یادش بخیر، اون روزا که هر ماه آخر ماه، مثل یه فیل روی سینم مینشست! قبض برق، آب، گاز، اینترنت، تلفن، قسط وام، اجاره خونه... انگار همه با هم قرار میگذاشتن که همزمان بیفتن به جونم! میشستم گوشهای، یه لیوان چای میخوردم و با خودم میگفتم: "آخه من چرا اینقدر بدهکارم؟" بعدشم شروع میکردم به محاسبه کردن، چک کردن، وایفای خونه رو قطع میکردم که کمتر پول برق بیاد.
یه روز داشتم با دوستم حرف میزدم، اون بهم گفت: "تو چرا از این پرداخت مستقیم پیمان استفاده نمیکنی؟" اولش که مسخرهش کردم، گفتم: "آخه مگه میشه یه برنامه همه کارهام رو بکنه؟" ولی بعد که بیشتر توضیح داد، تصمیم گرفتم امتحانش کنم.
اولین ماهی که از پیمان استفاده کردم، انگار یه دنیا از دوشم برداشته شد. دیگه نیازی نبود هر ماه آخر ماه شبنشینی بگیرم و حساب و کتاب کنم. همه چی خودکار انجام میشد. انگار یه دستیار داشتم که همیشه حواسش به پولام بود.
یه بار که داشتم با دوستم درباره پیمان حرف میزدم، گفتم: "آخه این پیمان انگار یه جوریه ها! انگار یه جنّی باشه که تو حسابمون زندگی میکنه و همه کارهامون رو درست میکنه!" دوستم زد زیر خنده و گفت: "آره دیگه، جنّی حساب و کتاب! حالا خوبه یه جنّی خوشقلب گیرت اومده که پولات رو حروم نمیکنه!"
حالا دیگه من یه آدم آروم و بیدغدغهام. وقتایی که قبلاً داشتم نگران قبضها بودم، الان دارم یه کتاب خوب میخونم یا با دوستام میگردم. پیمان زندگی من رو راحتتر و لذتبخشتر کرده.
#پرداخت_مستقیم_پیمان #خداحافظ_استرس_مالی #زندگی_آسون