این قسمت میخوایم دورهم بشینیم لَپه پاک کنیم. یا حداقل یچی نزدیک به اون. میخوایم تا حد امکان دونه های فیل خراب رو پیدا کنیم و مانع کاشته شدنشون توی مزرعه ی خلاق بشیم. و از طرفی میخوایم مانع رشد بیش از حد دانه های خراب و اشغال کردن فضاهای خالی تفکر خلاق بشن.
تو قسمت قبل بصورت مفصل به بحث "فضاهای خالی" پرداختیم. این قسمت قراره روی یه چیز متمرکز شه: چجوری فضاهای خالی تا حد امکان سیاه نشن؟.بعبارت دیگه؛ چیکار کنیم که خلاقیت منفی تا حد امکان توی ذهنمون کمرنگ شه. پس بریم سراغ ادامه داستان
اینجا میخوام رفتارهای خلاقانه رو به سه بَخش تقسیم کنم
خب... ما بصورت مستقیم نمیتونیم جلوی خلاقیت منفی رو بگیریم. درواقع طبق تعریفی که درمورد ناخودآگاه داشتیم؛ ناخودآگاه فرق بین بدی و خوبی رو بصورت شفاف نمیدونه. پس عملا ناخودآگاه بسته به شرایط؛ ممکنه خوب و بد رو باهم قاطی کنه.
و گاهی حتی پا رو از اینم فراتر میذاره و برای سیستم خلاق؛ اون رو - به وسیله یه سری توجیهاتِ بعضا عقلانی و قابل پذیرش - خوب جلوه میده. و ما اینجا لازمه سیستم خلاق رو بگونه ای رشد بدیم که بتونه اون خلاقیت تولید شده رو درست جهت بده یا حذف کنه.
سؤال:
درمورد اینکه چجوری به فضاهای خالی برسیم و مدیریتش کنیم تو قسمت قبل صحبت کردیم.
مهمترین کار اینه که اون فضاهای خالی رو تا حد امکان به سیستم خلاق نزدیک کنیم. کنترل کردن فضاهای خالی یجورایی تمرینی ان برای کنترل کردن سیستم خلاق در حالت عادی.
از طرفی ما باید هر لحظه سیستم خلاق رو بررسی کنیم و ببینیم هرقسمت از اون به چه شکلی رشد کرده و در چه وضعیتیه.
بهترین راه هم برای بررسی وضعیت سیستم خلاق؛ ایجاد فشار بصورت عمدی به هر بخشه. عملا تحت شرایط خاص قرار دادنش. زیر فشار قدرت تحمل هر بخش بصورت کامل مشخص میشه. و ظرفیت رشد هر بخش و تعادل بین بخش ها. بازم میگم که اهمیت داره که سیستم خلاق به صورت یکپارچه رشد کنه.
برای اینکه سیستم خلاق رو درست و با هدف درست تربیت کنیم لازمه بصورت کاملا کنترل شده تحت افکار و احساسات و فشارهای فکری خاص قرارش بدیم. و تمامی آموزه هایِ گذشته رو بصورت کاملا کنترل شده روی هر بخش پیاده سازی کنیم. در کنار اونها استفاده از ده اصلِ اصلیِ تئوریِ انتخاب به ما خیلی کمک میکنه. اون اصول چی هستن؟
ترکیب این اصول با مواردی که درمورد ناخودآگاه و تعاریف ایگو - Ego - مارو به یه نتیجه ی خیلی قشنگ میرسونن:
در کنار کنترل خلاقیت و تولید خلاقیت مؤثر؛ سیستم خلاق وظیفه ی "کنترل مرز بین واقعیت و خیال" توی ذهن ما و همچنین "اصلاح اولیه ی الگوهای رفتاری و فکریِ" ما رو به عهده داره. بعبارتی؛ 2تا کار میکنه
1. حفظ تعادل بین خیال (شامل رویا پردازی و دنیای مطلوب) با واقعیت های موجود. عملا کاری میکنه که ذهن بیش از حد تو خیالات غرق نشه و ازطرفی کمک میکنه ما به یه رباتِ بدونِ خلاقیت تبدیل نشیم.
2. پیش زمینه سازی ذهنی برای اصلاح اولیه ی رفتارهامون. سیستم خلاق اولین بخشیه که نسبت به نظرات مخالف واکنش نشون میده. نیز بررسیِ اولیه ی اون نظر رو هم سیستم خلاق انجام میده. کسایی که درمورد نظرات مخالف/متفاوت با دیدگاه های خودشون؛ گارد میگیرن، سیستم خلاقِ کاملا بسته ای دارن و احتمالا میزان خلاقیت پردازی توی زندگیشون اندکه.
خب. حالا برای اینکه ورودی های منفی تفکر خلاق رو به حداقل برسونیم؛ میشه الگوهای متفاوتی رو پی گرفت. اگه یادتون باشه گفتیم که خلاقیت پردازی؛ از خلاقیت های قبل از خودش تأثیر میگیره. از طرفی ما نمیتونیم بصورت مستقیم مانع خلاقیت پردازی بشیم. با توجه به این موضوعات؛ مراحل زیر رو پیشنهاد میدم
قاعدتا مورد پنجم باید بازسازی خرابه ها باشه ولی به اینصورت نیست. چون اولا امکانپذیر نیست این موضوع و درصورتی هم ک باشه؛ انرژی خیلی زیادی از فکر و سیستم خلاق میگیره. خب پس؟
5. رها کردن منطقه ی آسیب دیده: دقت کنین که رها کردن بعد از 4مرحله ی بالاتره. و بعنوان راه حل به تنهایی "به هیچ عنوان قابل قبول نیست"! چرا؟
فکر کنم الآن زمان مناسبی باشه که بگیم:
تمام کاری که ما میکنیم اینه که ورودی سیستم خلاق رو کاملا کنترل میکنیم. خوبیِ تفکر خلاق اینه که قابل تربیته. عملا بعد از مدتی خودش مانع این میشه که بصورت غیر ارادی و کنترل نشده؛ ذهن ما درگیر خلاقیتِ مخرّب بشه.