در اولین مقاله از سری مقالات عدم تغییر سه مورد از دلایلی رو که باعث میشدند تا شخص با وجود آگاهی بالایی که داره، اما هیچگونه تغییر مثبت و پیشرفتی نداشته باشه، باهم مرور کردیم.
در این مقاله قصد داریم به ادامه این دلایل بپردازیم و راهکارهای موثر برای رفع این مشکل رو به شما ارائه کنیم.
مشکلی که دامن گیر اغلب ما هست و باعث شده از دستیابی به خیلی از اهداف و آرزوهامون جا بمونیم و حتی گاهی با حسرت به پیشرفت ها و موفقیت دیگران نگاه کنیم و از خودمون بپرسیم ” چرا من نباید به جای اون شخص باشم؟”
فکر میکنم این سوال برای خیلی از ما کاملا ملموس هست و حتی میتونیم با تمام وجود حسرتی که پشت این جمله پنهان شده، درک کنیم.
برای اینکه با این دلایل بیشتر آشنا بشید و بتونید از این مانع عبور کنید بهتون توصیه میکنم مقاله زیر رو مطالعه کنید تا با بقیه دلایل عدم تغییر و البته راه های تغییر کردن آشنا بشید…
یکی از دلایل مؤثر و مهم که در مبحث عدم تغییر و دگرگونی باید بهش توجه داشته باشیم این هست که ما عادت کردیم که در مقابل بعضی رفتار ها و واکنش های اشتباهی که از خود بروز میدیم ، توسط دیگران تحسین یا تأیید بشیم. به عنوان مثال فردی رو تصور کنید که از مشکل خجولی رنج میبره. این فرد زمانی که در جمع حاضر هست دچار استرس میشه و توانایی خروج از منطقه امن ذهنی خود و ارتباط برقرار کردن با دیگران رو نداره.
بنظر شما دیگران در مورد این شخص چه فکری میکنند ؟
آیا اصلا برای خروج این شخص از این حالت به اون کمکی میکنند ؟
اکثر مواقع، خیر.
بلکه به جای کمک و ارائه راهکار مدام این شخص رو مورد تعریف و تمجید قرار میدن و از القاب و الفاظی مثل:نجیب، متین، باوقار، محجوب و …. برای توصیف شخصیت این فرد استفاده میکنند. وقتی که فرد مورد نظر، این کلمات و توصیفات رو از زبان اطرافیان میشنوه، به مرور زمان به این باور میرسه که این ویژگی نه تنها ایرادی نداره، بلکه خیلی هم مثبت و خوب هست بنابراین هرگز برای رفع اونها تلاشی نمیکنه.
پینشهاد ما برای شما این هست که هر زمان در چنین شرایط هایی قرار گرفتید، اقدام به تنظیم یک جدول کنید.
مزایا و معایبی که ویژگی مورد نظر برای شما به همراه میاره در این جدول یادداشت کنید. و بعد با توجه به اونها تصمیم بگیرید که آیا باید به این رفتار ادامه بدید یا خیر؟
آیا تحسین و تمجیدهای گذرایی که از زبان دیگران میشنوید، ارزش این رو داره که از خیلی مسائل دیگه چشم پوشی کنید؟
فکر میکنم با این روش تا حد زیادی میتونید خودتون و ذهنتون رو از این باورهای نادرست رها کنید.
زمانی که با بعضی از افراد درباره تغییر کردن صحبت میکنیم، فوراً زبان به انتقاد باز میکنند و عالم و آدم رو مقصر جلوه میدن تا به نحوی خودشون رو از زیر بار این مسئولیت بزرگ بیرون بکشند. آدم هایی که دلشون میخواد دنیا رو تغییر بدن اما هنوز هم نمیدونند برای تغییر جهان اطرافشون ابتدا باید از تغییر جهانی که درون خود دارند، آغاز کنند. بهترین راه این هست که در ابتدا رسالت زندگی خودتون رو کشف کنید. به جای اینکه مدام دنبال پیدا کردن عیب و نقص های دیگران باشیم ، یکبار هم واقع بینانه و منطقی به دنبال نقص و کاستی های خودمون بگردیم و برای رفع اونها تلاش کنیم.
همین حالا دست به کار بشید. یک قلم و کاغذ بردارید و تمام ایراداتی که فکر میکنید در وجودتون هست، یادداشت کنید. لطفا نه خیلی به خودتون سخت بگیرید و شخصیتتون رو کاملا زیر سوال ببرید و نه خیلی بیش از حد نسبت به خودتون مهربانی به خرج بدید.
تأکید میکنم لطفا واقع بینانه عمل کنید.
وقتی که ایرادات رو پیدا کردید، نوبت به ارائه راه حل ها میرسه. مقابل هر یک از مشکلات، عاملی که فکر میکنید در به وجود آمدن این ویژگی اخلاقی شما، مؤثر بوده، یادداشت کنید . و بعد برای هر کدام یک راهکار برای بهتر شدن ارائه بدید.
اگر جایی حس کردید که به تنهایی نمیتونید از پس این مشکل بربیاید، حتما با یک فرد اصلح مشورت کنید و کمک بگیرید.
توجه داشته باشید: راه حل هایی که ارائه میدید حتما قابل اجرا باشند تا بتونید به اونها عمل کنید.
امیدوارم متوجه اهمیت این موضوع شده باشید که تا وقتی شما تغییر نکنید، جهان اطرافتون و انسان هایی که با اونها در ارتباط هستید نیز تغییری نخواهند کرد.
تا به حال درباره این حقیقت که در وجود هر انسانی چندین نوع سد مقاومتی وجود داره تا بتونه جلوی تغییر شخص رو بگیره، چیزی شنیدید؟
این موانع به چهار دسته تقسیم شده اند که شامل موارد زیر هستند:
* مخالفت با حقیقت : بارها تجربه این رو داشتیم که حقیقتی رو میدونیم و یا حداقل بعدها متوجه اون شدیم، اما هیچ وقت به این موضوع اعتراف نکردیم. کمترین انعطاف پذیری رو از خودمون نشون میدیدم و سعی میکنیم تا حد امکان مقاومت کنیم.
* ابراز تنفر و انزجار: بعضی مواقع سعی میکنیم با داد و بیداد از زیر بار حقایق فرار کنیم. میدونیم که اگر به نکاتی عمل کنیم، زندگی بهتر و شادتری خواهیم داشت و حال خوبی رو تجربه خواهیم کرد. اما باز هم زمانی که دیگران این نکات رو به ما یادآوری میکنند، تمام تلاشمون رو به کار میگیریم تا با داد و بیداد کردن و حتی قهر کردن از زیر بار این حقایق شانه خالی کنیم.
* چانه زنی : دنبال تخفیف گرفتن برای خودمون هستیم. به عنوان مثال میدونیم که پرخوری کردن برای ما عواقب تلخی خواهد داشت اما باز هم برای خوردن یک قاشق اضافه اصرار داریم و مدام سعی داریم با این روش برای خودمون امتیاز کسب کنیم.
* قبول داریم اما عمل نمیکنیم: حقیقت رو قبول داریم و هرجا هم می نشینیم شروع به سخنرانی درباره موضوع مور نظر میکنیم و کلی کلمات درشت پشت سرهم ردیف میکنیم اما دریغ از ذره ای عمل کردن به این همه حرف ها.
برای عبور از این موانع بهترین روش تلنگر زدن به خودتون و روراست بودن هست.
لطفا با خودتون رو راست و صادق باشید.حسرت هایی رو که بارها بخاطر این پشت گوش اندازی ها نصیبتون شده مرور کنید و یکبار تصمیم جدی بگیرید تا از این سدها عبور کنید.
تغییر کردن شاید سخت و در ابتدا حتی کمی تلخ باشه و ممکن هست بارها با شکست هم روبه رو بشید. اما مطمئن باشید بالاخره به موفقیت خواهید رسید و لذت یک زندگی درست رو تجربه خواهید کرد.
حتما نظراتتون رو درباره موضوع مقاله با ما به اشتراک بگذارید و اگر راهکار دیگری مد نظرتون هست ،حتما برای ما بنویسید…