خب خب سلام.
مدت ها بود توی مسابقه دست انداز شرکت نکردم و حقیقتا دلم تنگ شد برای مسابقه?.
دیدین وسط شلوغ ترین روز های زندگیتون چقدر همه کارها براتون جذاب به نظر میاد؟ منم الان همون حالتم??
خیلی فکر کردم که مثل چی دوستت دارم.
نمیخوام بگم آه ای فرشته زندگی من.. تورا بسان طلوع خورشید دوست دارم.
من تورو مثل تموم لحظه هایی که کنار هم بودیم دوست دارم.
مثل تموم عکس هایی که داریم.چه اون چرت و پرت ها چه کاپل طوری ها و آدمیزادانه ها.
برام مهم نیست زشتی یا خوشگل، چاقی یا لاغر تو رو مثل خودت دوست دارم.
تورو مثل اون دونات های وسط امیری دوست دارم.
مثل نصف شب های های کنار اروند. یا اون قدم زدن های روی پل طبیعت.
من تورو مثل کمپ زدن های توی طبیعت دوست دارم که برام آهنگ شماعی زاده پخش کنی.
تورو مثل تست کردن لواشک ها توی هوای بارونی دربند دوست دارم.
حتی به اندازه شعر یادت نره بازی کردن وسط آب بازی .
من تورو هرلحظه دوست دارم.
وقتی نگرانی و اخم میکنی.
وقتی عصبانی میشی و بهم غر میزنی.
تورو حتی وقتی از خواب بیدارم میکنی یا به جای من پیام هام رو جواب میدی هم دوست دارم.
اون لحظه هایی که ادای حال بدها رو درمیاری تا سفره نندازی. همون موقعی که بهت میگم کور شه بقالی که مشتریش رو نشناسه، آره درست همونجا هم دوستت دارم
مثل ساعت پنج صبح که از شدت خواب گیج شدیم و هرچی توی دلمون مونده رو میگیم.
اندازه آهنگ هایی که برام میفرستی و حتی بیشتر از ایمجین دراگونز دوست دارم.
اندازه صد و سی هزارتا پیام همین چند ماه اخیرمون دوستت دارم حتی اگه اون پیام ها پاک شده باشن.
شایدم اندازه موهایی که به خاطر قولم به تو کوتاه نکردم دوست داشته باشم.
حتی بیشتر از دفتر رنگی رنگیم دوست دارم.
از اون ماگ مشکی رنگی که هرروز داخلش چایی میخوری هم بیشتر دوستت دارم.
راستی من تو رو بیشتر از جمله ها و شعر هایی که میفرستی دوست دارم.
راستی... من تورو به خاطر خودت. به خاطر احساسی که بهم میدی و لحظه هایی که کنارم بودی دوستت دارم.
پ. ن۱:بیشتر از این پست رو طولانی نمیکنم که هم وقتم نره هم شما حال داشته باشین بخونینش?
پ. ن۲: خب این پست رو چند وقتیه نوشتم
ولی منتشر نکردم.ــ احتمالا روز های آخر مسابقه باشه ولی امیدوارم تموم نشده باشه مهلت مسابقه?.