بر اساس آموزه های دینی، سنت عمل و عکس العمل بر جهان هستی حاکم است و بین اعمال انسانی و حوادث بعدی ارتباط تامی وجود دارد. اگر کسی در زندگی دنیوی خوب باشد. آثار خوب بودن را در دنیا خواهد دید و اگر بدکار باشند، حاصل اعمال بد خود را تا اندازه ای در دنیا می بینند.
این که هر عملی، عکس العملی و هر کنشی، واکنشی دارد تنها به فیزیک مربوط نیست، بلکه مسایل اجتماعی را هم شامل میشود و بین اعمال نیک و بد انسان و حوادث و اتفاقات دنیوی ارتباط هست و نتیجه عمل هر کسی به خود او برمی گردد، آن کس که نیکی می کند در زندگیش خیر می بیند و سعادتمند می شود و آن کس که ستمگر و شرور است، دیر یا زود نتیجه عمل خود را می چشد. در قرآن مجید بارها به نکته تأکیده شده است: « مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ؛ هر كس كار شايسته كند به سود خود اوست و هر كس کار بد كند به زيانش باشد سپس به سوى پروردگارتان برگردانيده مى شويد.»(جاثیه، آیه1۵) ویا آیه: « مَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْهَا وَ مَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْهَا وَ كَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقِيتًا؛ هر كس شفاعت پسنديده كند براى وى از آن نصيبى خواهد بود و هر كس شفاعت ناپسنديده اى كند براى او از آن [نيز] سهمى خواهد بود و خدا همواره به هر چيزى تواناست.»(نساء، آیه۸۵) و آیه: « مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاكيزه اى حيات می بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مى دادند پاداش خواهيم داد.»(نحل، آیه۹۷)
با توجه به آیات فوق چنین تصور می شود که این عکس العمل تنها به خود انسان باز می گردد و عامل عمل به تنهایی نتیجه خوب یا عمل خود را می بیند؛ در حالی که به تصریح آیات دیگر، آثار خوب و بد اعمال انسان ها به اولاد و اعقاب او نیز می رسد: « وَ أَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا وَ كَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَ يَسْتَخْرِجَا كَنْزَهُمَا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ وَ مَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ذَلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ صَبْرًا؛ و اما ديوار از آن دو پسر يتيم در آن شهر بود و زير آن گنجى متعلق به آن دو بود و پدرشان [مردى] نيكوكار بود پس پروردگار تو خواست آن دو به حد رشد برسند و گنجينه خود را كه رحمتى از جانب پروردگارت بود بيرون آورند و اين [كارها] را من خودسرانه انجام ندادم اين بود تاويل آنچه كه نتوانستى بر آن شكيبايى ورزى.»(کهف، آیه۸۲) آن چنان که از ظاهر آیه استنباط می شود صالح بودن پدر آن دو یتیم در اراده خدای تعالی به اینکه به آن دو رحمت فرستد، دخالت داشته است.
بی جهت نیست که خدای تعالی چندین بار مومنین را به سبقت در کارهای خیر امر فرموده است: « وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ و براى هر كسى قبله اى است كه وى روى خود را به آن [سوى] مى گرداند پس در كارهاى نيك بر يكديگر پيشى گيريد هر كجا كه باشيد خداوند همگى شما را [به سوى خود باز] مى آورد در حقيقت خدا بر همه چيز تواناست.»(بقره، آیه۱۴۸)