فرار از نوشتن یک اتفاق ساده در مورد کسانی است که می خواهند داستان یا فیلم نامه بنویسند. دلایل زیادی در این مورد گفته شده اند. مواردی که از درون و روان خسته ما می آیند و چه دلایلی که درکی از آنها نداریم. نمیتوانیم به خودمان خرده بگیریم که چرا نمی نویسیم. یا چرا دستمان به نوشتن نمی رود. و چرا دچار «فرار از نوشتن» شدهایم. البته که خیلیها از این موضوع بی خبر نیستند و از ترس نوشتن، مشکلاتی مثل این که نمیدانند قصه را کجا تمام کنند یا جهان بینی پشت هر نوشته تان چیست، آگاهند. اما با این آگاهی کاری نمیتوانند بکنند. خیلی وقتها خودم دچار این مشکل میشدم. فکر میکردم که باید تمام متن را دوباره از اول بنویسم. که البته دست آخر مجبور میشدم همین کار را بکنم. چون از اول جهان بینی و فلسفهای برایش نداشتم و فرار از نوشتن در چنین شرایطی اجتناب ناپذیر میشود.
سید فیلد، در اول کتاب راهنمای فیلم نامه نویس، در مورد فرار از نوشتن می گوید:
«وقتی که دارید خانه را مرتب می کنید.، غذا درست می کنید.، تمام کارهای غیرمهم را انجام می دهید. اما پشت میزتان نمی نشینید که بنویسید.، دارید از نوشتن فرار می کنید. خودتان را تنبیه یا سرزنش نکنید. که چرا نمی نویسید. فقط بدانید که دارید فرار می کنید.»
برای این که بدانیم چرا نمینویسیم، باید به این فکر کنیم که چرا میخواهیم بنویسیم. دانستن این که چه داستانی میخواهیم بیان کنیم، چه حسی را میخواهیم نشان بدهیم، یا ذهنمان را به کدام سمت میخواهیم ببریم. ممکن است با حجم زیادی از اطلاعات روبرو هستیم، که نمیدانیم با آنها چه کار کنیم. یا این که نمیدانیم کدامشان را میخواهیم استفاده کنیم. اینها دلایل فرار از نوشتن هستند. در اینجا بحث فلسفه و جهانبینی یا همان پنجره ای که نویسنده از آن به دنیا نگاه میکند، مطرح میشود. جایی که نویسندگی تبدیل به بخشی از سبک زندگی میشود. باید درک کنیم که نوشتن از هر مسالهای کار نوعی از نویسندهها است. یک منتقد کمتر میتواند داستان خوب بنویسد. یا یک داستاننویس کمتر پیش میآید که بتواند مثل یک منتقد به جنبههای مختلف از یک موضوع توجه کند. او فقط کار خودش را بلد است.
یک بار از بهمن فرمان آرا پرسیدند:«شما دقت کردید که همیشه توی فیلمهایتان یک تشییع جنازه دارید.»
جواب داد: «این چیزی است که شما منتقدها می توانید پیدا کنید!»
مسئله این نیست که فرمان آرا نمیدانست تشییع جنازه دارد یا نه. نکته اینجاست که خودش را یک فیلمساز میداند و از منتقدها خودش را جدا کرده است.
برای این که کمتر دچار ترس از نوشتن بشویم راه های زیادی هست. می توانیم جایی را برای خودمان ایجاد کنیم که پشت آن میز، فقط بنویسیم. حتی اگر میز کار و میز نوشتنتان یکی است. زاویه یا محلی که می خواهید بنویسید را تغییر دهید. مثلاً اگر با لپ تاپ می نویسید، نود درجه روی میز آن را بچرخانید. و بعد شروع به نوشتن کنید، لباس خاصی برای نوشتنمان داشته باشیم، تا زمانی که آن را پوشیدیم، حس نوشتن پیدا کنیم. با تکرار این روش، فرار از نوشتن ما کمتر میشود. و میتوانیم بیشتر به کارمان مسلط باشیم.
پایان فیلم درباره الی چه می شود؟
یادداشتی در مورد فیلم اژدها وارد می شود
صفحات صبحگاهی خوب است یا بد
سایت نویسندگی مصطفی مردانی
تا حالا به عشق فکر کرده اید؟ نظر شما در مورد عشق چیست؟ بعضی ها اعتقاد دارند وجود ندارد. بعضی ها به آن می گویند بچه بازی و سوسول بازی. بعضی دیگر هم آن قدر عاشق پیشه اند که اعتقاد دارند فقط با عشق می توانند زندگی کنند. این که به یک موضوع مشخص چه دیدگاهی داشته باشید، نگاه شما را مشخص میکند. حالا اگر این نگاه را به عنوان نگاهی انتخاب کنید که در موردش بیشتر و بیشتر صحبت کنید و بخواهید آن را گسترش بدهید، تبدیل به جهان بینی شما میشود. ساده بود؟
اینستاگرام | تلگرام | توییتر | لینکدین |