یکی از بزرگترین سختی های مهاجرت برای افراد مختلف اینه که افراد باید مسئولیت زندگی خودشون رو دیگه خودشون به عهده بگیرن. این وسط عمده بچه هایی که با خانواده هاشون زندگی کردن و از زیر پر خانواده مستقیم میرن به کشور دیگه ای برای تحصیل، خیلی بیشتر اذیت میشن نسبت به کسایی که تجربه زندگی مستقل یا خوابگاهی دارند. بزرگترین خیانتی که پدر و مادر ها در حق فرزندان شان از روی محبت میکنن حمایت بیش از حد و توجه بی دلیل و بی مرز به همه بخش های زندگی فرزند هاشون هست. حالا اینکه دلیل این کار چی هست و چی نیست میمونه برای مجالس خصوصی و مباحثی که با افراد نزدیک دارم و در این مقال نمیگنجه. به اندازه با افکار رادیکال فضای این پادکست رو سفت و سخت کردم. مسئولیت پذیری یک طیف داره، از یک آدم مسئولیت پذیر بالغ که زندگی خودش و خانواده اش و دو سه تا خانواده دیگه، چندین شرکت، چندین موسسه و چندین اداره رو بر عهده داره تا یک آدم تنه لش سیب زمینی دست و پا چلفتی که کل زندگی اش از صبح تا شب خوردن خوابیدن و دستشویی رفتن. توی این اپیزود با مخاطب قرار دادن نوجوان های دبیرستانی و جوان هایی که دارن زندگی شون رو تازه شروع میکنن، در مورد اهمیت مسئولیت پذیری و یک سری پیشنهاد برای اینکه به سمت مسئولیت پذیری بیشتر بریم صحبت میکنم.
مسئولیت پذیری کار خیلی خیلی سختی هست. اما مسئولیت پذیری به زندگی معنا میده و هویت ما رو مشخص میکنه. یک مادر یا پدر، یک مدیر، یک فعال اجتماعی، یک روزنامه نگار مسئولیت های زیادی رو پذیرفتن. این پذیرش مسئولیت هست که زندگی و هویت اون افراد رو تعیین میکنه. کاری به افرادی که اسما یک مسئولیتی رو میپذیرن ولی در عمل از زیر بار مسئولیت شونه خالی میکنن ندارم. معنای زندگی با همین مسئولیت ها هست که مشخص میشه. اینکه تو چه سنگی رو تصمیم بگیری از روی زمین برداری و کدوم نقطه رو بهبود بدی. زندگی خودت، خانواده ات، مردم محله تون، شهر، کشور، یا دنیا. یا هر موضوع دیگه ای. دونستن معنای زندگی هست که باعث میشه آدم در سختی های زندگی بتونه قدم به سمت جلو بذاره و با مصائب دنیا بتونه بجنگه و پیشرفت بکنه. دونستن مسئولیت ها و افزایش دادن اون ها در زندگی روزمره به شکل غیر مستقیم معنای زندگی رو مشخص میکنه. دونستن معنای زندگی باعث میشه تبدیل به تانک بشی و زندگی خودت و دیگران رو بهبود بدی. صحبت بیش از حد در مورد افزایش مسئولیت پذیری و نتایج مثبت اون حوصله خودم رو هم داره سر میبره، چه برسه به شنونده حاذق این پادکست.
حقیقت امر اینه که با خیلی ها در مورد اینکه مسئولیت پذیری رو افزایش بدیم صحبت کردم و گوگل هم به میزان کافی کردم. به نظر میرسه خیلی راه و روش مشخصی نداره ولی همون چیزهایی که دستگیرم شد رو اینجا به اختصار میگم.
- غر نزن، بهانه نیار، سرزنش نکن
به نظر میرسه اولین گام برای افزایش مسئولیت پذیری اینه که باید دست از غر زدن در موردش شرایط برداریم، بهانه الکی نیاریم که بهمون یاد ندادن، ژنتیکی اینطوری هستیم، یا محیط اجازه نمیده، و در نهایت خودمون و دور و اطرافیان رو سرزنش نکنیم. در مورد این مساله توی 10 اپیزود اول به شکل مفصل صحبت کردم و به نظرم کافیه دیگه. خلاصه امر اینه که ما مقصر شرایط فعلی مون نیستیم، ولی مسئول شرایط فعلی و آینده هستیم.
- مسئولیت شادی و آرامش خودت رو به عهده بگیر
یک دوستی هم داشتیم که میگفت من وقتی تنها میشم خیلی اعصابم خرد میشه و باید یک قلاب گیر بیارم باهاش حرف بزنم. همیشه دنبال این بود که دوستانش و خانواده اش و اطرافیان شادی و آرامشش رو فراهم بکنن. دوست من شنونده عزیز این پادکست، هیچ کسی در این دنیا وظیفه خوشحال کردن و یا آرام کردن تو رو نداره. نه دوست هات، نه دوست پسر/دوست دخترت، نه همسرت، و نه هیچکس دیگه. تو در این بازی تنهای تنها هستی. اگر تو هم منتظر این هستی که کسی بیاد و تو رو خوشحال و خوشبخت بکنه، باید بگم که سخت در اشتباهی و به جاش باید مسئولیت این موضوع رو شخصا به عهده بگیری.
- از کارهای کوچک شروع بکن
یکی از پیشنهاد هایی که تقریبا همه بهش اشاره کردند این بود که باید از بخش های کوچک شروع بکنیم. در ابعاد خانواده شستن ظرف های شام و نهار توی خونه، خرید های خونه، و بقیه کارهای کوچک خونه میتونه شروع خوبی باشه. کارهای تشکلاتی که سرت رو به باد نده مثل فرهنگسرا ها و سرای محله ها هم میتونه شروع خوبی باشه.
بخوام این اپیزود رو جمع بکنم باید اینطور بگم که حقیقتا خودم هم نمیدونم که چطور یک جوان 25 ساله مسئولیت ناپذیر میتونه شروع بکنه و سریعا مسئولیت پذیر بشه. اما فکر میکنم خارج شدن از زیر بال و پر خانواده و داشتن زندگی مستقل از لحاظ مالی و از هر لحاظ دیگه ای سریع ترین راه باشه، اگر چه مسیر سختی خواهد بود.
بر خلاف اپیزودهای قبلی، در مورد مسئولیت پذیری تمرین و تکلیف خاصی سراغ ندارم. یک اپیزود بهش اختصاص دادم چون خیلی مساله مهمی هست. اگر شما روش و راهی میدونید بهم ایمیل بزنید تا با همدیگه بتونیم همفکری کنیم.