دیدگاه انکار وجود خدا و پذیرش ازلی بودن ماده
این دیدگاه، پیش فرض اصلی فلسفهی ماتریالیسم را تشکیل میدهد. بر اساس این دیدگاه، تنها حقیقت مطلق، ماده است و سوای آن، هیچ چیز دیگری وجود ندارد. ماده نه خلق شده است و نه از بین میرود. از خویشتن، به حیات خود ادامه میدهد و تنها عنصر سازنده کائنات به شمار می آید. بر اساس نتیجه ای که از این باور ماتریالیسم سرچشمه میگیرد؛ خداوجود ندارد. به همین جهت هم اعتقاد و باور به ادیانی که برپایهی تفکر وجود خدا شکل گرفته اند، اشتباه است.
مکاتب دیگری نیز، خارج از حوزهی فلسفهی ماتریالیسم، از دیدگاه ازلی بودن ماده حمایت کرده اند. برای مثال،در بودیسم (Buddhism) (شکل گیری قرن پنجم ق.م) اعقتاد کلی بر این است که همه چیز در راستای قوانین مکانیکی از ماده، آن هم بی هیچ مداخله ای از سوی خدا بوجود میآید. اگرچه در برخی فرقه های بودیسم، وجود خدا میتواند مورد پذیرش قرارگیرد، با این حال، به دلیل عدم بحث از خدا و پذیرش ازلی بودن ماده در متون مادر، بودیسم را میتوان ذیل عنوان نیستانگاری خدا و فرض ازلی بودن ماده لحاظ کرد.
بخش عمده ای از فلسفهی هند (شکلگیری آن تا قرن بیستم ق.م به درازا میکشد) جهان را ازلی میپذیرد و تلاش در تبیین جاهنی بدون خدادارد.
با بررسی تائوئیسم (Taoism) (ظهور در قرن ششم پیش از میلاد درچین)، به تفکر شکل گیری خودبهخودی همه چیز و باور ازلیت جهان برمیخوریم. با بررسی هرچه جزئی تر این مسئله و اقتباس از ادیان و فلسفههای شرق دور، به جکمیت در بارهی درستی یا نادرستی ادعاهای این ادیان و فلاسفهی در محکمهی بیگبنگ پرداخته خواهد شد.