امشب به مناسبتی کتاب یا کتابچه «حرفهایها چگونهاند؟» نوشته آقای صابر میرزایی در «آسیبشناسی اشتغال و کارآفرینی دانشآموختگان دانشگاهی» با قید «آنچه در دانشگاه نمیآموزند» را خواندم.
در اینجا چند نکته فرمی و محتوایی را که به نظرم مفید برای اشتراکگذاری است را با شما در میان میگذارم.
گوگل کردن عنوان کتاب تقریباً بیفایده است، گویا قرار نیست آن را در مجازی ببینید! این میزان فروتنی یا تواضع را را واقعاً درک نمیکنم! و تنها حمل بر همین خضوع میکنم نه چیز دیگر!
اما از این حواشی بگذریم و به متن برسیم، متن بسیار روان و بهدور از مفاهیم غیرملموس و انتزاعی است. آنقدر که خواننده باورش میشود که این نوشته، نه یک تولید محتوای تجاری و شبهعلمی بلکه جستاری عالمانه و پدرانه برای فرزندان وطن است.
حرف دلم در مورد این قسمت از متن؛ آخرین دستاوردها در حوزه مدیریت منابع انسانی تمرکز استفاده از هایتک برای کنترل نیروی انسانی نیست، بلکه تکیه بر استفاده از نیرویِ انسانیِ دارایِ خودکنترلی است. باور کنیم دوران مدیریت علمی [1] تمامشده و به انسانها باید بهعنوان انسان نگاه کرد و نه چیز دیگر، شمای شاگرد و کارگر و ... هم دنبال چوب و تنبیه و تشویق نباشید، این نگاه حتی برای خود شما سخیف است.
این هم یک قسمت دلچسب دیگر؛ هموطن عزیز، همشهری، جوان عزیز، اینقدر عجله برای کارآفرینی[2] یا استارتاپ و شرکت نوظهور و .... خطر دارد.
- تجربهاندوزی، پیششرطِ غیرقابل حذفِ کارآفرین شدن
- تجربهاندوزی، پیش شرطِ غیرقابلحذف شدنِ کارآفرین! این عبارت را باید با آب طلا ننوشت، بله فهم کرد.
در مجموع به همه کسانی که در فکر کارآفرینی هستند پیشنهاد میکنم این کتاب رو ببینند. خیلی از بخشهای کتاب به شکل گزارههای کوتاه (بولت پینتی) نوشته شده که واقعاً مطالب مهمی هستند و امکان انتخاب چند برش نیست .
مشخصات فنی: ناشر، «تعالی اندیشه» و حدود ۶۰ صفحه و قیمت پشت جلد ۱۰ هزار تومان.
همیشه موفق باشید.
[1] اشاره به یکی از اولین مکتبهای مدیریتی کلاسیک که عَلمدار آن آقای فردریک تیلور بود. برای مطالعه میتوانید اینجا را ببینید.
[2] البته نگارنده تفاوت استارتاپ و دانشبنیان و ... را میدانم و شما هم اگر نمیدانید ببینید که چقدر فرق دارند و چقدر کسی که به کافهبازار امروز میگوید استارتاپ، از فضا پرت است.