هیچ سطحی از هوش، انسان را از حماقت هایش مصون نمیکند.

اینقدر این جمله واضح و شفاف و ملموسه که هر توضیحی بدم بیشتر شبیه ریختن چند قطره خون توی دریا میشه واسه قرمز کردنش. علاقه دارم از کلمات کلیدی این متن برای ساختن یک جمله دیگه استفاده کنم:
بعضی از حماقتهای آنی ما آنچنان هوش و منطق ما را میبلعند که تا مدتها درگیر پیدا کردن دلیل و منطق برای تایید شدن شان میگردیم. طوری که سالها بعد کسی یادش نمیماند که ما هم زمانی هوشمان بر حماقتمان غلبه میکرد.
_____________________________
اضطراب بزرگترین قاتل عشق است.
آنائیس نین

اضطراب همان حماقت عشق است که بالاتر گفتم. ترس از مواجه شدن، ترس عاشق از خودش، از پاسخ معشوق، از زمان و از مکان.
این اضطراب اغلب بهانهای برای خراب کردن میشود. خراب کردن خودمان و عشقمان و معشوق و محبوبمان.
به خیلی از موجودات متکلم و غیر متکلم، به فضاها یا حتی به اشیاء عشق میورزیم اما گاهی با یک واکنش زودتر از موعد یا دیرتر از زمانی که وقتش بود، همه چیز از هم میپاشد.
گاهی مثل افتادن یک لیوان بلورین از دست ما. احتمال جمع و جور کردنش هست اما مثل روز اول شدنش نه.