گیلان تایمز:
ویروس کرونا آمد.آمد و با آمدنش درعرصه های مختلف تغییر که نه، زلزله ای چند ریشتری به پا کرد.
عرصه های اقتصادی، فرهنگی، ورزشی و …دستخوش تغییراتی شد و ادامه این روند در کشورهای مختلف با واکنش های متفاوتی همراه بود.
اولین ومهمترین اقدام اکثر کشورها، اقدامات موثر جهت جلوگیری از شیوع این ویروس بود که البته در بسیاری از کشورها و از جمله ایران، کارگر نیفتاد و اکثر استان های کشورمان، گرفتار این ویروس شد.
واکنش سیاسیون، دولتمردان ،متخصصین مختلف در این راستا متفاوت بوده وهمچنان هم هست.
در این میان هر کس که از دستش کار مفیدی برمی آمده، کوتاهی نکرده برای کاهش دلهره، استرس و اضطراب مردم.
به راه انداختن چالش، لبخند، کتاب خوانی، دیدن فیلم ، موسیقی، آواز و …
در این بین شبکه های تلویزیونی و رادیویی نیز با اجرای برنامه های متفاوت سعی داشته و دارند که” بار سنگین نگرانی های مردم را بر زمین بگذارند” که خدا کند موفق شوند!.
ولی سوالی که مطرح می شود این است که آیا موفق شده اند؟!.
یکی از برنامه هایی که سعی داشت قدم های اسفند را با دوی ماراتن از صفحات بی جان تقویم سال ۹۸ دور کرده و بگذارد تا بهار۹۹ با عطرافشانی اش به روح و جسم مردم خسته از کرونا “گلاب خوش آمدگویی” بزند،برنامه «شبهای هنر» بود که این برنامه از شبکه چهار با موضوعات موسیقی، تئاتر، سینما، کتاب، معماری، مدت دو سال است که پخش می شود.
این برنامه، درواپسین شب سال ۹۸ به مناسبت فرارسیدن سال نو، از هنرمند محبوب و مردمی کشورمان ” پرواز همای” برای شب موسیقی با موضوع نوروز خوانی، دعوت کرد، که گویی این آواز خوانی برای “عده ای معدود” که البته ناگفته مشخص است شامل کدام دهک جامعه می شود،تداعی کننده امیدهای برباد رفته شان بوده و بنا بر یادداشت مدیر شبکه چهار با انتقادهایی مواجه شده است.
امین نوروزی، مدیر گروه ادب و هنر شبکه چهار سیما، با انتشار یادداشتی، از حواشی پیشآمده در برنامه زنده «شبهای هنر» عذرخواهی کرده ونوشته است: متاسفانه در دقایقی کوتاه از برنامه زنده، این هنرمند( پرواز همای) به خواندن آوازی پرداخت که از نظر معنایی حس ناامیدی را به مردم منتقل کرد و از نظر ادبی نیز قابل مناقشه بود و میتوان آن را به حساب سلیقه خواننده یا اثرپذیری از شرایط بحرانی کنونی گذاشت؛ حال آنکه امروز مردم به امید، بیش از مرثیه نیاز دارند و وظیفه اجتماعی هنرمند اقتضا میکند، نقدها را به گونه ای مطرح کند که ناامیدی، جای امید به آینده را نگیرد.
سوالی که از مدیر شبکه چهار سیما مطرح می شود این است که بر اساس کدام معیار، آواز خوانده شده توسط” پرواز همای” را بر کفه ترازوی سنجش ناامیدی مردم گذاشته اند؟!.
شرایط کنونی، البته در این مقوله که طبق یادداشت مکتوب مدیر شبکه چهار” شیوع ویروس کرونا” مد نظر است را اگر بخواهیم مورد توجه قرار دهیم، سوال های متعددی ذهن را به آشفته بازاراین روزهای رسانه و البته تلویزیون رهنمون می شود.
یکی از سوالها این است که آیا فقط آواز خوانی ” پرواز همای” حس نا امیدی را برای مردم به ارمغان آورده است؟!.آقای نوروزی
از نظرشما ،مردم این روزها به امید بیشتر از مرثیه نیاز دارند؟!.شاید یادداشت شما به مذاق عده ای اندک که همچون شما می اندیشند ،خوش بیاید ؛ولی برای عامه مردم که این روزها دل و دماغ امورات روزانه خودشان را هم ندارند، مضحک است.
مردم به امید احتیاج دارند؟!.
به کدام امید؟!
امید نیافتن دستکش و ماسک؟!
امید را کجا و چه زمانی بیابند؟!
در مراسم خاکسپاری عزیزانی که بر اثر ویروس کرونا با تشریفات خاص به خاک و آهک، سپرده می شوند؟!
امید بر باد رفته را در چشم های نگران فرزندان در دوران کرونا می توانستید ببینید که دولت حاضر نشد، ادارات را تعطیل کند، حتی برای چند هفته تا روزهای پر استرس را کنار پدران و مادران شاغلشان باشند؟!.
” پرواز همای” از دید شما مرثیه خوانده است؟!
بخواهید یا نخواهید، باور کنید یا نه، مرثیه اش به دل نشسته!.
مرثیه اش، مرثیه این روزهای اکثر مردم این کشور است که متاسفانه نه تنها شما؛بلکه هم اندیشان شما، گوش شنوایی برای آن نداشته و نخواهید داشت.
مرثیه او سوز دل مادر داغداری است که فرزند از دست داده بر اثر مبتلا شدن به ویروس کرونا!.صدای ساز او نه به اختیار دست خودش که به دست” تار احساسش” نواخته شده و می شود
او اگر مرثیه را ساز کرده برای این است که ساز دل خیلی از مردم این کشور مدتهاست که کوک نیست. و اینبار بر اثر کرونا!.
شما و امثال شما هر چقدر که می خواهید و می توانید بگویید و بنویسید که همه چیز عالی است ؛اما آنچه که تمام رشته هایتان را پنبه می کند، داغ آتشی است که به خانواده ها زده است. خانواده هایی که این روزها عزیز از دست داده اند و یا در راهروهای بیمارستان شب را به روز و روز را به شب می رسانند.
مرثیه او،اشک و آه خانواده هایی است که چشمهایشان به در ICUخشک شده تا مگر قاصد سفید پوشی از را برسد و بگوید که حال عمومی عزیزش، رو به بهبود است.
عزیز که می نویسم، امیدوارم معنیش را هم همانگونه در ذهن تصور کنید که در فرهنگ لغات کشورمان آمده است، نه آنگونه که خود خواسته اید، همچون دیگرانی که لفاظی هایشان دیگر خوشایند حتی خودشان هم نیست.
آنهایی که کلمات را کنارهم ردیف می کنند تا قطار جملاتشان شاید بر ریل ” تاثیرگذاری” و “به دل نشستن ” بگذرد؛ اما نمی شود که نمی شود.
نوشته اید،وظیفه اجتماعی هنرمند اقتضا میکند نقدها را به گونهای مطرح کند که ناامیدی جای امید به آینده را نگیرد؟!.
چگونه؟!
خودتان راه را نشان دهید.
چگونه می توان نقد کرد، بدون اینکه “مدعیان راست گویی”، بر”طبل تکذیب” نکوبند؟!.
چگونه می توان ساز خوش صدای ” حقیقت” را بر نُت های ناکوک کذابین ساخت در حالیکه برایش خواننده ای نیست؟!.
نمی دانم چرا صدای مردم برای شما و دیگر برنامه سازان “رسانه ملی” یا ” رسانه میلی” واضح نیست؟!.
البته نمی توان در این شرایط به” رسانه میلی” خیلی هم خرده گرفت. زیرا کاملا آشکار است آنچه را که خود توان اجرایش را ندارد از هنرمندان و دیگران انتظار دارد.
حال و روز این روزهای مردم کشور آنقدر عیان است که حاجتی به بیانش نیست.
مژگان شفاعتی، سردبیر