میکروکپی همان چند کلمهای است که میتواند در تجربه کاربری تفاوتهای زیادی ایجاد کند.
فقط با چند کلمه کوچک، یک کاربر به شما اعتماد کافی پیدا میکند تا خرید کند یا کاملا از برند شما دور میشود و سبد خرید خود را خالی یا رها میکند و به سراغ رقبایتان میرود.
میکروکپی گرچه اصطلاح جدیدی نیست اما نقشی که در تجربه کاربری ایفا میکند، چیزی است که بسیاری از طراحان UX حتما باید از آن آگاهی داشته باشند.
فرقی نمیکند که شما نویسنده این متنهای کوتاه باشید یا یک تیم بازاریابی یا طراح، همه کسانی که در ساخت یک محصول دخیل هستند؛ باید از قدرت کلمات در جذب مشتری آگاه باشند.
نکات این مقاله به شما کمک میکند تا میکروکپی بهتری بنویسید که UX شما را تقویت کند و تجربهای بهبود یافته از آن ارائه دهد.
اگر میخواهید درباره نوشتن UX بیشتر بدانید مقاله نوشتن یو ایکس و ۱۷ قانون کاربردی؛ به همراه نمونههای فارسی و ایرانی را بخوانید.
اصطلاح میکروکپی به موارد ریز و درشت متنهای وبسایتها، برنامههای موبایل و به طور کلی محصولات اشاره دارد.
جملات کوتاهی که به کاربر میگویند چه کاری باید انجام دهد، نگرانی های او را برطرف میکنند و زمینه را برای تحربه کاربری بهتر فراهم میکنند.
این متنها گریزی به داستان برند میزنند، محصول و نحوه انجام کار با آن را توضیح میدهند.
هر نوشته یا متنی را که در ارتباط با محصول منتشر میشود و تاثیری در رفتار کاربر دارد، یک میکروکپی است.
میکروکپیها در همه جا وجود دارند؛ از کلماتی که شامل فراخوان اقدام (CTA) است، تا تاییدیههایی که به کاربران اطمینان میدهد، آدرس ایمیل آنها و سایر اطلاعاتشان به منتشر یا ذخیره نمیشود.
از راهنماها یا (Tip) گرفته تا پیامک تایید حساب کاربری همه اینها با میکروکپیها ساخته و پرداخته میشوند.
امی تیبودو مدیر تیم UX در Shopify میگوید: «نوشتن میکروکپی خوب یک هنر است و از این جهت به شعر شباهت دارد».
در فرایند شعر سرودن، محدودیتهایی مانند فرم شعر، طول یک بیت و روشی برای استفاده از قافیه از وجود دارد.
برای شعر سرودن محدودیتهای زیادی وجود دارد.
مخاطب باید با چیزی ارتباط برقرار کند که مهم، پویا و واضح باشد اما در چارچوب همان فرم.
من احساس میکنم که این موضوع برای نوشتن UX هم صادق است، امی در مصاحبه با Adobe گفته است:
«در نوشتن میکروکپی شما باید چیزی را خلق كنید كه معمولا برای کاربر بسیار مهم است.
اما محدودیتهای رابط کاربری را دارید و باید در میان محدودیتها واقعا خلاق باشید.
این فرایند تقریبا شبیه یک معما است».
در مقاله زیر درباره تفاوت یوایکس رایتینگ و کپیرایتینگ نوشتهایم:
UX رایتینگ چه تفاوتی با کپی رایتینگ دارد؟
اگر نوشتن میکروکپی را یک پازل یا معما در نظر بگیریم، چهار عنصر سازنده آن عبارت هستند از:
وقتی صبحت از میکروکپی به میان میآید، کم هم زیاد است!
کوتاه بودن پایه و اساس میکروکپی است.
میکروکپی خوب باید؛ کوتاه، ترغیب کننده و راهنما باشند.
متن میکرو کپی باید ساده و مستقیم رو به هدف باشد.
واژهها باید کاربران را چنان شهودی و واضح راهنمایی کنند که کاربر متوجه وجود آنها نشود.
همه میکروکپیها یکسان نوشته نمیشوند، میکروکپیای خوب است که ویژگیهای زیر را داشته باشد:
نه فقط از نظر بصری بلکه در نحوه نگارش آن. میکروکپی خوب مختصر است. یک کلمه نیست، طولانی نیست، تعجببرانگیز نیست. تمیز و ساده است و مستقیم به هدف اشاره دارد.
باید مراقب اهداف محصول و اهداف کاربر باشید و هدف کاربر را از دیدن محصول خود درک کنید.
درباره محصول و نحوه کار آن آگاهی بدهید.
جمع و جور بودن به معنی کسلکننده بودن، نیست. میکروکپی خوب باید جذاب باشد و همزمان باید لذتبخش و هوشمند نوشته شود تا تجربه کاربری را لذت بخشتر و جذابتر جلوه دهد.
مانند هر جلوه دیگری از تکنولوژی، محتوا و متعلقات آن هم بسیار شتابزده وارد ایران شده است.
میکروکپی هم به عنوان عامل پیوند دهنده طراحی رابط کاربری و محتوا از این شتابزدگی در امان نمانده است.
در بسیاری از شرکتها یک نفر کارشناس محتوا همه نوشتنیها را مینویسد!
در برخی دیگر از شرکتها طراح رابط کاربری یا تجربه کاربری متنهای محصول را مینویسد.
در بعضی دیگر، مدیر محصول یا مدیر بازاریابی شاید هم مدیر عامل متنها را مینویسد!
در تعداد اندکی از شرکتها هم کپیرایتر یا یوایکس رایتر، مسئول نوشتن میکروکپیهای محصول است.
برخی از شرکتها هم فرایند نوشتن میکروکپیها را به شرکتهای تولید محتوا برونسپاری میکنند.
نوشتن میکروکپیها به هر شکلی که انجام شود، باید در نظر داشت که خروجی و نتیجه کار، بر تمام محصول تاثیر میگذارد.
فکرش را بکنید که یک محصول کاربردی و بیعیب و نقص ساختهاید، همه چیز ایدهآل و خوب است، اما کاربر نمیتواند با محصول شما ارتباط برقرار کند. مشکل کجاست؟
مشکل در همان چند کلمه میکروکپی است که درست و اصولی نوشته نشده، مودبانه نیست، یکدست و منسجم نیست، طولانی و پراکنده است، از کلمات سنگین و سخت در آن استفاده شده و حوصله کاربر را سر میبرد.
بسیاری از محصولاتی که میکروکپیهای خوبی ندارند، دچار مشکل یکسانی هستند.
آنها تلاش میکنند، در متنهای UX کاربر را شگفتزده کنند!
غافل از این که متن UX و میکروکپی جای شگفتزده کردن کاربر نیست.
شگفتی و هیجان را باید برای شعارها و تبلیغات کنار گذاشت.
کاربر هنگام تعامل با محصول به سادگی و سرعت نیاز دارد.
کاربر نمیخواهد هنگام ثبت سفارش یا فرایند پرداخت هیجانزده شود یا از این سو به آن سو برود.
پس در میکروکپیها به کاربر کمک کنید نه این که شگفتزدهاش کنید یا با وی شوخی کنید.