پشت درِ اتاق رئیسجمهور بودم.
چند ثانیهای نگذشت که گفت : " بیا تو "
وارد اتاق شدم.
- : "سلام آقای ترامپ "
با دست اشاره کرد که قهوهاش را بذارم روی میزش.
ولی اجازه نداد که برایش توضیح بدهم ، گرم صحبت کردن با یکی از مقامات بود.
خودکاری را به سمت من پرت کرد ، که معنیاش این بود از اتاق برو بیرون.
با خودکار نوشتم " قهوه تموم شده بود ، براتون دمنوش گل گاوزبان دم کردم "
سریع برگشتم بیرون که ، با آنطرف خط گفت : " چندبار بگم ، من عین کوه پشتتم ، تو فقط تمام زعفرونهای قائن رو برام بخر ، تو که بهتر میدونی ، مهرِ ملانیاس "
نویسنده : مصطفی ارشد