سهراب مصاحبی
سهراب مصاحبی
خواندن ۶ دقیقه·۵ سال پیش

چطور با فیلم زبان یاد بگیریم ؟ - قسمت اول: گفتن و شنیدن

به عنوان یک معلم زبان، هرگاه از من می‌پرسند چطور به زبان انگلیسی مسلط شدی و در آزمون آیلتس نمره خوبی گرفتی، اولین پاسخ من فیلم و سریال است. دقیقاَ بر عکس چیزی که عموم مردم فکر می‌کنند که فیلم و سریال مکمل متدهای یادگیری زبان است، من تقریباَ هرچه امروز از زبان می‌دانم را به واسطه فیلم، سریال، موسیقی و روش‌ها مشابه آموخته‌ام، و کلاس‌های زبان و دوره‌های آموزشی، نقش مکمل این روش‌ها را داشته است. متخصصان امر آموزش زبان خارجی، همه می‌دانند که همواره بهترین پاسخ، از روش‌هایی دریافت می‌شود که بر اساس رویکرد طبیعی یادگیری زبان تنظیم شده‌اند. رویکرد طبیعی، سعی دارد یادگیری زبان را بطور طبیعی (مانند کودکی که زبان مادری‌اش را یاد می‌گیرد) ایجاد کند. تاکید این رویکرد بر ارتباطات، پرهیز در متمرکز شدن بر قواعد دستوری، ایجاد محیطی بدون استرس و مهیج برای یادگیری و مواجه شدن زبان‌آموز با زبان بدون در اختیار قرار داشتن امکان ترجمه است (مانند کودکی که زبان دیگری نمی‌داند که بخواهد زبان اولش را با ترجمه کردن به آن زبان بیاموزد). در این نوشتار در چند بخش تنظیم شده است، به یکی از مهمترین ابزارهایی که با رویکرد طبیعی به شما زبان یاد می‌دهد، یعنی فیلم‌ها و سریال‌ها، و چگونگی یادگیری زبان بوسیله آنها بر اساس تجربیات خودم می‌پردازم.

شنیدن Listening

اولین مهارتی که دیدن فیلم و سریال تقویت می‌کند مهارت‌های شنیداری شماست. این البته، اولین قدم در رویکرد طبیعی یادگیری زبان نیز هست. درست مانند کودکی که قبل از آنکه بخواهد حرف بزند، بخواند یا بنویسد و یا حتی معنای واژگان را بفهمد، چندین ماه، فقط و فقط به والدین و سایر اطرافیان گوش می‌کند. اگر می‌خواهید مانند کسی که در یک کشور خارجی بزرگ شده است، زبان را عمیقاَ بفهمید، باید مانند او بطور مداوم خود را در معرض شنیدن زبان مورد نظرتان قرار دهید. تنها به واسطه شنیدن است که مهارت های بعدی مانند حرف زدن می‌تواند بطور اصولی در شما تقویت شود. برای تقویت شنیدن با فیلم و سریال من سه توصیه اساسی دارم:

فیلم‌هایی را ببینید که برایتان جذاب باشد

اگر فیلم‌ها جذابیت لازم را نداشته باشند، حواس شما بطور ناخودآگاه کمتر تمایل دارند آن را دنبال کنند. کودکی را که هنوز حرف نمی‌زند نگاه کنید. ممکن است شما ساعت‌ها حرف بزنید و او توجهی نکند و به بازی خودش مشغول باشد، اما اگر صدای یکی از والدینش را بشنود، و یا شما نام او را صدا کنید، بلافاصله به سمت آنچه شنیده است بر می‌گردد و بر آن متمرکز می‌شود. اگر می‌خواهید شنیدن اثر خودش را در خودآگاه و ناخودآگاهتان بگذارد، باید آنچه می‌شنوید برایتان جذاب باشد. جذابیت یا از نظر معنای فیلم است (مانند فیلمی که داستان آن را دوست دارید) و یا از نظر تجربه‌ شما از آن (مانند یک سریال طنز که با خنداندن شما تجربه جذابی ایجاد می‌کند.)

فیلم را بدون زیرنویس ببینید

اگر فیلمی را ببینید که برایتان جذاب باشد، حاضرید کمی سختی را نیز برای دیدن آن تحمل کنید. وقتی به دیگران می‌گویم فیلم را بدون زیرنویس ببینید همه پاسخ می‌دهند : « اما این‌گونه که چیزی نمی‌فهمیم.»

راستش را بخواهید اصلاَ هدف اصلی آن است که شما چیزی نفهمید، و آرام آرام معانی را با مصادیق کاربردشان یادبگیرید (درست مثل همان کودک درون مثالمان) و نه با معادل فارسیشان. البته حقیقت این است که احتمالا شما زمانی فیلم دیدن را شروع می‌کنید، که یک آشنایی خیلی ابتدایی با زبان جدید دارید. اما حتی اگر هیچ آشنایی نداشته باشید باز هم توصیه من آن است که فیلم را کاملا بدون هیچ زیرنویسی ببینید، بطوری که اصوات، معانی و کاربردها، در مغزتان باهم ارتباط پیدا کند، و کم‌کم یادبگیرید به زبان جدید فکر کنید.

معانی را حدس بزنید

درست مثل کودکی که کم‌کم، با دیدن واژگان و عبارت‌ها در کاربرد معانی آن را حدس می‌زند و یاد‌می‌گیرد، شما نیز سعی کنید معانی را حدس بزنید. اگر فیلم به اندازه کافی برایتان جذاب باشد، و آن را هم بدون زیرنویس ببینید، شما ناخودآگاه شروع به حدس زدن خواهید کرد. نکته مهم آن است که آنچه در مواجهه اول و دوم جنبه حدس دارد، در تکرارهای بعدی، اگر در همان معنا به کار گرفته شود، تبدیل به اطمینان می‌شود و اگر در معنای دیگری باشد، می‌فهمید حدستان غلط بوده و حدس دیگری را امتحان می‌کنید. وقتی چندبار در فیلمی اسپانیایی ببینید که دو نفر در اولین برخورد با یکدگیر می‌گویند Hola می‌توانید حدس بزنید که این واژه در اسپانیایی به معنای سلام است. وقتی در فیلمی آلمانی کسی لطفی در حق دیگری کرد و نفر دوم با عبارت Danke schön به او پاسخ داد، می‌فهمید این عبارت احتمالا معنای تشکر می‌دهد. به این صورت بدون آنکه مغزتان را به ترجمه عادت بدهید، بسیاری از مفاهیم را بر اساس حدسیاتتان می‌آموزید.

گفتن Speaking

گفتن دومین مرحله از یادگیری زبان با رویکرد طبیعی است. یکی از اولین کار‌هایی که شما بعد از دیدن فیلم و شنیدن عبارت‌ها می‌کنید، تلاش برای تکرار کردن آنهاست. درست مانند کودکی که در ابتدا سعی می‌کند واژگان و عبارت‌های ساده را تکرار کند، در حالی که ممکن است هنوز درک درستی از قواعد آن نداشته باشد و حتی دستورزبان اشتباهی را به‌کار ببرد. اگر شما با این روش گفتن را بیاموزید، نتیجه نهایی کار نیز، مانند کسی که در کشوری خارجی بزرگ شده است، تسلط شما در هنگام صحبت کردن است. در مدت کوتاهی بعد از آنکه شنیدن را با روش‌های گفته شده تمرین کردید، می‌توانید تمرین گفتن را نیز با روش‌های زیر آغاز کنید:

دیالوگ‌های مورد علاقه‌ خود را حفظ کنید.

هر فیلمی حتماَ دیالوگ‌های زیبایی نیز دارد. بعضی فیلم‌ها حتی با دیالوگ‌هایشان به خاطر آورده می‌شوند، مانند دیالوگ فیلم فارست گامپ «زندگی مانند یک جعبه شکلات است.». شما هم حتما در هر فیلمی، از بعضی دیالوگ‌های برخی شخصیت‌های محبوبتان بیشتر خوشتان می‌آید. یا به دلیل عمق معنای آن دیالوگ و یا به علت جالب بودن جمله‌بندی یا آن، و یا صرفاَ به خاطر خنده‌دار بودن یا سرگرم‌کننده بودن آن. من شخصاَ اکثر دیالوگ‌های شخصیت چندلر در سریال فرندز را حفظ هستم. دیالوگ‌های جذاب و محبوب را حفظ کنید. شما با حفظ کردن دیالوگ‌ها نه تنها حافظه زبانی خود را تمرین می‌دهید، بلکه واژگان و عبارت‌های عامیانه‌ای را حفظ کرده‌اید که می‌توانید بعداَ با جایگزین کردن برخی لغات، بازگو کنید. حفظ کردن دیالوگ‌ها سنگ بنای حرف زدن، و ساختن دیالوگ‌های شخصی خودتان را هنگام مکالمه به زبان جدید در ذهن شما خواهد گذاشت.

اصطلاحات جدید را یادداشت کنید.

وقتی به اصطلاحات یا عبارت‌هایی برخورد می‌کنید که برایتان تازه‌است، آن‌ها را یادداشت کنید. یاداشت کردنتان باید به این صورت باشد که متن عبارت یا اصطلاح را بنویسید، و جلوی آن به زبان خودتان (ولی ترجیحاَ به انگلیسی) بنویسید که این اصطلاح را شخصیت فیلم در چه موقعیتی بکار برده است. دفترچه‌ای برای یادداشت کردن اصطلاحات داشته باشید که هر صفحه آن مربوط به یک اصطلاح است. اگر در همان فیلم یا فیلم دیگری دوباره به آن اصطلاح برخورد کردید، در صفحه مربوط به اصطلاح موقعیت دوم را نیز بنویسید. این‌کار را آنقدر ادامه دهید تا کم‌کم بتوانید زمان بکار بردن آن اصطلاح را درک کرده و یا حتی معادل فارسی آن را حدس بزنید.

آهنگ واژگان و عبارات را تقلید کنید

هرجا به واژه، عبارت، جمله یا اصطلاحی برخورد کردید که معنای آن را از قبل می‌دانستید، درست مانند کودکی که معنای بسیاری جملات را می‌فهمد اما هنوز حرف نمی‌زند، باید تلاش کنید تا آن را عیناَ تکرار کنید. تکرار کردن نه‌تنها آن معنا را در ذهن شما جا می‌اندازد، بلکه کاربرد مهمترش آن است که تلفظ و لهجه شما را بهبود می‌بخشد. سعی کنید واژه، عبارت، جمله یا اصطلاح را دقیقا با آهنگی که بازیگران فیلم می‌گویند ادا کنید تا کم‌کم تلفظ واژگان و لهجه ادای جملات برایتان درونی شود.

فراموش نکنید که همانطور که در ابتدای متن گفتم، کلاس‌های زبان و دوره‌های آموزشی، نقش مکمل این روش‌ها را دارد و اگر از نظر مالی در مذیقه نیستید، آنها را نیز امتحان کنید.

زبانانگلیسییادگیری زبانفیلمielts
مدرس و مترجم انگلیسی،کارشناس ارشد منابع انسانی و دانشجوی ادبیات هستم که در اینجا گاه و بیگاه از ادبیات، روانشناسی، فلسفه، هنر، موسیقی و تنهایی می‌نویسم.گاهی هم انگلیسی می‌نویسم: https://bit.ly/2NHsrDy
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید