ویرگول
ورودثبت نام
.m.r.p
.m.r.pدو چشم و کنعان
.m.r.p
.m.r.p
خواندن ۳ دقیقه·۴ ماه پیش

غذاخوریای بین روحی بین راهی

¤

✍️ تهيه و طنزیم محمدرضاپریشی

چه شب، نافرمی، غذا های مامان پَزم که گیر نمیاد، همه جا شده فست فود و فیس بوک و ساندویچی اینستاچی

ساندویچی های بین راهی و بین روحی، اعتماد نکنینا اونم تو این گرما، غذاشون سالم نیست که، مسموم میشین چون تو تهیّه شون‌، "صبرِ" تقلبی می زنن ، جوش شیرین" بی فرهاد، "عجله" شونم وارداتیه ، قاتیش می کنن معجونی میشه قاطر ساز

شما که می خوای بری به انتهای شب، می خوری به نیم پز و خام، بدون جا افتادن ساندویچ شونو‌ می خوری انگار گربه گاز میزنی، یه ساعت بعد هم باز اسکرولر حرفه ایی! از بالا به پایین، سیر نمی کنه که

چون جا نمی افته ،غذا که جا نیفتاد سیر نمی کنه

بدن هم سر جاش نمی افته، نابجا می افته

به هر که می رسی می گه

اینجا جای من نیست!

شما دخترم آفرین این غذاها رو از کتابخونه سر کوچه گرفتی؟

بارک الله، الحق که خواهر زاده ی دایی ت هستی

ثنا بودی یا سارا ؟

منم همون کتابخونه سر کوچه آقا بزرگو‌می رفتم‌، اون وقت ها اسمش فقط عمومی بود در واقع غذاخوری اختصاصی بنده شده بود ، بخور بخور درست مثل مسواک شخصی بدون فلوراید

می بینی ماشالله چقدر سالمم هشتاد سالمه اما روح سالم در بدن سالم و هر دو در غذای سالم و غذای سالم در غذاخوری سالم

دیدی بدن های امروزی عجولانه بد قواره اند ؟

چاقالو بادوام بیماریهایند؟ سنگینی بی حوصله یی هستند که خسته گی شون با خوابِ اصحاب کهف هم رفع نمیشه.

شما یادتون نمی آد، همین روسیه غذاهاش همیشه شور بود اسمشو گذاشته بودن شوروی، آشپزخونه مرکزی داشت نمك پرور

آشپزاش همه از لنینی استالینی بودن تا مارکسی و‌ انگلسی، یه کمک آشپز داشتن سولژینتسسسسسسئسن، اسمش سیر می کرد روحتو ، غذا می کشید برات ده پرس، ده پرس چرا چون شور بود کسی نمی خرید روسرشون مونده بود.

کو دیگه اون دیگای گنده ی زغالیِ عمو تولِسْتویْ ؟ عمو داستایُفسکی؟ ، دایی چِخوف چی شد؟

بالزاک ، گوژپشت نوتردام می داد اصلا حس نمی کردی داری یه گوژ پشت نوتردامى گاز می زنی ، يا یه پرس وداع با اسلحه سفارش می دادی چهار ماه جنگ جهانی راه نمی انداختی، وداع می کردی یا هر چى عر عر ، اصلاح و سلاح طلبی و دکتر و پزشک مزشک و نتانیابو می خواستی چه؟

خوردنش دینتو کامل می کرد

اصلا رستوران عمو داستایفسکی معروف بود‌

جنایات مکافات سفازش می دادی با وایب ضد رباخوری

پختش دوسال طول می کشید دو پرس در یک پرس

همین دوستت آیرین خانوم بپرس یه بار خورده هنوز روحش پرواز می کنه سرخوش سرخوش، راه رفتنی شکمشو می خاره

این طوری نبود که غذای روحی احترام داشت ،

بدنا رو فرم بود، همه قیصر ، فردین، دیزی روح براه خدا و زم زم ، بعدا ناپرهیزی کردن از فرم در اومدن

برو خاله آیرینو‌ ببین یا خاله الهامو هنوز همونجور

خوب موندن هزار ماشاالله رو فرم، فرم و محتوا با هم احترام داشت.

یه ساندویچ اینستاگرامی سفارش می دی چهار خطشو نخورده چش درد می گیری دیلیت

غذای های قدیم طبیعی بودند با نور محیط سرو می شد می نشستی در محیطی آرام غذای روح تو می خوردی

مثل الان نبود که رستوران اومده باشه داخل جیب ملت ، با نور کشی به همه جیب ها، قبلن حیب ها لوله کشی نبود دامگه عنکبوتی بود، نور علی نور نبود ، کف دست نورانی بود مگه ؟ رستوران از جیبت در میاری فوتون ها هجووووم می برن تو‌چشمت، ده قاشق بریده ملت عشق میخونی نخورده سیر می شی روحتو می بندی چشماتو می بندی

یه چی می گم یه چی می شنوی یا.

اینطور‌ ولنگ و واز نبود شکم مادی معنوی مردم

ملت به تغذیه درست اهمیت می داد

به سوتغذیه نه

الان بر عکس شده

مثل حالا نبود که قُطر جسم ، از محیط کمر بند حاجی بیشتر باشه عدد پی اش هذلولی در بیاد

اقطار روح به کمربند و شلاق و مَلاء عام و‌... نیازمند!

روزگار نیست که، روبدوشامبر شابدلی عزيمه !

t.me//ourelectourfreedoms

#mohammadrza parishi

#ourelectourfreedoms

فیس بوکطنزکتابکتابخوانیادبیات
۱۰
۱
.m.r.p
.m.r.p
دو چشم و کنعان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید