حتی یک لحظه هم این افکار را باور نکن!
حالا وقتش است که نگاهی به باورهای نادرست سمیتان بیندازید.
با خواندن و به کار بردن مطالب این کتاب تا حدودی قادر خواهید شد یکی دو یا چندین باور نادرست سمیتان را شناسایی کنید که باعث شدهاند بدون دلیل ناراحت و ناراضی باشید.
اما مهمتر این است که با به کار بردن پادزهرهای مختلف مطرح در این کتاب، میتوانید افکارتان را سمزدایی کنید و مسیر را برای زندگی متعادلتر و از نظر روانشناختی سالمتر و ارضاکنندهتر، هموار سازید.
جای تعجب است که هنوز اشخاص باهوش و روشنفکر زیادی که خودشان را مردمانی مطلع و آگاه میدانند، از عقاید و فلسفههایی پیروی میکنند که شادمانی خودشان را تخریب میکند و آرامش و سلامت دوستان و خانوادهشان را از بین میبرد. این کتاب برای اشخاصی که زندگی خود و عزیزانشان را تخریب میکنند، نوشته شده است.
اگر سفرتان را از مسیری اشتباه شروع کنید، گم خواهید شد. چنین مسأله ای در مورد سفر زندگی نیز صدق میکند کتاب 40 فکر سمی را بخوانید . در اطراف ما آن قدر باورهای نادرست و اطلاعات بیمعنا وجود دارد که نقشه ای ناقص برای طی مسیر به دستمان دهد.
در نتیجه، در مسیرهایی که به ناکجاآباد منتهی میشود، قرار میگیریم. اغلب در الگوهایی گرفتار میشویم که در ما تنش، افسردگی، اضطراب، گناه و عصبانیت ایجاد میکند.
اگر به همه یا تعدادی از این باورهای نادرست معتقدید، از شما میخواهیم به دقت باورهایی را که در این کتاب مطرح شدهاند، مدنظر قرار دهید و دوباره به گونه ای روش مند درباره ی این باورهای سمی بیندیشید و آن ها را حذف کنید.
اگر بازنگری فکری داشته باشید، به احتمال زیاد خیلی شادتر خواهید بود و توانایی بیشتری برای سازگاری و مشکلات کمتری خواهید داشت. ما باور داریم که روشمان دربارهی باورهای نادرست سمی و پادزهرهای خاص آنها، بی بروبرگرد به شما کمک خواهند کرد.
«هری، پروفسوری پنجاه ساله، عادت داشت هر هفته صد ساعت یا بیشتر کار کند. برای او دید و بازدید، بازی، فیلم، کنسرت، تعطیلات، سرگرمی و دیگر فعالیتهای تفریحی، وقت تلف کردن بود! او میگفت: «به جای اینکه وقت ارزشمندم را بیهوده هدر دهم، میتوانم مجله بخوانم، مقاله بنویسم، آزمایش کنم یا کارهای ارزشمند دیگری انجام دهم.»
تنها فعالیت آرامشبخشی که انجام میداد، خواندن روزنامه بود. هیچ کس، از جمله خود هری، او را فرد خوشحالی نمیدید یا نمیگفت که از زندگیاش لذت میبرد. به علاوه، علیرغم زمان و تلاشی که صرف کارش میکرد، توجه کمی به او میشد و اغلب ترفیع او نادیده گرفته میشد.
در حالی که عدهی کمی مثل هری در کتاب 40 فکر سمی دیدگاهی تا این حد افراطی دارند، اشخاص زیادی از پا درمیآیند، تحت فشار روانی قرار میگیرند و دچار خستگی مفرط میشوند، چون بیشتر از حد توانشان کار میکنند، چون خیال میکنند با ۲۴ ساعت کار کردن میتوانند پیشرفت خیلی زیای کنند.
این اشخاص باور دارند که هدف زندگی سخت کار کردن، اتمام کار، پیروز شدن، پیش رفتن، رقابت و موفقیت به هر بهایی است. آنها خودشان را اشخاصی مفید میدانند و اغلب به دلیل مفید بودنشان پاداشهای ملموسی دریافت میکنند – به طور معمول پول و آنچه میتوانند با آن بخرند.
اما برخی از این اشخاص مفید و پربازده، مانند هری، پا را از این فراتر مینهند و وقت تلف کردن را گناه میدانند و تا حدودی هر شکلی از تفریح و سرگرمی را با تنبلی، راحتطلبی، سستی و وجودی بیفایده یکسان میبینند.
عدهای دیگر هم علیرغم سالها کار سخت، ممکن است کمتر از آنچه مدنظر داشتند به دست آورند. به علاوه، بیشتر بازنشستهها خیلی از زندگی لذت نمیبرند، چون نمیدانند چطور باید از زندگی لذت ببرند!
عاشقان به کار در تمام طول زندگیشان اوقات فراغت نداشتهاند، فعالیتهای تفریحی را رشد ندادهاند و در خودشان علاقه و شور و هیجانی را که ارزش دنبال کردن داشته باشد، نمییابند.»
دانلود کتاب 40 فکر سمی از متا بوک