حکومت ها انواع مختلفی دارن از پادشاهی تا دموکراسی و... تو این مطلب به زبان ساده تفاوت آنها را خواهیم گفت
از دیدگاه ارسطو جکومت ها انواع زیر را دارن
حکومتی که صلاح عموم را در نظر داشته باشد،اگر به دست یک تن اعمال شود،حکومت پادشاهی نام دارد.اگر به دست گروهی از مردم اعمال شود، آریستوکراسی خوانده میشود و اما حکومتی که پروای خیر و صلاح همگان را دارد و به دست اکثریت اداره میشود، دارای همان نامی است که عنوان مشترک همه انواع حکومت است یعنی پولیتی(جمهوری)
ارسطو متقابلا به بیان سه نوع نادرست حکومت، یعنی حکومت استبدادی،الیگارشی و دموکراسی میپردازید و میگوید این سه نوع حکومت از انحراف سه نوع حکومت درست(پادشاهی،آریستوکراسی و جمهوری) به وجود آمدند.
در این صورت است که حکومت پادشاهی به حکومت استبدادی،حکومت اریستوکراسی به حکومت الیگارشی و حکومت جمهوری به حکومت دموکراسی مبدل میگردد.
با توجه به تعریف بالا حکومت جمهوری اسلامی یعنی حکومتی که صلاح عموم مردم را در نظر دارد و توسط اکثریت مردم اداره میشود + قوانین آن طبق قوانین اسلامی نگاشته شده است.
تو اینجا سوالم بیشتر در رابطه با اسلامی بوددن است تا جمهوری بودن!
ما معتقد هستیم خداوند جهان را در نظم افرید به طوری که از ریز ترین چیز عالم مثل اتم تا بزگرگترین چیز عالم مثل کیهان در نظم است. شما اگر به طبیعت و شبانه روز نگاه کنید چیزی جز نظم نمیبینید! و جالب این جاست هر جایی در این نظم انسان وارد شده نظم را بهم ریخته و طبیعت را آلوده کرده که هم خود و هم دیگر موجودات را در این آلودگی اسیر کرده است.
در واقع خدایی که برای طبیعت نظم قرار داده برای انسان و جامعه هم نظم قرار داده! این نظم در قالب احکام به شکل دین برای انسان فرستاده شده ولی از آنجایی که انسان مختار به انتخاب است معمولا پی حوس ها و طمع های خود رفته تا نظم جهانی!
از این رو در نظام جمهوری اسلامی «احام اسلام» را نیز در قانون گذاری مد نظر قرار دادند تا انسان به آن نظمی که انتظارش را میکشید نزدیک شود.
اگر یک نگاهی به اطراف و به آرمان های وسیع جمهوری اسلامی بندازیم میبینیم که هنوز بسیار راه دارد تا به آن ارمان برسد. اگر به عقب و گذشته نگاه کنیم میبنیم راه زیادی را هم پیموده! شاید گاهی تند و گاهی آهسته پیش رفتیم ولی برخلاف بقیه انقاب ها از مسیر خود منحرف نشدیم! جان دادیم،آرمان ندادیم. سختی کشیدیم ولی رها نکردیم. رسیدن به قله اصلا ساده نیست اگه بود الان همه ام یکبار اورست را فتح کرده بودیم! ولی نشدنی هم نیست همونطور که عده به قبلا به قله رسیدن...
پس با هم پیش به سوی آزادی! آزادی از بند جهالت انسان که هم خودش را و هم طبیعت را به نابودی کشانده...