ویرگول
ورودثبت نام
MrHamedr
MrHamedr
خواندن ۹ دقیقه·۴ سال پیش

تئوری تفکر لاک پشتی - قسمت دوازدهم

- بیا باهم لاک بازی کنیم. من وانمود میکنم لاک پشتم. تو سعی کن منو قانع کنی ک لاک پشتم. منم هی مقاومت میکنم ببینم کی برنده میشه
+ قبول نیست! تو لاک پشتی؛ یه لاک پشت هیچوقت قانع نمیشه!

از اینجا به بعد تئوری تفکر لاک پشتی، عملی میشه. موضوع این قسمت: "ارتباطِ لاک فردی با لاک اجتماعی" و چگونگی اثرگذاریشون بر همدیگه است

ما از بچگی لاک پشتیم.
ما از بچگی لاک پشتیم.


در اینجا ما گفتیم اثر "لاک تربیت و لاک عادت" تو زندگی شخصی؛ بیشتر از بقیه ی لاک هاست
و در اینجا گفتیم اثر لاک "آموزش و لاک فکر" تو زندگی اجتماعی بیشتر خودشو نشون میده.

دوگانه ی "فردی/شخصی - اجتماعی" و "خصوصی-عمومی"

برای شروع بحثمون لازمه یه موضوع یکبار برای همیشه مطرح بشه: نقطه مقابلِ فردی، عمومی نیست! "اجتماعی" هستش؛ و به همون نسبت نقطه مقابل خصوصی هم اجتماعی نیست، بلکه "عمومی" است!

پس میشه هر رفتار رو در یکی از چهار دسته ی زیر قرار داد:

  • فردی-خصوصی: رفتار هایی که کاملا تو محیط فردی انجام میشن و اثراتشون بیشتر از اینکه بر جامعه باشه بر خودمونه. مثلا مسواک زدن یا غذا خوردن.
  • فردی-عمومی: رفتار هایی که کاملا شخصی به حساب میان ولی اثراتشون روی بقیه بیشتر از خودِ فرده.
    مثلا شماره تلفن. نمونه ی واضحش تو زیست مجازی؛ عکس پروفایل هستش
  • اجتماعی-خصوصی: رفتارهای اجتماعی ای که اثراتشون روی خود شخص خیلی بیشتر از محیط اجتماعیه. یه موضوعی مثل حجاب دقیقا جزو این دسته به حساب میاد (به شخصه بشدت اعتقاد دارم نوع/نحوه/شکل پوشش بیشتر از اینکه بر جامعه اثرگذار باشه؛ روی فرد اثرگذاره)
  • اجتماعی - عمومی: تقریبا تمام رفتارهای اجتماعی؛ عمومی به حساب میان. رفتار های اجتماعی ای که بیشتر از اینکه به شخص مرتبط باشه؛ به جامع

البته ما اینجا حرف از مطلق نمیزنیم. بغیر از خدا؛ هیچ چیزِ مطلقی وجود نداره (هرچند یه عده بر اساس لاک تفکر و لاک تربیت میگن خدا هم وجود نداره! بگذریم...). حرف از اینه که "اثرگذاریش رو کدوم بعد بیشتره". البته تو هیچ موضوعی حد وسطی وجود نداره. اینکه یچیزو اینجور میبینیم - به قاطعیت میگم - مشکل از نگرش/علم/تفکر/دیدگاه های ماست.

و اینکه هیچ دو چیزِ کاملا مشابهی وجود ندارن. در بهترین حالت نزدیک به هم اند و نه شبیه بهم. پس بهتره - مخصوصا درمورد افراد - با خودشون مقایسه بشن نه با هیچ کس و هیچ چیز دیگه ای.

یه موضوع دیگه اییم که هست. "شخصی/فردی - اجتماعی" کاملا مطلق به حساب میاد. هیچوقت مسواک یه وسیله ی اجتماعی نیست. هیچوقت تلفن همراه یه وسیله ی اجتماعی نمیشه. ولی "خصوصی/عمومی" یچیز کاملا نسبی هستش.
مثال میزنم. شما با دوستاتون میرین بیرون. تو اون لحظه، جمع دوستانه تون یه محیط خصوصی توی محیط عمومی تری به نام شهر قرار میگیره. همون لحظه مادرتون بهتون زنگ میزنه. مکالمه ی شما با مادرتون یه مکالمه ی خصوصی توی یه جمع عمومی تری به اسم جمع دوستانه قرار میگیره.

با این دیدگاه به تفکر لاک پشتی نگاه کنین. دیدگاه های لاک رو از این 4بعد بررسی میکنیم و بعد به نقطه ی تلاقی این 4بعد. بهتر بگم. پُلی که این 4تارو بهم وصل میکنه

بعد فردی-خصوصی

اثر لاک عادت خیلی بیشتر از بقیه ی لاک ها توی این فضا به چشم میاد. رفتار هایی که مرتبا تکرار میشن. روزمرگی ها؛ بازخورد های تکراری، اتفاقات تکراری و ... . رفتارهای تکراری ای که ماها ازشون انتظار اتفاقای جدیدی داریم ولی نتیجه بازهم تکرار میشه و ما بجای تغییر اونا؛ همینجور ادامش میدیم به امید نتیجه ی مناسبتر. ماها عادت میکنیم به عادت هامون. عادت هایی که ریشه در افکاری دارن که توسط آموزش و تربیت به ما داده شده...
یه عبارت اینجا خیلی جاشه:

آنه !  تكرار غريبانه ي روزهايت چگونه گذشت؟
وقتي روشني چشمهايت
در پشت پرده هاي مه آلود اندوه پنهان بود
با من بگو از لحظه لحظه هاي مبهم كودكيت
از تنهايي معصومانه دستهايت
آيا مي داني كه در هجوم دردها و غم هايت
و در گير و دار ملال آور دوران زندگيت
حقيقت زلالي درياچه نقره اي نهفته بود؟

بعد فردی - عمومی

تقریبا هممون به این موضوع رسیدیم که لاک پشت ها درمقابل نظرات بقیه نسبت به خودشون بشدت گارد میگیرن. این ترکیبی از لاک فکر و لاک تربیته. البته که هیچ لاک پشتی لاک خودشو قبول نمیکنه ولی قبول نکردن معنیش عدم وجود نیست. رفتار هایی فردی که اثرات اجتماعی دارن. برمیگردیم به ایگو - Ego . گفتیم که لاک به ایگو شکل و انسجام میده. اثرات خود ایگو به تنهایی میتونه خیلی مخرّب باشه (وقتی من رو درگیر هر چیزی بکنی). بعد فک کن لاک پشت هم باشی؛ با اون دیدگاه ها و تعصب ها و نگرش های خاصِّ خودش.

صحبت بالا رو اضافه کنین به اینکه ما داریم درمورد رفتارهای فردی-اجتماعی صحبت میکنیم. رفتار هایی که اثرات اجتماعی دارن. ولی فردی به حساب میان. چندتا مثال میزنم

  • شما هیچوقت نمیتونین یه لاک پشت رو قانع کنین که عکس پروفایلش خوب نیست
  • شما هیچوقت نمیتونین یه لاک پشت رو متقاعد کنین که حرفی ک داره میزنه مناسب اون محیط نیست
  • شما هرگز نخواهید توانست یه لاک پشت رو متوجّه اشتباه بودن مسیرش کنین

دقت کنین که صحبت از مجبور کردن نمیزنم چون ما حق نداریم کسی رو مجبور کنیم. صحبتم از آگاه کردن هستش. حتی اگه متوجه هم بشه بازم در بهترین حالت به یه شکل دیگه کارشو انجام میده یا جایی انجام میده که شما نیستین. راهکار چیه؟ در آینده خواهیم گفت.

بعد اجتماعی-خصوصی

یا به عبارت دیگه "اثر شخصیت اجتماعی بر زندگی خصوصی". ترکیب لاک فکر و لاک آموزش - بهتر بگم؛ دقیقا نقطه وسط لاک آموزش و فکر - با یکم چاشنیِ تکبّر(غرور اضافی) این دیدگاه لاک پشت ما رو تشکیل میدن. وقتی باهاشون صحبت میکنی معمولا با یه نگاهِ حق به جانب شروع به سخن پراکنی میکنن دقیقا یه جوری که حس کنی انگار با استاد دانشگاهی؛ بیل گیتس ای، چیزی طرفی. کافیه یکم به صحبتاشون دقت کنی و اون بُتی که برات ساختن رو خورد کنی. میبینی واقعا پشتی هیچی نیست! شاید تو کار افراد موفقی هم باشن واقعا؛ ولی یه لاک پشت همیشه یه لاک پشته و - با توجه به آموخته هامون - کاریشم نمیشه کرد.

دلیلشو اینجا میگم.

طبق روانشناسی اونا قسمتایی از وجودِ ما رو تشکیل میدن. پس حذفشون عملا نشدنیه. این اشتباهه که بگیم نابودشون کن و حذفشون کن. اتفاقا این حتی بیشتر آسیب زننده هم هست [چرا؟] چون همون اتفاقا هویّتِ وجودیِ ما رو تشکیل دادن و به جایی که هستیم رسوندن. حذف اونا ینی نابود کردن خودمون
راه درست اینه ک ما اونا رو بعنوان قسمتی از وجود خودمون بپذیریم. بهرحال اگه اون اتفاقا نبودن - شاید که نه - قطعا ما یه شکل دیگه بودیم. چه شکلی؟ اهمیتی نداره [چرا؟] چون کاری ازمون در هر حالت بر نمیاد و حرف از چیزیه ک در هر حالت نیست. فکر کردن بهش هیچ سودی نداره. و تلاش کنیم چیزی که هست رو بهترش کنیم

کاری که لاک پشت میکنه اینه: اونا رو همینجور با خودش حمل میکنه. با توجه به اینکه هر لاکی یه ظرفیتی داره - بهتر بگیم هر انسانی ظرفیتی داره - لاک پشت ها آموخته های قدیمیشونو همینجور با خودشون حمل میکنن. و با دیدگاه های لاک تفکر؛ ازش دفاع میکنن. به همین سادگی به همین خوشمزگی

بعد اجتماعی - عمومی

رفتار های اجتماعیِ تکرار شونده که نتایج تکراری بهمراه دارن. کاملا درست فهمیدید. لاک فکر بهمراه لاک عادت دو شاخصه ی مهمِّ این بعد رو تشکیل میدن جامعه ای پر از عادت های تکراری و رفتار های تکراری با دیدگاه های تکراری و نتایج- عملا غیر مفید - تکراری. منظورم از غیر مفید بصورت کلّی هستش. تعصب لاک فکر بهمراه تکرار یکنواخت لاک عادت در سطح بزرگ (منطقه - شهر - کشور) و نتایج یکنواختی ک در سطح کلان تا حد زیادیش تو کشور های - به اصطلاح جهان اوّلی - حتی مشاهده میشه همه و همه از اثرات این بعد هستن (حتی همین صحبتمم تکرار بود :) ). شما با شرکت هایی طرف هستین که یه کارو بارها و بارها تکرار میکنن و یه روند خطی رو پی میگیرن؛ با مغازه هایی مواجه هستین که صبح تا شب و - بعضا - شب تا صبح بازن و یه روند یکنواخت رو پی میگیرن؛ با افرادی طرف هستین که صبح وارد محیط کارشون میشن و یه روند کاری خیلی یکنواخت رو طی میگیرن تا تموم شه.

نقطه ی وسط:

گفتیم که آخرین قسمت رو به نقطه ی وسط اینا اختصاص میدیم. جایی که همشون بهم میرسن. خب ما میایم یه mindmap کوچیک درست میکنیم و هر بعد رو به لاک مخصوص به خودش وصل میکنیم

یچیزی هست که همزمان هر دو طرف رو تغذیه میکنه. اگه گفتین چیه؟

راهنمایی: با من مرتبطه. من نه ها...! من! چی گفتم اصن. ولی درست حدس زدین.

اییییییییییییییییییییییییگوووووووووووووووووووو
اییییییییییییییییییییییییگوووووووووووووووووووو

نقطه ی وسطِ کلِّ تئوری تفکر لاک پشتی موضوعیه که تو قسمت قبل درموردش صحبت کردیم. ایگو - EGO . ایگو هر دوطرف جریان رو تغذیه میکنه. بصورت مستقیم هم رو نتیجه اثر میذاره هم رو عمل. هم علت رو رشد میده هم معلول رو. حتی میتونم بگم جاهایی که میخواد لاک پشت از لاکش جدا بشه - تا حد زیادی - ایگو مانعش میشه. لاک از من میاد. شما اون من رو حذف کنی چیزی نمیمونه درسته؟ ولی قبلش باید منِ پشتِ لاک رو کشف کنی

(ای بابا یکم از آینده ی ماجرا رو لو دادم که...!)



لاک پشتتئوریروانشناسیmrhamedrتفکر لاک پشتی
https://redl.ink/mrhamedr
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید