در دل تاریخ ایران، روزگاری بوده است که تعزیهخوانی، این هنر آیینی و نمایشی که ریشه در فرهنگ و اعتقادات مردم داشت، در سایهی ممنوعیت و محدودیتهای سیاسی و اجتماعی قرار گرفت.
چرا باید این آیین، که تجسمی از عشق و ایمان مردم به قهرمانان دینیشان بود، در پستوی زمان به خاموشی سپرده میشد
پاسخی به این پرسش را باید در لایههای پنهان و پیچیدهی تاریخ جست.
تعزیه، با تمامی رنگها و صداهایش، نه فقط یک نمایش، بلکه یک روایت زنده از حماسه و اندوه بود؛ روایتی که با هر ضربهی سنج و هر نوای مرثیه، زخمهای تاریخ را بازگو میکرد.
این نمایش، که دلهای مردم را به تپش و اشکها را به باران مینشاند، در دورهای از تاریخ ایران ممنوع شد؛ این ممنوعیت، ریشه در عواملی داشت که از سیاست و قدرت تا دگرگونیهای اجتماعی و فرهنگی را در بر میگرفت.
در آن روزگار، حکومتها و قدرتهای سیاسی نگران از نفوذ و تأثیر تعزیه بر مردم بودند؛ چرا که تعزیه، با بیان مستقیم و صریح خود، میتوانست ندای اعتراض و نارضایتی مردم را به گوشها برساند و آنان را به تفکر وادارد.
نمایش حماسههای کربلا، یادآور مقاومت و پایداری در برابر ظلم و ستم بود و همین امر، قدرتهای زمانه را به وحشت میانداخت؛ آنها میترسیدند که این آیین، به نمادی از مقاومت و نافرمانی بدل شود و مردم را به شورش و قیام ترغیب کند.
اما علاوه بر دلایل سیاسی، تحولات اجتماعی و فرهنگی نیز در ممنوعیت تعزیه نقش داشتند.
با ورود مدرنیته و تغییرات اجتماعی، بسیاری از آیینها و سنتهای کهن در معرض فراموشی و تغییر قرار گرفتند.
تعزیه، که نمادی از هنر و فرهنگ سنتی بود، در برابر این تغییرات آسیبپذیر شد و تحت فشار مدرنیزاسیون و تغییرات فرهنگی، به حاشیه رانده شد.
این ممنوعیت، همچون پردهای سنگین بر روی این هنر آیینی افتاد و صدای نالهها و مرثیههایش را خاموش کرد؛ اما تعزیه، همچنان در دلهای مردم زنده ماند.
هرچند که نمایشهای عمومی آن ممنوع شده بود، اما مردم این روایتهای حماسی را در دل خود حفظ کردند و به صورت پنهانی و در خلوتهای خود به آنها پرداختند.
امروز، تعزیه دوباره به صحنه بازگشته است؛ اما آن دورهی تاریک ممنوعیت، همچنان به عنوان بخشی از تاریخ این هنر آیینی باقی مانده است. دورهای که نشاندهندهی قدرت و تأثیر عمیق این نمایش بر جامعه و نیز نگرانیهای حکومتهای زمانه از این تأثیرات است. تعزیهخوانی، با همهی فراز و نشیبهایش، همچنان به عنوان صدای ایمان و مقاومت مردم ایران، در یادها و دلها زنده است و خواهد ماند.
نویسنده: مصطفی ارشد