گذاری این بود که در روزهای سخت هم به هدفم رسیدم و احساس کردم می تونم در هر شرایطی عادتم رو انجام بدم و حس برندگی رو حفظ کردم.
اگر هدف ها رو بالاتر از توان اراده تون در نظر بگیرید، هر چقدر هم با انگیزه شروع کنید بالاخره دیر یا زود انگیزه تون تموم میشه و احتمالا کم میارید و بعد از چند روز انجام ندادن احساس شکست هم همراهتون میشه و ادامه نخواهید داد، پس نباید جو زده بشید و اهدافتون رو منطقی در نظر بگیرید.
نکته بعدی در نظر گرفتن دوباره قاعده اثر مرکبِ، نباید هرگز عجله کنید.نباید انتظار داشته باشید در کوتاه مدت نتایج آنچنانی بگیرید اگر این انتظارات در شما شکل بگیره باز هم نا امیدی و احساس شکست به سراغتون میاد، یادتون نره پیش روی های کوچک همیشگی در طولانی مدت اتفاقات بزرگ بوجود میارن و هرگز از یاد نبرید که ایجاد عادت های همیشگی زمان بر هستند، شاید گاها چندین ماه زمان ببره تا فعالیتی برای شما تبدیل به عادت بشه.
و نکته پایانی هر چند وقت یکبار بعد از بررسی توان ارادی تون در انجام یک عادت، سطح اهداف روزانتون رو افزایش بدید.