سلام من مرتضی قاسمی دانشجوی پزشکی دانشگاه آزاد یزد هستم، چیزی که باعث شد من شروع به نوشتن این مطلب کنم این بود که خیلیا میگن پزشکیا خیلیییی خودشون رو میگیرن خب این از کجا منشأ میگیره؟
میتونم بگم خیلی از اینها مربوط به جوی هست که در این مورد به وجود اومده، خودم رو مثال میزنم، بعد از این که من پزشکی قبول شدم و حتی هنوز دانشگاه نرفته بودم، فامیل و دوست و آشنا شروع کردن بهم بگن دکتر!! خب یعنی چی؟ اونایی که کمتر تحویل میگرفتن، بیشتر تحویل گرفتن، خیلی ها سعی کردن حتی باهام ارتباط بگیرن و ... من خودم خیلی ممانعت میکردم از این که بهم بگن دکتر و خیلی گفتم که من هنوز دکتر نشدم ولی خب چه میشه کرد جو جامعه هست، این جو خیلی بدیه، خیلی بد، یادمه وقتی رتبم اومده بود حتی همسایه ها همه میگفتن خب ایشالا پزشکی قبول میشی، واقعا نمیدونم چطور به اینجا رسیدیم ولی فقط این رو میدونم که اشتباهه.
خب چه میشه کرد، من قبول دارم این قشر زحمت میکشن ولی نباید این باعث بشه بقیه تحصیل کرده ها ناامید بشن، خلاصه که تو این زمینه حرف واسه گفتن زیاده و تا آدم این رو از داخلش تجربه نکنه نمیتونه قضاوت درستی داشته باشه.
همونطور که نوشتم من برنامه نویسی هم میکنم و همزمان هم با مهندسا و هم با پزشکای زیادی رفیقم و این وسط گیر کردم هر کس هم طرف خودش رو میگیره و این منم که باید درک کنم ? ولی من به هر دو گروه حق میدم.
دوست دارم نظراتتون رو بخونم و سوالی یا بحثی باشه رو بشنوم.