منظور از ما، کسی است مثل شما. درواقع مطالبی که در این صفحه نگاشته می شود، توسط کسانی نوشته شده که مثل شما هستند. دست، پا، چشم و گوش و حس اینکه وجود دارند را در خود پرورانده و آن را درک کرده اند. این احساس که همه ی ما از مادری متولد شده ایم و قرار است زندگی کنیم و پس از دوره ی زندگی، چه خوب و چه بد، چه سخت و چه آسان؛ یک روزی آن را به پایان خواهیم برد. اما آیا این پایان، برای فنا است یا گذرگاهی است از یک وادی به وادی دیگر؟
اینکه پایان را مطرح میکنیم، لزوما باید به آغاز هم فکر کنیم! اما آیا آغاز ما، صرفا تولد از رحم مادرانمان بوده؟ اصلا برای چه در این دنیای فانی و پر از خنده ها و گریه ها، صلح و جنگ و آشوب ها حضور داریم؟ هدف چه بود؟
قطعا ایجاد شدن بدون وجود نیرو محرکه ای که خواستگاه همه ی وجودبخشی ها باشد امکان پذیر نیست. از ورای اتم ها مولکول ها، حتما بُعد دیگری از وجود هست که به شکل نور است. خواه نوری که به چشم دیده شود، خواه وجودی که فرکانس های نوری آن در توان دید چشمان ما نباشد. و آن وجود، همان وجود ابتدایی و ازلی است که همواره بوده. وجودی که "خدا" نامیدن تنها برازنده ی اوست و قطعا روزی با تغییر بُعد که برای ما مسجل داشته، به سوی او بازخواهیم گشت. اما با آگاهی، بدون پیکره ی مادی.
به نام خدا
مغز در کل، نقش ECU یک خودرو یا نقش CPU در کامپیوتر را دارد. نه به عنوان منشا صدور فرمان. درواقع هیپوکامپ مغز هم که به عنوان یک مرکز مهم مغز از آن یاد میشود، نمیتواند به عنوان منشا صدور فرمان برای اعمال و افکار انسان باشد. درست مثل وقتی که بخواهیم یک خودرو را که دارای لوله های انتقال بنزین و آب و هوا و حتی سیم های ارتباطی بین قسمت های مختلف در اتومبیل است را در نظر بگیریم. همین خودرو دارای حسگر های مخابره کننده ی وضعیت باد چرخ ها و سرعت ماشین و میزان مصرف سوخت در سرعت های مختالف با ماشین است. همه ی این اطلاعات، توسط ECU خودرو تجزیه و تحلیل می شوند. اما هیچگاه ECU منشا صدور فرمان نیست. درواقع کسی که در حال رانندگی با ماشین است، مبدا صدور فرمان برای حرکت های آن ماشین است که فرامین شخص راننده، در ECU ی ماشین بعد از تجزیه و تحلیل، برای اجرا به قسمت های مربوطه در ماشین ارسال می شود. بدن انسان هم درواقع به مثابه پیکره ی یک ماشین است که مغز تجزیه و تحلیل فرامین آن بُعد از انسان که سوار بر این پیکره است را صادر می کند.
این نگاه به انسان و پیکره اش، نگاهی است که بعد از مدت ها چالش در دانشگاه و محیط های مختلف فکری، به آن رسیده ام . امیدوارم که بتواند پاسخی بر سوال "منشا صدور فرمان در بدن انسان کجاست؟" را بدهم.