اثر مشهور روسو در امر تعلیم و تربیت، کتاب امیل است که گفتهاند نسل دورهٔ اول انقلاب فرانسه را پرورش داده است و دستمایهای شده است برای اصلاحات اخلاقی ـ تربیتی نسلهای بعد که ماییم و نسل ما.
در کتاب قرارداد اجتماعی پایههای حکومت دموکراسی را طرحریزی میکند و زمینهساز انقلاب فرانسه میشود؛ و در همین کتاب است که گفته است برتری همواره از آن ملت است و نه حکومت.
کتاب اعترافات همراه با دیگر مکتوباتش شالودهٔ مکتب رمانتیسم قرن هجده را شکل داده و بر رمانتیکهای آن عصر و نیز بعدها به هنرمندان قرن نوزده تأثیری سودمند داشته است.
اینکه افکار روسو پیچیده و گاه توأم با ایهام است شک نیست، اما آنچه این فیلسوف را برجسته میکند، علاوه بر نظراتش در قلمرو علم تربیت، عقایدش در خصوص مساوات و عدالت اجتماعی است.
ژان ژاک روسو از نویسندگان و فیلسوفان برجستهی قرن هجدهم فرانسه که او را از بنیانگذارن علم تعلیم و تربیت میدانند.روسو نوشته-های متعددی در حوزهی آموزش نوشته است که هنوز مورد استناد واقع میشوند.
در بین این نوشتهها کتاب امیل ماجرای کودکی خیالی است که روسو خود مسئولیت تربیت وی را به عهده گرفته است و در واقع از این طریق سعی در نشان دادن شیوهی صحیح تربیت دارد.
اهمیت این کتاب تا جایی است که گفته میشود نسل اول بعد از انقلاب فرانسه تحت تاثیر این نوع تربیت قرار گرفته است و اصلاحات آموزش به این کتاب باز میگردد.
همانطور که گفته شد، این کتاب در پنج بخش که متناسب به دورههای مختلف زندگی انسان تنظیم شده است، به شرح زندگی و رشد امیل به همراه مربیش که خود روسو است میپردازد.
روسو در کتاب امیل لزوم محدود کردن ذهنیات نوجوان به حسیات را توجیه میکند: از آن جایی که هدف شکلدادن موجودی عقلگراست تربیت به وسیله پیشبینی نتایج به دست آمدنی از ایجاد اثرات افراطی اجتناب خواهد کرد. این اثرات خطرناک شکل غیرطبیعی اخلاقی را که به صورت رفتاری غیرفعال و ریاکارانه درمیآید میگیرند.
در مجموع باید اجتناب کرد که نوجوان عادت کند که از روی تحمیل کردن و منفعتجویی رفتار کند. در تربیتی که روسو از آن دفاع میکند باید پیشرفت طبیعی نوجوان را مورد توجه قرار داد. تعلیم صحیح عبارت است از تشخیص انگیزههایی که به صورت طبیعی ایجاد میشوند.
پیشنهاد ویژه : کتاب شرمنده نباش دختر | ریچل هالیس
به منظور آن که تأثیر تربیتی نوجوان مثبت باشد، باید به مبانی تعلیمی مرتبط با اعمال قدرت قانونی پرداخت. این مسئله به یافتن اصول تعلیمی انسان و ساختن مدل تئوری تربیتی ایدئال مربوط است.
در انتقاد به روش اجتناب از اثرات زیادهخواهی اعمال قدرت یعنی آشوبگری نوجوان، روسو پاسخ میدهد برای شکلدادن فردی با اشتیاق به آزادی، باید ویژگی و ارزش نوجوانی را شناخت و از مقایسه با فرد بالغ اجتناب کرد.
ایده روسو آن است که تربیت نوجوان نباید براساس تلقین ارزشهای اخلاقی، اعمال قدرت یا توقعات زیاد جامعه باشد وگرنه نوجوان از آنها دوری خواهد کرد. اگر هدف تربیت، شکلدادن شخص است، نباید هدف و روش را با هم اشتباه گرفت تا نتیجه غیرطبیعی به دست نیاید.
استدلال کردن با نوجوان دقیقاً معکوس کردن ترتیب طبیعی دریافتها و شکلدادن فردی قابل قبول است. باید با افکار و احساسات نوجوان کنار آمد تا از تبدیل او به شخصی آشوبگر و حسابگر اجتناب کرد.
طبق نظر روسو، تربیت نوجوان قبل از سن بلوغ نباید براساس اجبار، اطاعت و بیتوجهی به اصول اجتماعی باشد. روسو بر این عقیدهاست که استدلال کردن با نوجوان کاری بیهوده و تضادآفرین است.
روسو از روشی تربیتی دفاع میکند که به آماده کردن عقل ذهنی نوجوان از طریق بهکارگیری عقل حسی او میپردازد به گونهای که نوجوان برای استفاده از نیروی خرد توسط خودش و نه به دلیل عاملی خارجی بهطور کافی استحکام شخصیتی بیابد.
در اینجا منظور از عقل صرفاً توانایی تشخیص خوب و بد و بهرهگیری از قضاوت خود نیست بلکه همینطور قوت خواستن و انتخاب بهترین یا بدترین است.
منبع : https://mtbook.ir