محمدرضا بیات
محمدرضا بیات
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

چارچوب ابزار سرمایه گذاری مبتنی بر درآمد(بر اساس مطالعه موردی لایترکپیتال)

سرمایه گذاری مبتنی بر درآمد نوعی ابزار تامین مالی شبه وام است که ضمانت بازپرداخت ندارد اما به دلیل پذیرفتن ریسک نکول،‌ نرخ بازگشت سرمایه بیشتری را نسبت به وام طلب می کند. محل بازپرداخت این تامین مالی درآمد شرکت سرمایه پذیر است. معمولا درصدی از درآمد به صورت ماهانه به عنوان بازپرداخت در نظر گرفته می شود و تا تامین سود مورد انتظار شرکت سرمایه گذار ادامه می یابد.

سرمایه گذار در این ابزار سرمایه گذاری برای اینکه معامله را به معامله ای جذابتر تبدیل کند، معمولا امتیازات دیگری را نیز درخواست می کند. امتیاز اختیار خرید درصدی از سهام با قیمتی مشخص، امتیاز موفقیت[1] برای مشارکت در رویدادهای نقدشوندگی، امتیاز مشارکت در جذب سرمایه بعدی از نوع سهامی و در نظر گرفتن تخفیف برای تیم سرمایه پذیر برای تسویه زودتر از موعد، از جمله این امتیازات است.

در مستندات شرکت لایترکپیتال مثال زیر به عنوان نمونه آمده است.


در این مثال مقدار سرمایه گذاری برابر با ۱۰۰ هزار دلار و نرخ رویالتی برابر با ۵ درصد و سقف بازپرداخت تا ۱.۶ برابر سرمایه برای بازپرداخت ۱۶۰ هزار دلار است.

این یک نمونه ساده از مشخصات یک تامین مالی مبتنی بر درآمد با واحد پولی دلار است. طبعا با در نظر گرفتن واحد پول ریال و انتظارات سرمایه گذارانی که با این واحد پول کار می کنند، این اعداد و ارقام متفاوت خواهد بود. در ادامه به بررسی ابعاد مختلف چارچوب ابزار سرمایه گذاری مبتنی بر درآمد پرداخته می شود.

مقدار سرمایه گذاری

این پارامتر بیان کننده سرمایه ای است که به شرکت سرمایه پذیر تزریق می شود. در ابزار سرمایه گذاری مبتنی بر درآمد معمولا این سرمایه به صورت یکجا و در یک قسط به شرکت تزریق می شود.

یک نکته مهم در مقدار سرمایه گذاری، تناسب آن با درآمد ماهانه شرکت است به گونه ای که بازپرداخت اصل و سود مورد انتظار از محل درآمد شرکت ممکن باشد.

یک قاعده سرانگشتی وجود دارد که در مستندات شرکت لایترکپیتال نیز بدان اشاره شده که میزان بدهی یک شرکت در طی یک سال نباید از ۳۳ درصد درآمد آن بیشتر باشد. در واقع این یک شاخص سرانگشتی سنجش سلامت یک کسب و کار است. بنابراین توصیه می شود مقداری که برای یک شرکت بدهی ایجاد می شود از این قاعده تبعیت کند.

نرخ رویالتی

این نرخ بیانگر درصدی از درآمد شرکت است که برای بازپرداخت مورد استفاده قرار می گیرد. این عدد معمولا مقداری اندک است و میزان آن در مستندات شرکت لایترکپیتال عددی بین ۱ تا ۹ درصد است. طبعا این برداشت سرمایه نمی بایست در عملیات شرکت و در رشد شرکت خللی ایجاد کند. بنابراین شرکت باید از حاشیه سود ناخالص قابل توجهی برخوردار باشد که با برداشت مستقیم از درآمد شرکت، امکان هزینه کرد برای عملیات و رشد شرکت میسر باشد.

یک مثال ذکر شده در مستندات شرکت لایترکپیتال به این شکل است که اگر نرخ رویالتی برای شرکتی ۴ درصد از درآمد آن باشد و حاشیه سود ناخالص شرکت ۸۰ درصد باشد، کافی است شرکت درآمد خود را ۵ درصد رشد دهد تا بتواند هزینه رویالتی را پرداخت کند و نقدینگی کافی برای عملیات و رشد شرکت نیز در اختیار داشته باشد. در این شرایط شرکت در یک موقعیت با جریان نقدی مثبت[2] قرار گرفته است. لذا با استفاده از این مثال می توان این قاعده را نیز بیان کرد که ابزار تامین مالی مبتنی بر درآمد، اثر مثبت قابل توجهی خواهد داشت وقتی که نرخ رویالتی از حاصلضرب رشد درآمد در حاشیه سود ناخالص شرکت کمتر باشد.

سقف بازپرداخت

این پارامتر بیانگر ضریبی است که سرمایه گذار در مدتی معین (که به آن زمان بلوغ[3] گفته می شود) تا سقف این ضریب از مقدار سرمایه گذاری خود می تواند از محل درآمد شرکت برداشت نماید. در مستندات شرکت لایترکپیتال برای دوره بلوغ ۳ تا ۵ ساله این ضریب برابر با ۱.۳ تا ۲.۵ در نظر گرفته شده است. این ضرایب با واحد پولی دلار در نظر گرفته شده اند. با در نظر گرفتن واحد پولی ریال، نرخ تورم و بازده مورد انتظار سرمایه گذاری، ضرایب متفاوتی برای بازگشت سرمایه به دست می آید که در جدول زیر آمده است.

ضریب سقف بازپرداخت برای نرخ های بازدهی سالانه و دوره های بلوغ مختلف


همانطور که در جدول بالا مشاهده می شود با در نظر گرفتن نرخ بازده مورد انتظار از ۳۰ تا ۸۰ درصد، برای بازه های یک تا پنج ساله، سقف بازپرداخت از اعداد ۱.۳ تا ۱۸.۹ به دست آمده است. البته با توجه به اینکه در این مدل سرمایه گذاری، ریسک سرمایه گذاری مشابه سرمایه گذاری سهامی نیست و کمتر است، پیشنهاد می شود سرمایه گذاران با بازدهی مورد انتظار حداکثر ۶۰ درصد سالانه از این ابزار سرمایه گذاری استفاده کنند.

مدت زمان بازپرداخت

این پارامتر بیانگر مدت زمانی است که برای برداشت از درآمد به میزان نرخ رویالتی در نظر گرفته می شود. در مستندات شرکت لایترکپیتال، این پارامتر که اصطلاحا به آن دوره بلوغ نیز گفته می شود، عددی بین ۳ تا ۵ سال در نظر گرفته شده است. پس از گذشت این مدت زمان یا برداشت از درآمد به میزان سقف بازپرداخت صورت گرفته است و یا این اتفاق نیفتاده است. در مستندات شرکت لایترکپیتال آمده که در صورتی که شرکت تا تاریخ بلوغ نتواند مطابق با سقف بازپرداخت، بازپرداخت را انجام دهد، شرکت به سرمایه گذار به میزان مبالغ پرداخت نشده تا سقف بازپرداخت بدهکار می ماند.

مجموع بازپرداخت

این پارامتر از حاصلضرب ضریب سقف بازپرداخت در مقدار سرمایه گذاری به دست می آید و بیانگر مقدار کل سرمایه ای است که سرمایه گذار با برداشت آن به اصل و سود حاصل از سرمایه گذاری خود دست پیدا می کند.

امتیازات مالی

ابزار تامین مالی مبتنی بر درآمد عمدتا بازدهی کمی بالاتر از نرخ بدون ریسک را با پذیرفتن ریسک کمتر نسبت به سرمایه گذاری سهامی به دست می دهد. لذا برای استفاده سرمایه گذاران خطرپذیر از این ابزار تامین مالی، امتیازات مالی بیشتری را می توان در نظر گرفت که به جذابیت استفاده از این ابزار بیافزاید.

در این بخش به چهار مورد از امتیازاتی که می توان در پیشنهاد سرمایه گذاری به روش مبتنی بر درآمد گنجاند اشاره می شود. این چهار امتیاز عبارتند از وارانت، امتیاز موفقیت، مشارکت در جذب سرمایه بعدی و تخفیف تسویه زودتر از موعد.

وارانت

وارانت عبارت است از اختیار خرید سهام به قیمتی مشخص. طبعا شرکت سرمایه پذیر در هنگام جذب سرمایه به روش مبتنی بر درآمد، ارزشی را برای سهام خود متصور است. اما شرکت سرمایه گذار لزوما در حال حاضر ایده ای برای اینکه چگونه می تواند با سهامدار شدن روزی سهام خود را به فروش برساند ندارد ولی می خواهد این امتیاز را داشته باشد تا اگر روزی سهامدار شدن در شرکت امتیازی برایش ایجاد می کرد، بتواند تا درصد مشخصی از سهام را به قیمتی که مورد توافق طرفین باشد خریداری کند. سرمایه گذار با استفاده از گرفتن وارانت این اطمینان را حاصل می کند تا بتواند تا زمانی مشخص به میزانی مشخص از سهام شرکت را با قیمتی مشخص خریداری کند.

امتیاز موفقیت[4]

این امتیاز بیانگر این است که درصدی از معامله ای که منجر به رویداد نقدشوندگی در شرکت شود متعلق به سرمایه گذار باشد.

مشارکت در جذب سرمایه بعدی

گاها شرکت ها از ابزار تامین مالی مبتنی بر درآمد برای رسیدن به شرایطی استفاده می کنند تا تامین مالی سهامی را برایشان ساده تر کند و قدرت مذاکره آنها در سرمایه گذاری سهامی به عنوان مثال از نظر ارزشگذاری افزایش یابد. یکی از امتیازاتی که می توان برای سرمایه گذار یا سرمایه پذیر در نظر گرفت این است که سرمایه گذار مبتنی بر درآمد بتواند تا درصدی از هر معامله جذب سرمایه سهامی را مشارکت کند. این مشارکت می تواند به این صورت نیز باشد که سرمایه گذار مبتنی بر درآمد بتواند تمام سرمایه مورد نیاز در مرحله جذب سرمایه سهامی را تامین کند.[5]

تخفیف تسویه زودتر از موعد

سرمایه پذیر به صورت ماه به ماه درصدی از درآمد خود را صرف بازپرداخت سرمایه مبتنی بر درآمد می کند. می توان امتیازی برای شرکت سرمایه پذیر در نظر گرفت که در صورتی که تسویه خود را زودتر از موعد انجام دهد، به اندازه نرخ تورم تخفیف در میزان بازپرداخت در نظر گرفت. یا اینکه ارزش آتی بازپرداخت زودتر از موعد را با احتساب نرخ تورم در انتهای دوره بازگشت سرمایه به دست آورد و این ارزش آتی را مبنای رسیدن به سقف بازپرداخت قرار داد.

[1] Success fee

[2] Cash flow positive position

[3] Maturity

[4] Success fee

[5] Right of first refusal(RoFR)

برای تقویت کسب‌و‌کارهای فناوری تلاش می کنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید