زندگی تنها یک واژه نیست. زندگی ممکن است تمام دغدغههای یک کارگر ایرانی برای چرخاندن زندگیاش باشد و ممکن است بی دغدغگی بعضیها در زندگی. این واژه جنجالی ممکن است برای یک کارگر ساده ایرانی یادآور سختی باشد و ممکن است برای بعضیها شادی آور.
زندگی در نظر یک فرد، شرمنده شدن در برابر خواستههای کوچک بچههایش سختی را تداعی میکند درحالی که برای یک فرد، پیدا نکردن یک رستوران با غذای خوب و دیزاین شیک میتواند سختی زندگی باشد.
درواقع زندگی هم مانند تمام واژه ها در نظر افراد مختلف از طبقات اجتماعی متفاوت میتوانید معانی گستردهای پیدا کند. شاید یک نفر زندگی را در سیر نگه داشتن بچههایش معنا کند و یک نفر در تمیز بودن رینگهای ماشین چند صد میلیونیاش.
نگاه به پینههای دست و خاطرههای سخت کار که در جای جای دست نقش بسته است، نهایت زندگی یک کارگر است در حالی که بعضی افراد، با نگاه کردن به خالکوبیها تتوهای دست خود، زندگی را معنا میکنند. خالکوبیهایی که هزینه هرکدام از آنها میتوانست شکم یک خانواده را تا چند روز سیر نگه دارد.
قطعا زندگی یک کارگر ایرانی و استفاده از آب لوله کشی پر از آهک و املاح رسوب کننده با زندگی بعضیها و استفاده از بطریهای نوشیدنی اتریشی و خارجی چند صددلاری برای سلامت کلیه فرق دارد.
آرامش مصنوعی در گرفتن حقوق نصفه و نیمه ماهیانه برای یک کارگر ایرانی نهایت زندگی است. اختلاص بی سر و صدا و رانت خواری برای یعضی از افراد نیز معنای زندگی را دارد.
زندگی از دید انسانهای مختلف میتواند متفاوت معنا شود و این تفاوت به دلیل گناهان آن افراد است. تنها گناه کارگران ایرانی این است که از ژن بعضیها ارث نبرده اند!
بدانید و آگاه باشید: معناهای متفاوت زندگی در ایران، سرزمین آریاییها آنقدر زیاد است که کفاف چند صد مقاله را دهد. پس با “واژهها در قاب نقد” همراه باشید.