ویرگول
ورودثبت نام
فرشته سنگیان
فرشته سنگیانعاشق مطالعه
فرشته سنگیان
فرشته سنگیان
خواندن ۲ دقیقه·۱ روز پیش

درددل غرقاب

و چون به کتابسرای خود پای می نهاد؛ از استشمام رایحه ی دلنواز کتب به وجد می آمد! و با تورق هر کتاب، حال مستی را داشت که معتکف میخانه گشته و با جرعه جرعه سرکشیدن هر جام از خود بی خودتر

می گردد! و از این بی خود شدن ها بود که به سماع در می آمد و هستی خود را در مدار نیستی می دید!

می خواند و می خواند تا آنچه نمی دانست را بداند و نیک دریافته بود که اگر بدانچه می داند؛ عمل نماید شایسته می گردد بر مقامی که آنچه نانوشته است را بر او بخوانند!

می خواند سرگذشت و اذکار و مقامات سالکان و عارفان و صاحب نفسان را!

دلش بی تاب بود راه را بیابد و سر تا پای شوق بود که پیش رود و آنقدر غرق در خوانده ها و نبشته ها می شد که گاه در این میان از حال می رفت!

و چون به خود می آمد؛

از عمق جان، صاحبدلی را

می طلبید که احوالات او را به خوبی ادراک نماید!

و جناب سعدی چه زیبا این حال را توصیف نموده اند:

«درددل غرقاب!»

می خواند گفتار بزرگان را، نه از آن روی که صاحب نظر شود! بل از آن روی که بلند نظر گردد و بر افق نگاه خویش بیفزاید چونان بازی بال گسترده بر فراز آسمان ها و نه چون پرنده ای که با بال زدن بسیار توانایی پرواز در کمترین فاصله از زمین را دارد و نمی تواند که ببیند دوردست‌ها را!

او با آسودگی و غنودن در بستر سالها پیش وداع نموده بود؛ ازیرا که می دانست که شگفتی ها بسیار است از برای دیدن و کشف کردن و زمان بسیار اندک!

و چون فراغتی دست می داد به تفرج در باغ و کوهستان می رفت تا سیراب نماید باده یک جان را از رویت شگفتی های آفرینش! آری، سیر انفس و سیر آفاق، حلاوت زیستنی آگاهانه را مضاعف می نماید تا مقام و منزلت چه باشد و کدامین طریق مقدر گردیده باشد!

از خدایتعالی می خواست به زاری که روزی،

چشم دل روزی اش شود!

و خوشا بر احوال آنان که در سرادقات اعلی با چشم دل، به سیر آفاق و انفس مشغولند!

#فرشته_سنگیان

@moshtagheparvazfereshtehs

۰
۰
فرشته سنگیان
فرشته سنگیان
عاشق مطالعه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید