momenian
momenian
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

مورد کاوی تجربه کاربری کلابهاوس

  1. ایجاد حس مهم بودن در کاربران بواسطه محدود کردن کلابهاوس و استفاده از دعوتنامه و همچنین شروع با استفاده از الیت جامعه از نکات خوب در growth کلابهاوس بود. (البته شایان ذکر است که بعد از onboarding این هیجان exclusive بودن به سرعت تبدیل به نگرانی می شود)
  2. ترغیب تمایل افراد به دعوت افراد به یک موضوع هم استفاده از یک حس درونی انسانی و روانشناختی است. (البته شایان ذکر است که نشان دادن دعوتنامه در ابتدای کار، وقتی هنوز کاربر هیچ فعالیتی انجام نداده، کمی حس شک به کاربر می دهد)
  3. کال تو اکشن برای دنبال کردن 25 فرد سرشناس کار خوبی است و احتمالاً نشاندهنده ی threshold برای کاربران engaged است. اما زمان نشان دادن این CTA چندان صحیح نیست.
  4. لحظه ی Aha یا critical event در فیس بوک زمانی است که یک کاربر 7 نفر را در 10 روز دنبال کند و احتمالاً این عدد برای کلابهاوس 25 بوده اما بدون deliver کردن هیچ value ای به کاربر نمی شود انتظار داشت کاربر ناگهانی 25 نفر را دنبال کند. بنابراین Reciprocity بسیار مهم است.
نمای کلابهاوس
نمای کلابهاوس

5. کاربر در اولین نگاه به خوبی نمی تواند اسکرول کند و البته نمی داند اگر وارد یک اتاق شد چه اتفاقی در انتظارش است؟ نکند افراد صدای او را بشنوند؟ نکند از او بخواهند نظر دهد؟

6. وقتی رفتارهای جدید ایجاد می کنیم بهتر است onboarding خوبی نیز داشته باشیم.

7. کاربر به محض ورود به اولین اتاق، احتمالاً از خود می پرسد آیا من mute هستم و به بقیه و آیکون میکروفنشان نگاه می کند. بنابراین به دنبال عکس پروفایل خود در میان کاربران می گردد.

8. بعد از چند دقیقه گوش دادن کاربر دقیقاً موضوع را نمی فهمد و به دنبال موضوع اصلی و اینکه چه مسیری در گفتگو آنها را به این نقطه رسانده می گردد. مثلاً یک علامت نظیر player و هایلایت موضوعات تاکنون می توانست بسیار موثر باشد.

هایلایت گفتارهای پیشین room
هایلایت گفتارهای پیشین room


9. سپس کاربر چند اتاق را جابجا می شود و فکر می کند حوصله اش سر رفته چرا که مثلاً پادکست ها را می توان 2x گوش داد. اما در میابد که بدست آوردن محتوای با کیفیت حتی اگر عنوان جذاب باشد سخت است.

10. وقتی یک کاربر اینستاگرام یا یوتیوب را باز می کند با دیتای بسیار مورد علاقه خود برگرفته از تمامی دیتای قبلی کاربر مواجه می شود اما کلابهاوس live است. بنابراین در واقع دریایی از noise است و محتوای قبلی قابل دستیابی نیست.

11. سپس کاربر چند روز منتظر می ماند که آیا یک celebrity مورد علاقه اش در اتاقی حضور می یابد که notification اش را دریافت کند که متاسفانه به ندرت این اتفاق می افتد و با انبوهی از notificationهای بی اهمیت و نامرتبط مواجه می شود.

12. کاربر متاسفانه reactance را تجربه می کند چرا که نوتیفیکشن ها مورد علاقه اش نیستند و کلابهاوس نتوانسته این curiosity gap را پر کند. اما باز هم کاربر نوتیفیکیشن کلابهاوس را نمی بنند چرا که در انتظار یک اتفاق جالب براساس همان exclusive بودن کلابهاوس است.

13. از طرفی رومهایی که کاربر از دست می دهد عملاً ناراحتی برای کاربر ایجاد می کند.

14. این نکته ی مهمی است که sync بودن و time-sensitive content می تواند engagement را افزایش دهد مثل IG Storyهای اینستاگرام اما چنین content ای باید کوتاه باشد و اگر هم بلند باشد هم نیاز زیاد به sync بودن و زمان داشته باشد عملاً در red zone قرار می گیرد. مثلاً یوتیوب کانتنت بلند دارد اما وابسته به زمان نیست و async است. بنابراین احتمالاً کلابهاوس هم باید امکان شنیدن در مثلاً 24 ساعت آینده را فراهم کند. چرا که این شانس را به همه می دهد که value را بدست آورند و البته FOMO را کمی کم می کند. البته می تواند روشی برای monetize کردن هم باشد.

برگرفته از: https://growth.design/case-studies/clubhouse-user-retention

کلاب‌هاوسمدیریت محصولنقشه سیر مشتریروانشناسی کاربر
مدیر محصول در ترب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید