کلمات کلیدی: عصرهای بازاریابی (IT، رویا، خلاقیت)، داستانگویی، آیدا (AIDA)، جلب توجه/اورنس (قلاب)، علاقه/اعتماد، دیزایر/امکان، نقطه مطلوب (امضا/تکرار)، همذات پنداری، رسانه ذهنی/مادی، ترس از اشتباه.
• محتوای اصلی: توضیح میدهد که در عصر جدید، خلاقیت و داستانگویی رکن اصلی تأثیرگذاری است. تشریح الگوی AIDA برای ساخت محتوای موثر (شروع با جلب توجه و پایان با اقدام). همچنین، مفهوم نقطه مطلوب (ویژگی منحصر به فرد تکرار شونده) برای تمایز برند معرفی میشود
اول یک سؤال ازت دارم (ذهن رو فعال کنیم):
🔹 به نظرت چرا بعضی پیجها با اینکه حرفهای نیستن، انتخاب میشن
ولی بعضی پیجهای خیلی خفن دیده نمیشن؟
جواب متن:
چون مردم فقط «اطلاعات» نمیخرن،
مردم داستان + احساس + هویت میخرن.
این متن داره میگه ما الان همزمان تو ۳ عصر زندگی میکنیم:
عصر آیتی (دسترسی، سرعت، آنلاین بودن)
عصر رویا (داستان، معنا، حس)
عصر خلاقیت (نحوهی ارائه، اجرا، فرم)
📌 اگر فقط آنلاین باشی = معمولی
📌 اگر آنلاین + داستان داشته باشی = جذاب
📌 اگر آنلاین + داستان + خلاقیت اجرایی = انتخاب میشی
دو تا کافه داریم:
کافه A:
چای = چای
قیمت = ارزون
توضیح = «چای داغ»
کافه B:
چای = همون چای
ولی میگه:
«این چای، چای قرار اول عاشقهاست…
قدیما وقتی دو نفر دلشون میلرزید، اول چای میآوردن…»
❓سؤال:
تو قرار مهم کدوم رو انتخاب میکنی؟
📌 نکته طلایی:
مردم به خاطر چای نمیخرن،
به خاطر داستانی که با چای میسازن میخرن.
تو:
تولید محتوا
آموزش
دوره
برند شخصی
مخاطب مرد
حوزه اعتمادبهنفس / جذب / ذهنیت
❌ اگر فقط بگی:
«۵ تکنیک افزایش اعتمادبهنفس»
نتیجه: مثل بقیه
✅ اگر بگی:
«این تکنیکی بود که خودم وقتی ۳ سال نتونستم با هیچ زنی ارتباط بگیرم، نجاتم داد…»
📌 همون محتواست
📌 ولی داستان = عصر رویا
✍️ اینو بنویس (حتی کوتاه):
جملهی خشکِ آموزشی تو:
«من به آقایان کمک میکنم اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشند.»
حالا تبدیلش کن به نسخه داستانی:
راهنما:
یک «قبل»
یک «بعد»
یک «احساس»
مثال:
«بیشتر مردایی که میان پیش من،
قبلش بلد نیستن نگاه کنن، حرف بزنن، یا دیده بشن…
کار من اینه که این آدمو تبدیل کنم به مردی که وقتی وارد فضا میشه، حسش دیده میشه.»
✍️ نوبت تو:
نسخهی داستانی جملهی خودتو بنویس.
متن میگه:
اگر جلوی موج بایستی، موج میزنه تو صورتت
اگر سوار موج شی، جلو میافتی
عصر صنعت → آژانس
عصر آیتی → اسنپ
عصر رویا → برند شخصی + داستان
عصر خلاقیت → فرم خاص، امضا
❌ مشکل خیلیها:
«قبول دارن اینترنت مهمه، ولی هنوز صنعتی فکر میکنن»
به این سؤال جواب بده:
❓ اگر مخاطب بگه:
«چرا تو؟ چرا پیج تو؟»
❌ جواب بد:
«چون حرفهایام»
✅ جواب درست (طبق متن):
«چون من داستان تو رو قبل از اینکه خودت بفهمی، زندگی کردم…»
✍️ حالا جملهی مخصوص خودت رو بنویس:
«چرا مخاطب باید داستان من رو دنبال کنه؟»
📌 فرمول متن اینه:
دسترسی (IT)
➕ داستان (رویا)
➕ اجرای متفاوت (خلاقیت)
= برند انتخابشونده
یا به زبان خودت:
محتوا بدون داستان = اطلاعات
داستان بدون اجرا = حرف قشنگ
این دوتا با هم = پول، نفوذ، برند
🎯 مأموریت:
یک پست یا ویدئو آیندهات رو اینجوری طراحی کن:
شروع با داستان شخصی یا مشاهدهشده
وصلش کن به درد مخاطب مرد
آخرش یک جمله احساسی + کاربردی
مثال پایان:
«اگه حس میکنی دیده نمیشی،
مشکل تو صدا یا چهره نیست…
مشکل اینه که هنوز داستانت رو نگفتی.»
کاربرد:
وقتی یک آموزش، تکنیک یا نکته داری ولی میخوای تبدیلش کنی به محتوای انتخابشونده، احساسی و برندساز.
تو یک استراتژیست محتوای عصر رویا و خلاقیت هستی. من یک آموزش یا نکته دارم که ذاتاً آموزشی و خشک است. وظیفه تو این است که آن را طوری بازآفرینی کنی که: 1. آموزش مستقیماً گفته نشود، بلکه در دل داستان منتقل شود 2. مخاطب احساس کند «این داستان شبیه زندگی من است» 3. یک تضاد واضح بین «قبل» و «بعد» ایجاد شود 4. آموزش بهصورت غیرمستقیم و کشفشونده منتقل شود 5. محتوا حس هویت بدهد (مخاطب بگوید: این مال من است) ساختار خروجی: - شروع با یک موقعیت واقعی یا احساسی - توصیف یک درد پنهان (نه کلیشهای) - چرخش داستانی (Insight) - پیام نهایی بدون آموزش مستقیم این آموزش خام من است: [اینجا آموزش یا نکته را وارد کن] خروجی را محاورهای، مردانه، و قابل استفاده برای ریلز یا کپشن بنویس.
کاربرد:
برای معرفی خودت، پیجت، کارت، دورهات — بدون اینکه فروشنده به نظر بیای.
تو یک معمار داستان برند شخصی هستی. بر اساس اصول عصر IT، عصر رویا و عصر خلاقیت: - من فقط نمیخواهم بگویم چه کار میکنم - میخواهم داستانی بسازم که مخاطب در آن خودش را ببیند - تمرکز روی «چرا من انتخاب میشوم» است نه «من چه بلدم» اطلاعات من: - حوزه فعالیت: [مثلاً اعتمادبهنفس مردان] - مخاطب هدف: [مثلاً مردانی که دیده نمیشوند] - درد اصلی مخاطب: [اینجا بنویس] - تجربه یا تفاوت من: [اینجا بنویس] خروجی: 1. یک داستان کوتاه که با «من هم مثل تو بودم» شروع شود 2. نشان دهد مشکل فقط تکنیک نیست، هویت است 3. من را بهعنوان راهنما (نه استاد) معرفی کند 4. پایانبندی احساسی و عمیق داشته باشد لحن: محاورهای، واقعی، بدون اغراق، مردانه.
کاربرد:
برای اینکه محتوایت «همزمان با زمانه» باشد، نه عقبتر.
تو یک تحلیلگر موجهای فرهنگی و محتوایی هستی. هدف: کمک کن محتوایی تولید کنم که: - فقط آموزشی نباشد - فقط انگیزشی نباشد - بلکه سوار موج زمانه باشد حوزه من: [حوزه خودت] مخاطب من: [مخاطب] لطفاً: 1. بگو مخاطب من الان از چه چیزهایی خسته شده 2. چه نوع محتواهایی دیگر جواب نمیدهد 3. چه زاویهای هنوز کماستفاده و تشنه است 4. یک ایده محتوایی بده که ترکیب «رویا + خلاقیت» باشد 5. توضیح بده چرا این ایده انتخابشونده است نه مصرفی خروجی باید عملی و قابل اجرا برای اینستاگرام یا ویدئو باشد.
کاربرد:
وقتی میخوای مخاطب احساس کنه این محتوا «مال منه».
تو متخصص ساخت هویت در محتوا هستی. میخواهم محتوایی بسازی که: - مخاطب فقط یاد نگیرد - بلکه احساس کند «این منم» موضوع محتوا: [اینجا موضوع] وظیفه تو: 1. یک باور پنهان مخاطب را شناسایی کن 2. آن را به زبان خودش بیان کن 3. نشان بده این مشکل مشترک خیلیهاست (اتصال عمومی) 4. محتوا را طوری بنویس که مخاطب بگوید: "دقیقاً منم" ساختار: - جمله آینهای (انعکاس حال مخاطب) - تشدید حس - آرامش دادن - معنا دادن لحن: صمیمی، مردانه، بدون نصیحت.
کاربرد:
وقتی بخوای دقیقاً خروجی بگیری.
بر اساس این اصل: «مردم به خاطر اطلاعات نمیخرند، به خاطر داستان و هویت انتخاب میکنند» از این ورودی: [اینجا خلاصه ایده یا آموزش] برای من این خروجیها را تولید کن: 1. سناریو ریلز 45 تا 60 ثانیهای 2. نسخه کپشن احساسی 3. جمله هوک شروع 4. جمله ماندگار پایان قوانین: - آموزش مستقیم ممنوع - داستان و احساس الزامی - مخاطب باید خودش نتیجه بگیرد - پایانبندی عمیق، نه CTA فروش لحن: واقعی، تجربهمحور، مردانه.
تو با این پرامپتها:
❌ محتوا «تولید» نمیکنی
✅ محتوا «استخراج» میکنی از تجربه، درد، داستان