هر انقلاب و حرکتی که در اجتماعی به وقوع می پیوندد فرهنگ جدیدی را به همراه می آورد. یکی از مهمترین عناصر فرهنگ، ادبیات است که نشانگر روحیّات و بیانگر ذوق و استعداد ملل در روند زندگی اجتماعی است. در این راستا، ادبیات هر ملّت و کشوری موضوعات بخصوصی برای خود دارد ؛یعنی شاعران و نویسندگان خمیر مایۀ سخن خود را از موضوعات مختلفی که جریانات و اتفاقات پدید می آورد، می گیرند.
انقلاب اسلامی که ـ با توجه به پویایی اش در تمامی عرصه های درونی و جهانی ـ دیدگاه های جدیدی را ارائه داده و می دهد در عرصۀ ادبیات نیز حرف های تازه ای دارد که این مضامین از ابداعات ادبیات انقلاب اسلامی است و مسبوق به سابقه نمی باشد از آن جمله می توان به واژه های استضعاف، استکبار، استعمار و استثمار اشاره کرد
این واژه ها ریشه در قرآن دارد که با توجه به بهره مندی انقلاب اسلامی از فرهنگ قرآنی در ادبیات این دوره مدّنظر قرار گرفته است می باشد. بحث ظالم و مظلوم و یاری مظلوم و دشمنی با ظالم و ظلم ستیزی کم و بیش از صدر اسلام مطرح بوده است و علی (ع) در وصیتی خطاب به فرزندان گرانقدر خود می فرمایند: «کٌونا لِلظّالمِ خصماً و لِلمظلومِ عَوناً». حمایت رهبری انقلاب از مستضعفین باعث گردید که شاعران و نویسندگان این واژه ها را در آثار خود بکار گیرند.
استعمار و استثمار
سرزمین را که ایزد تاج بارکناش داد **** حـالیا بازش نگر شد عرصه پیکارها
این زمان موسی کفی باید که از حکمت زند **** برسر این زادگان سامری افسارها
این زمان مرحب کشی باید که بگشاید همی **** بازوی خیبر گشا بر طرد این غدارها
قایمی باید که بزداید به حکم ایزدی **** نقش استثمار از طغرای استعمارها
حمید سبزواری
استکبار و استضعاف
هزار توطئه بنیاد کرد استکبار **** هزار فاجعه باز آفرید مستکبر
نداشت آن همه نیرنگ گونه گون تأثیر **** نکرد آن همه کشتار و انفجار اثر
که هست رهبر ایران امین و دوراندیش **** که هست حامی مخلوق خالق اکبر
به کاخ ابلیس افتاد لرزه و لرزید **** چو بید برسر سودای خام از این صرصر
مگر ز وحدت مستضعفان به تنگ آمد **** که کرد نالۀ او گوش آسمان را کر؟ !...
مشفق کاشانی