شاید اکثر شما این طور فکر کنید که تنها زبان ما، زبانی است که به وسیله آن صحبت میکنیم و احساساتمان را بیان میکنیم وشروع به ارتباط گیری میکنیم.
اما جالب است بدانید که زبان کلام وگفتارما تنها زبان ما نیست بلکه ما زبانی دیگر که از آن به زبان بدن یا Body Language یاد میکنند را دارا هستیم که بوسیله آن میتوانیم بسیاری از احساسات واقعی و عواطف شخص را دریافت کنیم، بدون اینکه کلمه ای گفته یا شنیده شود.
ما معمولا فکر میکنیم که برای برقراری ارتباط باید از فن بیان عالی و اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشیم و یا بتوانیم سخنور خوبی باشیم تا به راحتی ارتباط بگیریم و آن را قوی و مستحکم کنیم.
اما باید این را بدانیم که ما وقتی شخصی را میبینیم، قبل از صحبت کردن و برقراری ارتباط به وسیله کلام و فن بیان خودمان، از حرکات بدن و حالات دستان و چهره او پیام هایی را متوجه میشویم و سپس تصمیم به حرف زدن و چگونه صحبت کردن با او فکر میکنیم و یا منصرف میشویم از برقراری ارتباطی که میخواستیم بگیریم…
زبان بدن بخش عمده ای از ارتباطات مارا تشکیل میدهد و جایگاه مهمی دارد.
زبان بدن در متن زندگی ما جریان دارد از ارتباطات ساده و روز مره گرفته تا مذاکرات پیچیده که در نتیجه ای که ما میخواهیم بسیار تاثیر گذار است.
با یادگیری زبان بدن می توانیم پیام بهتری ارسال و دریافت کنیم. به بیان دیگر وقتی زبان بدن را یادبگیریم میتوانیم کنترل بیشتری در ارتباطات و تاثیر آن داشه باشیم. زمانی که صحبت میکنید میتوانید به وسیله زبان بدن حرف و کلام خودتان را تاکید کنید که به این صورت اثر گذاری آن را بیشتر کرده اید.
جالب است بدانید پروفسور آلبرت محرابیان استاد دانشگاه UCLA کارشناس موضوعات روانشناسی کلامی و غیر کلامی است واز یک خانواده ارمنی در ایران متولد شده است و بیشتر به همین عنوان ارتباط کلامی و غیر کلامی شناخته شده است. ایشان تحقیقاتی انجام داده اند که نتایج آن در سراسر جهان بازتاب پیدا کرده است، ازجمله این تحقیق که در کتاب های آقای برایان تریسی آمده است.
در این پژوهش پروفسور میزان اثر گذاری در ارتباط ما را به سه بخش تقسیم کرده اند:
* کلام
* لحن صدا
* زبان بدن
همانطور که میدانید بیشتر افراد و سخنوران و اساتید فن تمرکز خود را روی کلام میگذارند اما موضوع متحیر کننده این است که کلام کمترین تاثیر را در ارتباطات دارد و تنها سهم آن فقط ۷% است. در حالی که لحن صدا ۳۸% و زبان بدن ۵۵% از این تاثیر گذاری را دارند.
با همه این توصیفات شاید برای ما واضح گشته که چرا اکثر مردم تماشای تلویزیون رو به رادیو و رادیو رو به کتاب ترجیح میدهند
وضع عاطفی را بدن ما منعکس میکند وهر حرکت ما میتواند بیان گر یک احساس باشد.
برای مثال تا کنون اتفاق افتاده که با دوستی هستید و یک دفعه متوجه تغییر حالت او میشوید و از او میپرسید که چه شد یهو اینطور شدی؟ و دوست شما بدون اینکه لحن او نسبت به قبل تغییری پیدا کند میگوید هیچی!!
شما این تغییر حالت را از لحن او متوجه نشده اید زیرا لحن همان لحن است و تغییری نکرده است و شما این تغییر حالت را از زبان بدن او متوجه شده اید.
بنابر این متوجه شدیم که بدن ما میتواند نشانگر احساسات درونی و نوع ارتباطات ما باشد
شاید این اشتباه را بکنیم که فلانی برای اینکه از دوران کودکی خوب بوده به راحتی میتواند از این مهارت استفاده کند و تاثیرگذاری اش را بیشتر کند و یا برای اینکه از کودکی دارای این مهارت بود توانسته الان موفق شود.
همانطور که میبینید زبان بدن ارثی نیست که در شخصی در بدو تولد باشد و در آینده از فواید آن بهره ببرد و در شخص دیگری این ویژگی نباشد.
بله ممکن است شخصی خوب بتواند از زبان بدن خود در تاثیر گذاری و ایجاد ارتباط کمک بگیرد، اما لزوما به این معنا نیست که بقیه افراد از این مهارت عالی و زیبا محروم باشند، با کمی مطالعه درباره حرکات و پیام های آن وهمچنین سعی در به عمل رساندن این حرکات در مکان مناسبش می تواند به ما کمک کند تا زبان بدن را در ذهن به راحتی ملکه کنیم.
نکته خیلی مهمی که باید به آن توجه نمود این است که با دیدن یک حرکت ما نمیتوانیم به حالات و احساسات شخص مقابل برسیم و باید مجموع آن ها را زیر نظر بگیریم و ارتباط بین آن ها را بسنجیم.
مثلا دست به سینه نشستن همیشه حالت تدافعی را نشان نمیدهد. شاید آن شخص سردش شده و اینگونه نشسته پس همیشه یک حرکت نمیتواند مارا به یقین برساند…