یه برنامه نویس سادهی علاقمند به کسبوکار که آموختن (یاد دادن + یادگرفتن) رو دوست داره
داستان برنامه نویس شدنم
سلام
این تقریبا اولین بار هست که شروع می کنم در ویرگول یک مقاله می نویسم اما به هر حال تصمیمم رو گرفتم امیدوارم از این مقاله لذت ببرید از اونجایی که برای اولین باره دارم این کار رو انجام می دم خوشحال می شم دوستانی که اشکالی رو در نحوه نوشتن من می بینن نظر بنویسن .
خوب بریم سر اصل مطلب داستان از اونجا شروع شد که شبکه سه سیما برنامهای رو نشون می داد به اسم بروز تقریبا حدود ۴ سال پیش این برنامه تصمیم گرفته بود که به مخاطبین خودش آموزش ساخت سایت رو یاد بده در اون زمان اگر اشتباه نکنم آقای آرش سروری مجری بروز این کار رو انجام می دادن در اون زمان من تازه کامپیوتر خریده بودم و بر خلاف دوستانی که اطرافم بودن و به کامپیوتر فقط دید کنسول بازی داشتند من از همون ابتدا دنبال این بودم که چطور می تونم مثلا از خودم عکس بگیرم تصویر خودم رو برش بدم و خودم رو تو منظره دیگه قرار بدم یا این که چطور میشه که با استفاده از یکسری کد نویسی یک نرم افزار ساخت یا یک روبات را دستور دهی کرد .
همه این سوالات باعث شد که از همون ابتدا هدف من از کار با کامپیوتر فقط بازی کردن نباشه البته برگردیم به داستان در اون برنامه که جمعه ها اکثرا نشون داده میشد یاد می دادن که چطور می شه از طریق کد های HTML یک وب سایت ساخت خیلی برام جذاب بود که خیلی راحت و بدون هیچ پیش نیازی و فقط با داشتن یک کامپیوتر و یک مرورگر میشد این کار های رو انجام داد هر هفته برنامه بروز چند تگ رو آموزش می داد و من هر کدوم از اون تگ ها رو تمرین می کردم تا هفته بعد اما چون می خواستم یکم روند یادگیری سریع تر بشه به کافینت می رفتم و سرچ های زیادی می کردم اما از اون جایی که سرعت اینترنت خیلی پایین بود و دیدین ویدیو یکم سخت بود بیشتر دنبال آموزش های متنی بودم اما متاسفانه از اونجایی که در اون زمان آشنایی خوبی با اینترنت نداشتم نتونستم به نتایجی خوبی دست پیدا کنم .
خلاصه دیدن آموزش های HTML سبب شد که من به بحث طراحی صفحات وب علاقه پیدا کنم بعد از یک مدت سراغ کتاب آموزش expression web (یک نرم افزار ساخت صفحات وب بدون کد نویسی بود ) رفتم .
اما بعد از یک مدت متوجه شدم که علاقه من مستقیما طراحی و ساخت سایت نیست بلکه من شیفته و جذب فرایند کد نویسی شده بودم .
خدا رو شکر یکم سرعت اینترنت رو به اوج گرفت و تونستم با اینترنت WIFI که سرعت خوبی داشت و لحاظ هزینه هم خوب بود استفاده بکنم ابتدای کار تنها کاری که میکردم سرچ فارسی بود و وب سایت آپارات در اون زمان خیلی به من کمک کرد بعد از مدتی کار با CSS رو شروع کردم خیلی ساده و جذاب بود ( بر خلاف این که زمانی که در کتاب در رابطه با CSS می خوندم یک غول ده متری ازش ساخته بودن و از یادگیریش می ترسیدم ) و تونستم با CSS قالب طراحی کنم .
اما همیشه کمبود وجود PHP در بین کد نویسی هام احساس می شد این که بتونم بدون تغییر کد های سایت اون رو بروز کنم و به اصطلاح اون رو داینامیک کنم پس عزمم رو جذب کردم که برنامه نویسی PHP رو یاد بگیرم .
گذشت و گذشت و گذشت تا این که تقریبا می تونستم با تکنلوژی هایی که یاد گرفتم یک سایت کامل رو با زبان و تکنلوژی هایی که یاد گرفتم بسازم و بعد از یک مدت به عنوان متخصص هم شروع به فعالیت کردم .
شاید اگه از همون ب بسم الله می خواستم به فرایند برنامه نویس شدن به صورت یک راه پر پیچ خم نگاه کنم هیچ وقت نمی تونسم یک برنامه نویس بشم .
برنامه نویسی یک مسئله رو به من خیلی خوب یاد داد این که
برای موفقیت در یک کار ابتدا فکر اون میاد
بعد شروع می کنیم
ادامه می دیم به شکست می خوریم
همین طور ادامه می دیم تا موفقیت خودش رو به ما نشون بده .
یا بقول دارن هاردی در اثر مرکب : قدم های کوچکی + برنامه منظم + طولانی مدت = موفقیت
امیدوارم از این مقاله لذت برده باشید یاعلی خدانگهدار .
مصطفی صالحی پور
یکشنبه ۸ مهر ۱۳۹۷
مطلبی دیگر از این انتشارات
تو دیگری نیستی خواهرم! نمیگذارم که دیگری باشی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقدی بر دیدن این فیلم جرم است
مطلبی دیگر از این انتشارات
توصیههایی به برنامهنویسهای تازهکار، به مناسبت روز برنامهنویس