من خیلی خستم.
دلم میخواست توی فضای باز و زیر آفتاب زمستونی روی چمن ها بچرخم و دراز بکشم.
هرجایی باشم غیر از اینجا.
یادم نمیاد هیچوقت انقدر خسته بوده باشم
فردا هم تحویل سال جدیده و من اصلا براش آماده نیستم...
نیاز دارم استراحت کنم و هیچکاری انجام ندم اما نمیخوام سال جدید رو اینطوری شروع کنم..
به معنای واقعی کلمه fucked up ام.
توی ذهنم فقط تجاوز و خون و اشک میبینم..
نمیتونم دیگه تحمل کنم و نمیدونم مشکلم چیه
باید استراحت کنم اما قبلش باید برای سال جدید آماده بشم و نمیدونم که بتونم
راستی سلام دوباره:)