مرتضی کلهر
مرتضی کلهر
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

ایده هایی برای مستند داستانی و ...

به نام خدا

ایده هایی برای ساخت مستند داستانی و...


۱.رودخانه : گروهی از طرف یک ان جی او مامور می شن به رود خونه هایی که در اطراف تهران هست و معمولا مردم تهران زیاد به آنجا جا ها سر می زنند برن و بررسی کنند که در رودخانه مردم چه نوع زباله هایی رو رها کرده اند و در نهایت یک لیست از آنها تهیه کنند و.....




۲. رودخانه : گزارش گرفتن از همه یا بعضی از رود ها یا رود خانه ها یا دریاچه هایی که یه وقتی پر آب بودند ولی حالا به گل نشسته اند و...... نشستن پای صحبت و حرف های پدربزرگ ها و مادربزرگ های همون ناحیه در مورد خاطراتشون با اون رود یا رودخونه یا دریاچه .... و صحبت کردن با جوون های همون دیار حالا که دیگه دستاشون خالیه و اینکه می خوان چه کار کنن ...... بررسی دلایل علمی خشک شدن رود اما نه از زبان علمای فن از زبان کودکان اون منطقه...........باز سازی یک روز با رود پر آب و باز سازی یک روز بدون آب .....و......




۳ .کوهپایه : گروهی به یکی از ارتفاعات اطراف تهران می روند ولی ....

الف: در ارتفاعات متوجه می شوند یکی شون کمه ... .و حالا به دنبالش...و ما به این وسیله به تماشای مناظر طبیعی می نشینیم...

ب: در حالت دوم کل گروه راه خودشون رو گم کرده اند و....




۴. غار : از ده شاعر جوان دعوت میشه تا بیان یکی یکی در قایق هایی جداگانه بنشینند و در غاری مثل غار علی صدر یکی از بهترین شعر های خود رو بخوانند و از آنها و غار فیلم گرفته شود و روی فیلم هم موسیقی مناسب کار شود و....




۵. جنگل : انجمن " اکسیژن رو پس بدید" که از کودکان 4و5 ساله تشکیل شده می رن تا پرونده هایی که باعث شده افرادی جنگل هارو بی اجازه تخریب کنند و به جاش چیز هایی دیگه بسازنند رو بررسی کنند و در این راه نیروی انتظامی به اونها کمک می کنه و این بچه ها متهمین رو به دادگاه می کشونن و.....




۶. جنگل : سازمان جنگل ها .مراتع و آبخیزداری در یک ابتکار جالب دست به یک برگزاری مسابقه ی فراگیر می زند حالا شرح ماجرا چیست:

این سازمان به کمک یک یا سه مستند ساز از 3 جنگل که در سطح کشور محل رفت و شد مردم هستند مستند های 10 دقیقه ای تهیه می کند و این 3 مستند که جمعا 30 دقیقه میشه رو در بازار عرضه می کند و از مردم می خواد که بگویند و حدس بزنند که این تصاویر مال کدام یک از نقاط کشورمون هست و....




۷. کویر: گروهی تصمیم می گیرند در نقاطی اطراف تهران و .... که گونه ای کویری دارد با موتور تریل یا موتور سیکلت های مناسب آفرود مسابقه بگذارند و.............




۸. بیابان : زندگی در بیابان .................. از اقشار مختلفی طی یک آگهی مثلا در یک سایت یا روزنامه دعوت میشه که بیان در ساخت یک مستند همکاری کنند حالا این مستند چیه؟

در این مستند ما یک کویر یا بیابون داریم یه چادر یه سری وسایل اولیه ی زندگی و یک زوج تازه عروس داماد و ما ماجرای یک روز آنها را در این بیابون یا کویر در جلوی دوربین می بینیم و در انتها تازه می تونیم همه زوج ها رو در کنار هم داشته باشیم و..........




۹. کوهپایه : یک روز خوب و صمیمی یک گردش یک جمع صمیمی ولی این بار در ارتفاعات تهران و با کارشناسان هواشناسی و علوم فضایی و....

بله از تعدادی از کارشناسان کار بلد دعوت میشه که در یک کوهنوری دسته جمعی شرکت کنند و در یک جمع دوستانه حضور یابند...

در این میان در فضای طبیعی هر یک از کارشناسان در مورد آسمان صحبت می کنند و....... در قسمتی دیگر آنها با هم تبادل نظر می کنند حتی چه خوبه که نظراتی مخالف هم داشته باشند و کمی هم مناظره در فیلم باشد و.......

در بخشی دیگر کارشناس هوا هم که با آنها بالا آمده گزارش هوا شناسی می دهد او این کار را چندین بار انجام می دهد مثلا یک با ر در پایین کوه یک بار در وسط ها یک بار کمی بالاتر و ...




۱۰.برف : یک شرکت فیلم سازی با آمادگی قبلی در یک روز برفی چند نفر رو مامور می کنه که:

یک بچه 5 ساله ..... یک کودک 10 ساله ..... نوجوان 15 ساله....... جوان 18 ساله..................... دو نامزد که هنوز ازدواج نکرده اند و زیر 25 ساله شان است........... یک سرباز............... یک بیوه زن ................ یک پیر مرد تنها ....... که همه اینها راه بیافتند و بروند هرجا که می خواهند با و

دوربینی که شرکت به آنها امانت داده و کلاس گذاشته و به آنها یاد داده که چطور با هاش کار کنند از تهران و روز یا شب برفیش فیلم بگیرند( البته اون بچه هم به کمک مامان وباباشون و......) بعدا شرکت فیلم سازی همه این فیلم ها رو جمع می کنه و روی آنها کارشناسی های لازم رو انجام می ده تا.......




۱۱.باران :یه مستند داستانی برای بچه ها.... یه کلاس یه معلم یه روز آفتابی ...... یه هو ابر می شه ... معلم هم می ره تو شعر و شاعری یه شعر کودکانه در مورد بارون می خوونه ( اول دبستان) هنوز شعر به آخرش نرسیده که ....معلم چشماشو (معلم عادت داره وقتی شعر می خوانه چشم هاشو ببنده) باز می کنه هیچ کدام از دانش آموزان سر جاشون نیستن..................

بله بریم سر اصل مطلب همه بچه ها شدن قطرات ریز بخار آب و........ حالا همه ی بچه ها سر جای خودشون نیستند و اینکه اون آقا معلم چکار می کنه؟



با سپاس از همراهی تان ??

مستندمستندسازیایده پردازیداستان
دفترچه ی ایده ها و یادداشت های من | https://zil.ink/morito
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید