هميشه مقداری دلگرمی داخل جيبت بايد باشد که اگر ناگهان در خيابان، يا در گوشهی يک کافه، يا حتی در خواب، سرمای نااميدی به سراغت آمد، يا بغضی دهانت را تلخ کرد، دلگرمیت را از جيب در بياوری؛ گوشهی دهانت بگذاری تا آرام آرام شيرينيش در وجودت بپيچد؛ يا مثل ژاکتی گرم دور خودت بپيچی و منتظر تابش خورشيد بمانی...
متنی که تا اینجا خواندید، بخشی از کتاب "نکتههای کوچک زندگی" بود.
و اما بعد...
این دلگرمی، برای هر کسی جنس خاص خودش رو داره! یکی با ورزش حالش بهتر میشه، یکی با کتاب خوندن، یکی دیگه با ساز زدن یا آهنگ گوش کردن... مثلا برای خود من، وقتی مغزم پر از دغدغه و کلافگی باشه، مینویسم! از کلافگیهام، از دغدغههام، از تصمیمهایی که دارم، از امیدها و آرزوهام. از هرچی که به فکرم برسه و از قلمم در بیاد.
اما یه کار دیگه هم هست که میتونه حال هر کسی رو خوب کنه! اونم اینه که یه روز که حالمون به خودیِ خود خوب هست، یه لیست از چیزهای کوچکی که توی زندگی داریم و بابتشون شاد هستیم بنویسیم! هروقت چیز جدیدی پیدا کردیم هم بهش اضافه کنیم. انقدر این کارو انجام بدیم تا به یه لیست از کارها، خاطرات، وسایل، آدما و .... برسیم. یه لیست 40-50 آیتمی
موهبت این لیست، تا وقتی که حالت خوب نباشه مشخص نمیشه! اما روزی که به اون دلگرمیه نیاز پیدا کردی، کافیه که لیست رو از جیبت در بیاری و یه نگاه بهش بندازی :)
همین الآن! چندتا چیز توی زندگیتون هست که بابتش میتونین شاد و رضایتمند باشین؟ بابت چه چیزایی میتونین از کائنات سپاسگزار باشین؟ نیازی نیست شرایط زندگیتون همین الآن خیلی خوب باشه تا بتونین شروع به نوشتن لیستتون بکنین! از همین الآن میتونین شروعش کنین.
از خودم شروع میکنم:
شما هم 3 دلیل برای بهتر شدن حال خودتون اینجا بنویسین. بیاین به هم برای حال خوبمون ایده بدیم :)