amir hosein
amir hosein
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

حاشیهٔ من | کتاب #سفر_به_قبله نوشته هدایت‌الله بهبودی

چند ماهی کمتر از یک‌سال از سفر اربعینم می‌گذرد و ایوان نجف ... همان جایی که دل، هوای سفر حج به سرش خورد و در تب عشق به طواف خانه خدا و مشعر و منی ...

ذی‌الحجه شد. نماز دهه اول ذی‌الحجه که در استحباب آن، ثواب زیارت آمده را هرشب در نمازخانه خوابگاه می‌خواندیم.

صفحه اینستاگرام ... ، یادداشت رهبری را درباره کتاب #سفر_به_قبله منتشر کرد. یادداشتی که از سوز دل رهبرمان، در فراق زیارت خانه خدا را خبر می‌داد ...


غم می‌خورم به حال دل رهبرم که هست
تنها طلایه‌دار زیارت نرفته‌ها ...

فوراً به #طاقچه سر زدم و با دیدن تعداد صفحات کم کتاب و قیمت ناچیز آن، کتاب را خریدم. سفرنامه‌ای روان و خوش فهم با توصیف روشن از سفر که با لطایف ادبی لذت خواندنش را دوچندان کرده.


وقتی با روایت همراه می‌شدم، بکلی از جغرافیایی که در آن بودم فاصله می‌گرفتم. آدم های عجق‌وجقی در مترو که هرکدام دنبال داستانی از زندگی خودشان هستند و هرکدام رنگ و لعابی دارند. و دلسپردن به داستان‌های مدینه در سال ۱۳۷۰. روایت از حکومت شجره خبیثه سعودی بر اماکن مقدس و تاریخی حجاز‌. از مسجد قبا و معماری مشمئز کننده مسجدالنبی تا و بی‌نظمی های منا و کثیفی های غار حراء. تا برسیم به بلدالامین. شهر مکه. از طواف خانه خدا و سعی بین دو کوه سنگی. از اعمال تمتع. مشعر و منا و میقات. از قربانی و تقصیر. خلاصه بگویم که دلمان، بیشتر از پیش لک زد برای حج.

و حج ...
””اگر حاجی شدن برای تو هدف باشد، فقط یک قدم دیگر باقی مانده؛ و اگر آدم شدن، می‌توانی امروز اولین قدم را برداری““
*بریده ای از کتاب*

و حیف است اگر از مدینه نگویم؛ این کتاب دید جدیدتری از مدینه به من داد. شاید تا قبل از این کتاب، دلم فقط برای طواف و مشعر قند می‌رفت. اما بعد از این، دلم برای مدینه هم قند می‌رود. مدینه، شهر پیغمبر. شهر اسلام. مدینه شهر مادر. شهر خاک و بقیع. شهری که کوچه کوچه آن، روایت تاریخ اسلام است. اما چه بنالیم از اثرات مخرب #آل_سقوط بر این میراث ابدی ...
وقتی با روایت همراه می‌شدم، بکلی از جغرافیایی که در آن بودم فاصله می‌گرفتم. آدم های عجق‌وجقی در مترو که هرکدام دنبال داستانی از زندگی خودشان هستند و هرکدام رنگ و لعابی دارند. و دلسپردن به داستان‌های مدینه در سال ۱۳۷۰. روایت از حکومت شجره خبیثه سعودی بر اماکن مقدس و تاریخی حجاز‌. از مسجد قبا و معماری مشمئز کننده مسجدالنبی تا و بی‌نظمی های منا و کثیفی های غار حراء. تا برسیم به بلدالامین. شهر مکه. از طواف خانه خدا و سعی بین دو کوه سنگی. از اعمال تمتع. مشعر و منا و میقات. از قربانی و تقصیر. خلاصه بگویم که دلمان، بیشتر از پیش لک زد برای حج.

و حج ...
””اگر حاجی شدن برای تو هدف باشد، فقط یک قدم دیگر باقی مانده؛ و اگر آدم شدن، می‌توانی امروز اولین قدم را برداری““
*بریده ای از کتاب*

و حیف است اگر از مدینه نگویم؛ این کتاب دید جدیدتری از مدینه به من داد. شاید تا قبل از این کتاب، دلم فقط برای طواف و مشعر قند می‌رفت. اما بعد از این، دلم برای مدینه هم قند می‌رود. مدینه، شهر پیغمبر. شهر اسلام. مدینه شهر مادر. شهر خاک و بقیع. شهری که کوچه کوچه آن، روایت تاریخ اسلام است. اما چه بنالیم از اثرات مخرب #آل_سقوط بر این میراث ابدی ...


غم می‌خورم به حال دل رهبرم که هست
تنها طلایه‌دار زیارت نرفته‌ها ...

فوراً به #طاقچه سر زدم و با دیدن تعداد صفحات کم کتاب و قیمت ناچیز آن، کتاب را خریدم. سفرنامه‌ای روان و خوش فهم با توصیف روشن از سفر که با لطایف ادبی لذت خواندنش را دوچندان کرده.





وقتی با روایت همراه می‌شدم، بکلی از جغرافیایی که در آن بودم فاصله می‌گرفتم. آدم های عجق‌وجقی در مترو که هرکدام دنبال داستانی از زندگی خودشان هستند و هرکدام رنگ و لعابی دارند. و دلسپردن به داستان‌های مدینه در سال ۱۳۷۰. روایت از حکومت شجره خبیثه سعودی بر اماکن مقدس و تاریخی حجاز‌. از مسجد قبا و معماری مشمئز کننده مسجدالنبی تا و بی‌نظمی های منا و کثیفی های غار حراء. تا برسیم به بلدالامین. شهر مکه. از طواف خانه خدا و سعی بین دو کوه سنگی. از اعمال تمتع. مشعر و منا و میقات. از قربانی و تقصیر. خلاصه بگویم که دلمان، بیشتر از پیش لک زد برای حج.

و حج ...
””اگر حاجی شدن برای تو هدف باشد، فقط یک قدم دیگر باقی مانده؛ و اگر آدم شدن، می‌توانی امروز اولین قدم را برداری““
*بریده ای از کتاب*

و حیف است اگر از مدینه نگویم؛ این کتاب دید جدیدتری از مدینه به من داد. شاید تا قبل از این کتاب، دلم فقط برای طواف و مشعر قند می‌رفت. اما بعد از این، دلم برای مدینه هم قند می‌رود. مدینه، شهر پیغمبر. شهر اسلام. مدینه شهر مادر. شهر خاک و بقیع. شهری که کوچه کوچه آن، روایت تاریخ اسلام است. اما چه بنالیم از اثرات مخرب #آل_سقوط بر این میراث ابدی ...



وقتی با روایت همراه می‌شدم، بکلی از جغرافیایی که در آن بودم فاصله می‌گرفتم. آدم های عجق‌وجقی در مترو که هرکدام دنبال داستانی از زندگی خودشان هستند و هرکدام رنگ و لعابی دارند. و دلسپردن به داستان‌های مدینه در سال ۱۳۷۰. روایت از حکومت شجره خبیثه سعودی بر اماکن مقدس و تاریخی حجاز‌. از مسجد قبا و معماری مشمئز کننده مسجدالنبی تا و بی‌نظمی های منا و کثیفی های غار حراء. تا برسیم به بلدالامین. شهر مکه. از طواف خانه خدا و سعی بین دو کوه سنگی. از اعمال تمتع. مشعر و منا و میقات. از قربانی و تقصیر. خلاصه بگویم که دلمان، بیشتر از پیش لک زد برای حج.

و حج ...
””اگر حاجی شدن برای تو هدف باشد، فقط یک قدم دیگر باقی مانده؛ و اگر آدم شدن، می‌توانی امروز اولین قدم را برداری““
*بریده ای از کتاب*

و حیف است اگر از مدینه نگویم؛ این کتاب دید جدیدتری از مدینه به من داد. شاید تا قبل از این کتاب، دلم فقط برای طواف و مشعر قند می‌رفت. اما بعد از این، دلم برای مدینه هم قند می‌رود. مدینه، شهر پیغمبر. شهر اسلام. مدینه شهر مادر. شهر خاک و بقیع. شهری که کوچه کوچه آن، روایت تاریخ اسلام است. اما چه بنالیم از اثرات مخرب #آل_سقوط بر این میراث ابدی ...


#مِسکیْن امــیــرحــســیــن | دانشجوی فقه و حقوق شاهد | علاقه‌مند به فلسفه-منطق |⁦دوستدار رسانه‌ |?| کمی گیمر | ⁦⚖️⁩⁦⛏️⁩اما‌گرفتار‌حقوق...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید