دین اسلام مانند هر دین و فرهنگی، دارای حصار و محدودهای است. بر اساس روایات، این حصار، پس از اعلام ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) توسط پیامبر اکرم(ص)کامل گردید. زمانی که خداوند متعال فرمود: « الیومَ اکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ و اتمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی و رضیتُ لَکَمُ الاسْلامَ دیناً؛ امروز دین شما را برایتان کامل کردم، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و به اسلام به عنوان دین، راضی شدم.»(مائده، آيه3)
بی شک خروج از این محدوده، خروج از دین خداست. همچنین وارد نمودن قانون و یا شخص و یا حکمی در این محدوده و چارچوب، بدعت و مخالفت با امر خدا و حرام می باشد. کمال دین، با پذیرش همان مکمّلی صورت میگیرد که خداوند مقرّر فرموده است. در غیر این صورت، تمرّد و عصیان خواهد بود. متأسفانه اکثریت قابل توجهی از مسلمانان بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) این امر مهم را نادیده گرفته و برخلاف امر الهی و تاکید حضرت رسول(ص) به نتیجه جلسه شورای سقیفه تن داده و با خلیفه تعیین شده از سوی آنان بیعت نمودند.
بدین صورت اولین گام در ایجاد اختلاف و دو دستگی برداشته شد و مسلمان به دو گروه باقی ماندگان در بیعت غدیر(شیعه) و بیعت کنندگان با خلیفه اول(اهل سنت) تقسیم شدند. بعد از آن اختلاف در دیدگاه های کلامی و فقهی و... هر کدام به نوبه خود باعث جدایی مسلمانان از یکدیگر گردیدند به طوری که امروزه جهان اسلام به صدها فرقه تقسیم شده است.
اگر مسلمانان صدر اسلام ولایت حضرت علی(ع) را پذیرفته و در انجمن اهل بیت قرار می گرفتند مسلمانان امروز در مقابل دشمنان اسلام ید واحده بودند که متأسفانه چنین نشد. « فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَ سُبِیَ مَنْ سُبِیَ وَ اُقْصِیَ مَنْ اُقْصِیَ؛ گروهی به ظلم و ستم کشته شدند و عده ای اسیر و جمعی آواره و دور از وطن و از حق خود محروم شدند.»(دعای ندبه) بی دلیل نیست وقتی آدمی این تفرقه و برادرکشی را در جهان اسلام می بیند بی اختیار زمزمه می کند: « اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ؛ بار الها اول كسي را كه در حق محمد(ص) و آل محمد ظلم كرده لعنت كن و همچنین آخر كسى كه او را بر ظلم متابعت كرده است.»(زیارت عاشورا)